#پندانه
اگر چنانچه مرد و زن هر دو توجه داشته باشند، با توصیه های خوب، با همکاری های خوب، با مطرح کردن دین و اخلاق در محیط خانه -آن هم بیشتر از مطرح کردن زبانی، مطرح کردن عملی- اینطور یکدیگر را کمک کنند؛ آن وقت زندگی کامل و حقیقتاً وافی و شافی خواهد شد.
"رهبر معظم انقلاب"
منبع: کتاب مطلع عشق/صفحه۶۰
➕من نمی توانم اینگونه زندگی کنم....
عزیزم، من متعلق به آن سپاهی هستم که نمیخوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند....
دخترم خیلی خستهام.سی سال است نخوابیدهام اما دیگر نمیخواهم بخوابم.
من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند.
وقتی فکر میکنم آن دختر هراسان تویی،نر جس است، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سر بریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟
نظارهگر باشم؟ بیخیال باشم؟ تاجر باشم؟
نه من نمیتوانم اینگونه زندگی بکنم...
فرازی از نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش
#حاج_قاسم_سلیمانی
#پندانه #مکتب_سلیمانی
هدایت شده از خانواده فاطمی | حرم حضرت معصومه س
#پندانه
🌸 سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند، همین است که موجب برکات الهی می شود، همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم میکند.
"رهبر معظم انقلاب"
📚مطلع عشق، صفحه ۹۰
🔷🔶🔹🔸
🕌کانال تخصصی خانواده فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1443561510Cdccfd61dde
#پندانه
🌸 سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند، همین است که موجب برکات الهی می شود، همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم میکند.
"رهبر معظم انقلاب"
📚مطلع عشق، صفحه ۹۰
🔷🔶🔹🔸
#پندانه
🌹فرازی از وصیت نامه سرداردلها
... فرزندانتان را با نام شهدا و تصاویرآنها آشنا کنید ...
شهدا ، محور عزت و کرامت همه ما هستند ؛ نه برای امروز ، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند . آنها را در چشم ، دل و زبان خود بزرگ ببینید ، همانگونه که هستند . فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید . به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند ، به چشم ادب و احترام بنگرید . به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید ، همان گونه که از فرزندان خود با اغماض می گذرید ، آنها را در نبود پدران ، مادران ، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید .
🔷🔶🔹🔸
🔅#پندانه
✍️ بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم
🔹آثار گچ روی ناخنهای مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت.
🔸مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گرانقیمت را روی پیشخوان مغازه میگذاشت.
🔹مادر دوباره آنها را سر جای خود میگذاشت و میگفت:
دخترم اینها را آقای فروشنده برای بچههای خودش آورده است.
🔸دختر در جواب مادرش گفت:
پس چرا به خانهاش نمیبرد؟
🔹من هم بهعنوان فروشنده از اینکه اجناسم را میفروشم باید خوشحال میبودم ولی ناراحت بودم و پدرومادر نگران و دخترک خوشحال را یکییکی نگاه میکردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود.
🔸چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدرومادر شده بود؟ آیا باید این پدرومادری که خدا داشت به آنها فرزندی دیگر میداد، نباید خوشحال میبودند؟
🔹یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سروته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم.
🔸مرد رو به من گفت:
چقدر شد عمو؟
🔹گفتم:
قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان.
🔸مرد کارت بانکیاش را داد و گفت:
انشاءالله که داخلش چیزی مانده باشد.
🔹کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد.
🔸من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم.
🔹تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم:
خدا برکت بدهد.
🔸زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و بهراه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنهاش جا بدهد. پشتسرش را نگاه کرد دید دخترومادر از مغازه بیرون رفتند.
🔹سپس گفت:
ان شاءالله هر چه از خدا میخواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم.
🔸تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم:
مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم.
🔹مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت:
دمت گرم.
💢 آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم.
❅ - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ❅
سخنرانی های یک دقیقه ای💯
انتشار با ذکر صلوات📿
┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄