eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
71.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
183 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ای شـــــہید.. جایت خالـے! رمضان شد و خواندیم: "إلہـے هَـبــ لـے ڪمال الإنقِطاع إلیکــ" اما چہ انقطاعے زیباتر از شــ‌‌هادتـــــ❣ #شهید_مدافع_حرم_علی_جمشیدی
تمام شهر را گشتمــ ڪہ #پیدایتـــــ ڪنمـ اما نہ خود بودے نہ چشمے ڪه شود همتاے چشمانتــ ... #شهید_محمدرضا_دهقان #صبحتون_شهدایی🌷
صبح را بهانه کردم... تا طلوع کنی در شعرهایم! ظهر را بهانه کن آفتاب شو... بسوزان... این خستگیِ درونِ تنم را !!! 📎فرماندهٔ گردان کمیل 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺 💠
💠🍃💠🍃💠 صبح که شد مرا نگاه کن بگذار به خیر بگذرد این صبح های تنهایی.... 🌹 شهید مهدی قره محمدی🍃🍃
❂○° °○❂ 🔰همسر عزیزم شما را وصیت می‌کنم به تقوا، تقوایی که شما را از دشمن داخلی خود نجات بدهد و به صراط مستقیم هدایت کند. پس همسرم، سنگرت را محکم نگهدار تا دشمن در آن نفوذ نکند. 🔰تو باید برای بچه‌هایم مادر و الگو باشی اما اگر من در خانه ناراحتی کردم و آنطور که می‌بایست حقت را ادا کنم نکرده‎ام، امیدوارم ببخشی چون من نمی‌خواستم، اگر بوده این نفس من بوده که من اسیرش بودم، امیدوارم که ان‌شاءالله اینطور نباشد. 🔰اما چند پیام یادگاری برای بچه‌هایم: «زهیر جان و یاسر» عزیزانم بدانید راهی را که انتخاب کرده‌ام فکر می‌کنم بهترین راه باشد. همه چیز امانتی است پیش ما و باید در راه خدا و برای رضای خدا داد این امانت‌ها را پس داد. 🔰عزیزانم، امید اسلام به شما نونهالان است، اگر ما در محیط فاسد بودیم، آلوده شدیم (که شاید خداوند به برکت این انقلاب ما را ببخشد) شما سعی کنید از اول خودتان را برای اسلام بسازید و فقط اطاعت از ولایت فقیه کنید تا رستگار شوید و نمازتان را حتما اول وقت بخوانید اگر نمازتان درست باشد همه چیز شما درست خواهد شد. 🌷
‼️به بیت‌المال خیلی حساس بود. مقید بود وقتی از موتور یا وسایل سپاه استفاده می‌کرد آن را تعمیر کرده تحویل می‌داد. می‌گفت: «نمی‌دانم چرا وسایل را همین طور خراب می‌گذارند و می‌روند.» ‼️تا می‌دید کسی از اتومبیل یا وسایل بیت‌المال استفاده می‌کند، سریع می‌گفت: «خوب شد امام (ره) آمد که شما هم ماشین‌دار شدید، خانه‌دار شدید. وگرنه بدبخت بیچاره بودید!» شوخی‌هایش جلف نبود. خیلی پرمعنا شوخی می‌کرد. ‼️آخر رجب بود. صبح زیارت عاشورا خوانده بود. می‌خواست روزه بگیرد، ملحفه را روی سرش کشیده بود که مثلاً من خوابم. شهید محمود غلامی بیدارش می‌کند که پاشو صبحانه بخور. سعید بهش میگه «محمود، اگه کسی بخواهد روزه بگیرد باید از شما اجازه بگیرد؟ ولم کن بابا!». ‼️ساعت ۱۰ راه می‌افتند برای تفحص. بین راه عاشورا می‌خواند و اشک می‌ریخت. تا بچه‌ها می‌دیدنش می‌گفت: «هوا چقدر سرده، از چشمهایم اشک می‌آید»؛ منطقه کاری سعید جای دیگری بود. دنبال شهید غلامی رفت. ‼️مین که منفجر شد شهید غلامی گفته بود کار من تمام است به سعید برسید. غلامی بعد از دقایقی همان‌جا شهید شد. ترکش‌های آن مین به سعید خورده بود و او هم ... 🌷
💠همه ايشان را به خنده رو بودن مي شناختند. هم چنين اخلاق خوبي داشتند. ويژگي ديگر ايشان ادبي بود كه در مقابل همه به خصوص پدرو همين طور مادر بزرگوارشان داشتند. 💠نكته ديگر اينكه ايشان دوست نداشتند كسي متوجه بعضي از كارهايي كه انجام مي دادند بشود. مثل عبادات ،نمازها و كمك هايي كه اغلب پنهاني ودور از چشم سايرين انجام مي دادند. مثلا دوست نداشتند بقيه از نماز شب هايي كه مي خواندند و كمك هايي كه به بعضي از خانواده هاي نيازمند مي كردند مطلع شوند. 💠حتي مايل نبودند من كه همسرشان بودم متوجه شدم . البته من آن زمان نمي دانستم .بعد از شهادتشان از خانواده هايي كه ايشان به آنها كمك كرده بود فهميدم . روي دخترمان و نحوه تربيتش بسيار حساس بود. هميشه وقتي به خانه مي رسيد از دخترمان مي پرسيد:«نمازت را خوانده اي بابا؟»آن موقع هانيه سادات دوسالش بود، ولي آقا يحيي مي گفتند :«بايد از همين الان متوجه اين مسائل باشد و به نمازش اهميت بدهد.» 🌷
صبح را بهانه کردم... تا طلوع کنی در شعرهایم! ظهر را بهانه کن آفتاب شو... بسوزان... این خستگیِ درونِ تنم را !!! 📎فرماندهٔ گردان کمیل 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺
❤️ آسانتر نگاهم کن من تا عشق! بیشتر نخوانده ام ... #
💕 پیامبر اکرم(ص): ‌ ️🌨زمستان بهار مومن است؛ از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.🌷 ‌ 📚وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۱۴🍃 ‌
🌷 شهید سامانلو خدا بود و هر کاری که می‌کرد رنگ خدایی داشت. همیشه به او می‌گفتم که به خدا حسودی‌ام می‌شود که اینقدر تو با او مانوسی و خدا خدا می‌کنی...روز اول خواستگاری بقدری از زن دوستی‌اش تعریف کرد و انرژی به من داد که گفتم این چه شوهر زن دوستی می‌شود... در آخر کلامش روز خواستگاری به من گفت: «اگر در مسیری که خدا گفته حرکت کنی، من آن مردی هستم که بهت گفتم و گرنه پا میزارم روت و رد می‌شم...» احترام بسیاری برای سادات قائل بود و خیلی به من احترام می‌گذاشت. می‌گفت: ساراجان تو را با هدف از خدا گرفتم. دوست داشتم با حضرت زهرا (س) محرم شوم...» سعید حضرت زهرا (س) بود. حتی در دست نوشته‌هایش می‌دیدم که وقتی با خدا گفت‌وگو می‌کند اینگونه ابراز کرده بود که: « خدایا دوست دارم نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کنم. یاریم بده...» ✍به روایت همسربزرگوارشهید