eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
68.1هزار عکس
10.5هزار ویدیو
173 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان 🗓 چهارشنبه ۲۳ فروردین (۲۱ رمضان)
به جز از علی ؏ که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا ...
به یاد شهید روز ۲۱ماه رمضان ... از قهرمانان رشته کشتی بود و بدن ‌ورزیده و روح بلندی داشت بارها با منافقین در داخل درگیر شده بود و در جبهه نیز در عملیات‌های مختلف جلوی دشمنان جنگیده بود ... در عملیات بیت‌المقدس مجروح شده بود که از بیمارستان فرار کرد..! و دوباره به جبهه برگشت شهید متاهل بود و فرزندش را فرصت نکرد ببیند به امید شفاعتش ... |روحش‌شاد‌باصلوات|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود. شب قدر که رسید ، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم ، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان ، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم…! شب دوم هم همین طور بود . برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند…؟! از محل برگزاری احیا بیرون رفتم . پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت . به سمت صحرا حرکت کردم ، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه میکند . چون صدای مراسم احیا از بلندگو پخش میشد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها ، با خدای خود راز و نیاز میکردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند. راوی: .
| تسکین فوری و خانگی دندان‌درد 🔸 همیشه باید با رفع مشکلات دندونی به دندونپزشکی مراجعه کنیم اما تا رسیدن و وقت گرفتن میشه این کارهای خونگی رو انجام داد.
🌹اگه خدا خواست و شهادت را نصیبم کرد من در آن دنیا جلوی کسانی که بی حجاب هستند و ترویج بی حجابی می‌دهند را خواهم گرفت
تولد داریم چه تولدی🎂🎉 💠 امروز روز تولد شهید مدافع حرم هست. 💌 یه خاطره از خواهر شهید:     با حجت به نمایشگاه هفته دفاع مقدس رفته بودیم. حین تماشا به قسمتی رسیدیم که پیکر شهیدی را درست کرده بودند که در صحنه جنگ بر زمین افتاده بود، دستش قطع شده و غرق در خون بود. من به شوخی به حجت گفتم: برو کنار آن شهید دراز بکش که مثلاً تو هم شهیدی و من از تو عکس بگیرم. حجت بلند خندید. بعد کنار آن شهید نشست. عکس یادگاری از او گرفتم و افسوس! نمی‌دانستم چیزی که آن لحظه بر زبانم جاری شده، تقدیری است که خدا برای حجت عزیزم در نظر گرفته است. 💔 آقا حجت روز تاسوعا شهید میشه و دو دستش از تنش جدا میشه😔 🎁 کادوی  تولدش یه حمد و صلوات هدیه کنید، 🔹
بـسم ࢪب الشھدا ؤاݪصدیقیݩ🌹🌱 معرفی شهید:محمد عسگری 😍 نام پدر:محمد قلی🌱 تاریخ تولد:١٣۴۴/٠١/٣٠☺️ محل تولد: ورامین🍃 تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۳/۰۲🕊 محل دفن :گلزار_شهدای_تهران🌷 وضعیت تاهل:مجرد✨ نحوه شهادت:دوم خرداد ۱۳۶۱، با سمت آرپي‌جي‌زن در خرمشهر بر اثر اصابت تركش خمپاره به گردن و زانو، شهيد شد. 🌴 خصوصیات اخلاقی:احترام به خانواده و حضور فعال در مجالس دینی و از کمک کردن به دیگران دریغ نمی‌کرد 🌸 سهم شما 5 صلوات هدیه به شهید 💌 بیا و رفیق دنیا🌍 و آخرتم باش🌱🌸‌
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 . غواص شهید ابراهیم اصغری نام پدر: یداله تاریخ تولد: ۱۳۳۶ تاریخ شهادت: ۱۹/۱۰/۱۳۶۵ شب جمعه محل تولد: زنجان          نام عملیات: کربلای ۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری محل دفن: زنجان گلزار پایین دست نوشته خیلی زیبای شهید🌷 از معبود خود شرم دارم که چیز بزرگی بخواهم من از خدا چیزی را می طلبم که لایق آن نیستم، حاجتی از او می خواهم که در ازایش کاری نکرده ام. از خالقم لباسی می طلبم که برازنده ی تن من با این همه آلودگی نیست. اما او کریم است، سریع الرضاست، از او می خواهم در برابر آن مهم چیزی را از من قبول کند که در قرآنش خواسته و آن جانم می باشد. از او می خواهم که مشتری جانم شود در عوض به جز رضایش چیزی نمی خواهم. مولای من! مرا به راه راست هدایت فرما که جز تو به دیگری امید نبندم و تا رسیدن به رضایت از پای ننشینم. 🌷 فرازی از وصیت نامه: خدایا در مردن هيچ ‌شك و شبهه‌اى برايم نيست، ترديدم در چگونه مردن است، آن‌ مرگى را كه‌ تو دوست ‌دارى خواهانم، آن‌ مرگ چيزی جز شهادت نيست. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید ابراهیم اصغری صـلوات🌼 🔹#
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍀🎥 📚🌷 رؤیای شیرین🌷 با یک دست در کیفش به دنبال تلفن همراهش می‌گشت. باید با آقای موسوی، سایز کفش و لباس بچه‌ها را برای عید هماهنگ می‌کرد. نگران بچه‌های مدرسه بود که گرسنه نمانند. تازه صحبتش با رابط خیر مدرسه تمام شده بود که در اتاق را زدند. خانم مسنّی با گریه به سمت خانم دکتر آمد و گفت: «خانم دکتر، خدا خیرت بده! آزمایشگاه هم رفتم، گفتن شما حساب کردید. آخه اینطوری که نمیشه خانم...» دکتر مثل همیشه با لبخند آرامش‌بخشی گفت: «چرا نمیشه؟ حالا آهسته‌تر...» پیرزن نگاهش به سُرم توی دست خانم دکتر افتاد. چشمه‌ی اشکش دوباره جوشید. _ وای مادر! الهی بمیرم برات! خودت که مریضی! چرا آخه اینطوری؟ برو بخواب. استراحت کن. شیرین با شیرینی همیشگی گفت: «حالا وقت برای خواب زیاده...» صدای پیج اورژانس بلند شد. _خانم دکتر روحانی‌راد... ⚜️ اسفند ماه، خبری کوتاهی منتشر شد: خانم دکتر شیرین روحانی راد، پزشک فداکار بیمارستان پاکدشت، شهید شد. شیرین به رویای شیرینش رسیده بود و تلخی نبودنش، غم سنگینی بر دل بچه‌های یتیم و بیمارانی که او را می‌شناختند نشاند. ✍🏻ملیحه بلندیان ۱۴۰۱/۱۰/۷ 👩🏻‍💻طراح: منا بلندیان 💻تنظیم و تدوین: زهرا فرح‌پور 🎙با صدای: فاطمه شعرا 🏴 📎