هدایت شده از هیئت رزمندگان اسلام کهریزسنگ
#لبخند
یه خاطره بگم بخندید؛
_از قم با اتوبوس میرفتم تبریز، قم برای تبریز قطار نداره، فرودگاه هم نداریم
_خلاصه شب سوار میشدم و صبح تبریز بودم و با تاکسی داخلی تا منزل میرفتم.
_ یه بار حواسم نبود به زبان فارسی تاکسی گرفتم ، بعد فهمیدم فارسی گفتم و حواسم نبود ترکی بگم، این راننده تاکسی هم فکر کرد من مسافرم آخوند هم که هستم مسیر ۵ دقیقه ای رو ۱ ساعت طی کرد😂
_هی دور میزد و گلایه میکرد که همه دزدند، مسئولین دزدند، آخوندا بلانسبت شما دزدن، منم همراهی میکردم میگفتم اره متاسفانه همه دزدند😄
_گفتم : حاجی کی میرسیم؟!!
_گفت : مسیرت دوره ولی من چون میشناسم دارم از یه راهی میرم زود برسیم😂😳😂
_گفتم : دمت گرم، کاش این مسئولین هم مثل تو دلسوز بودند😁😂
_گفت :
حاجی منو اینجوری نبین هییت هم میرم😁
گفتم : مشخصه!! ۱ ساعته اول صبحی داری چرخ میزنی😁
خلاصه ما رو رسوند دم در و من بهش به #ترکی گفتم:
دستت درد نکنه😄
گفت : مگه ترکی؟
گفتم : آره ۲۰ سال تبریز بودم و متولد تبریزم، فقط چرا اینقدر چرخ زدی؟!! 😄
گفت : یعنی فهمیدی؟
گفتم :آره😁
_گفتم بهش : مشکل مملکت ما امثال شماست که فکر میکنید بچه زرنگ شهرید و خودتون در شغلی که هستید رعایت نمی کنید بعد انتظار داری بقیه رعایت میکنند، تو بخاطر اینکه مسیر ۵ هزاری را ۱۵ هزار بگیری این همه الکی میچرخی بعد انتظار داری اون مسئول از پول های میلیاردی بگذره.؟!!!
یهو دیدم پولو هم نگرفت و جیم فنگ شد😄
✍ شیخ #فرهاد_فتحی
«هیئت رزمندگان اسلام»
@Razmandegan_eslam