eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
68.5هزار عکس
10.7هزار ویدیو
174 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
کشته شدن ۵ نفر در پی تیراندازی یک سرباز ارتش فرمانده قرارگاه جنوب شرق ارتش: 🔹عصر امروز یکی از سربازان ما که در یکی از موقعیت‌های نظامی ارتش مشغول پاسداری از یگان بوده وارد آسایشگاه سربازان می‌شود و با انگیزه‌ای که هنوز نامعلوم است اقدام به تیراندازی به سمت همرزمان خود می‌کند. 🔹متاسفانه در اثر این تیراندازی تعداد پنج نفر از همرزمان این سرباز جان خود را از دست می‌دهند. 🔹ضارب بلافاصله از پادگان متواری می‌شود و تلاش برای دستگیری وی جریان دارد.
سرباز متواری در استان کرمان بازداشت شد 🔹سربازی که پنج همرزم خود را عصر یکشنبه به قتل رسانده بود توسط دژبان ارتش در نزدیکی شهرستان زرند دستگیر شد. 🔹بازجویی از این فرد برای مشخص شدن انگیزه این اقدام در جریان خواهد بود و نتیجه به اطلاع‌رسانی خواهد شد.
۱۸۰ تیر جنگی از سرباز فراری در کرمان کشف شد فرمانده انتظامی استان کرمان: 🔹۱۸۰ تیر جنگی و ۲ قبضه سلاح کلاش، ۶ تیغه خشاب حامل ۱۸۰ تیر جنگی از سرباز متواری ارتش در کرمان کشف شد. 🔹 این فرد در شهرستان زرند از توابع استان کرمان، پس از سرقت مسلحانه ۲ دستگاه خودرو، دستگیر شد.
| 🗓 دوشنبه ۲ بهمن (۱۰ رجب) 📿 صد مرتبه «یا قاضیَ الحاجات»
اسامی جانباختگان حادثه باغین کرمان 🔹سرباز وظیفه ابوالفضل زارع از شهربابک 🔹سرباز وظیفه مهدی جعفری از زرند 🔹سرباز وظیفه بن بامین بامری از ایرانشهر 🔹سرباز وظیفه محمدصالح مومنی از شهربابک 🔹سرباز وظیفه رضا طالبی از رفسنجان
ماجرای دعوای موتورسوار با جانباز/ آن جوان گفت که من شکایت می‌کنم؛ پدر تو رو در می‌آرم!  فارس نوشت: یکی از جانبازان جنگ تحمیلی تعریف می‌کند: «ویلچرم را عقب ماشین گذاشته بودم و خودم صندلی جلو نشسته بودم که راننده با یک موتورسوار دعوایش شد. موتورسوار سراغ من آمد و از من خواست پیاده شوم تا دعوا کنیم.» صفرعلی جلالی یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: «یکی از روزها، ساعت ۱۰ صبح تصمیم گرفتیم با وانت پیکان برادرزاده‌ام حسین، برویم توی شهر خرید کنیم. حسین کمک کرد سوار شدم. ویلچرم را عقب وانت گذاشت و راه افتادیم. با آنکه سرعتمان هم زیاد نبود، توی یک تقاطع، گلگیر ماشین ما به موتورسیکلت یک جوان موتورسوار سر به هوا خورد. جوان نقش بر زمین شد. بلند شد، نشست و دادوهوار راه انداخت. حسین پیاده شد. جوان را بلند کرد و گفت: آقا! برو خدا رو شکر کن که طوریت نشده. خودت که دیدی من تند نمی‌رفتم.» جوان کمی مکث کرد و دوباره فریاد زد: «چی داری می‌گی؟ همه جام درب و داغون شده. من شکایت می‌کنم؛ پدر تو رو در می‌آرم!» حسین گفت: «خیلی خب. اگه فکر می‌کنی من مقصرم، صبر کن تا پلیس رو خبر کنیم.» اسم پلیس را که شنید دوباره داد و هوارش شروع شد. کم کم مردم هم اطراف ما حلقه زدند. همه از جنگولک بازی او خنده‌شان گرفته بود! من هم خنده‌ام گرفته بود؛ اما دستم را بر دهانم گذاشتم و خنده‌ام را مخفی کردم. نمی‌دانم جوان موتورسوار چطور در آن شلوغی و بلبشو خنده مرا دیده بود. آمد در ماشین را باز کرد و گفت: مرتیکه من دارم زجر می‌کشم، تو داری می‌خندی؟» آمدم جوابش را بدهم که گفت: «تو اگه مردی، بیا پایین تا حسابت رو برسم!» گفتم: «مرد که هستم؛ منتها نمی‌تونم بیام پایین.» گفت: «منو مسخره می‌کنی؟ از دعوا کردن می‌ترسی؟» گفتم: «نه به خدا. نه تو رو مسخره می‌کنم نه از دعوا واهمه دارم. اگه اصرار داری دعوا کنیم، ویلچر منو از عقب ماشین بذار پایین تا سوار بشم و باهم دست به یقه بشیم.» نگاهی به عقب وانت انداخت و پرسید: «شما جانبازین؟» گفتم: «اگه خدا قبول کنه، بله.» چشم‌هایش پر از اشک شد. لب پایینش را با دندان‌هایش فشرد و رفتارش تغییر کرد. با دست‌های خاکی‌اش دو طرف صورت مرا گرفت، چند تا ماچ آبدار روی لپم چسباند و گفت: «بشکنه دستی که بخواد به جانباز سیلی بزنه. دادا! تو رو خدا منو ببخش.» صورت برادرزاده‌ام را هم بوسید و سوار موتورش شد و رفت.» منبع: کتاب «زبون‌دراز» اثر رمصانعلی کاوسی
نمی‌دانم تقصیر حاج آقا بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد و بچه‌ها مجبور بودند با سر و صورتی خیس درحالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند، خود را به نماز برسانند یا اشکال از بچه ها بود که وضو را می‌گذاشتند دم آخر و تند تند یا الله می گفتند و به آقا اقتدا می‌کردند .... و مکبّر مجبور بود پشت سر هم یا الله بگوید و اِنَّ الله معَ الصّابرین… بنده خدا حاج آقا ؛ هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند تا کسی از جماعت محروم نماند. مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم‌هایش را دوخته بود به ته صف تا اگر کسی اضافه شد به جای او یا الله بگوید و رکوع را کش بدهد... وقتی برای لحظاتی کسی نیومد ظاهراً بنا به عادت شغلی‌اش بلند گفت: یاالله نبود …؟؟؟ حاج آقا بریم ....! نمی‌دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن… :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
l آسان‌تر از آنچه که فکرش را می‌کنید 🔹در ایام سال میتوانید از ساعت ۱۶ تا ۲۰ از طریق ارتباط تصویری با شماره ۰۹۱۰۹۱۰۸۸۸۸ در پیام رسان بله در روزهای دوشنبه و چهارشنبه به زیارت حرم حضرت رضا(ع) بیایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# فیلمی نایاب و تاریخی از حضور شهیدمحمود کاوه فرمانده جوان و دلاور لشکر ویژه شهدا در جوار مجروحین و پیکر شهدای عملیات والفجر ۲ - حاج عمران- اوایل مرداد ۶۲ "پای ارتفاعات در حال انتظار برای رسیدن هلیکوپتر دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند ( شلمچه ) با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید اهل قلم : ‌‌نخلستان‌های اطراف بصره اكنون شاهد صادق روزها و وقایعی هستند كه وقوع آن از صدها سال پیش توسط اولیای خدا پیشگویی شده است. جنگ حق و باطل كه از همان آغاز هبوط بشر بر كره‌ی زمین آغاز شده ، اكنون به آخرین دوره‌ی تاریخی خویش نزدیك می گردد و نهضت حق ، بعد از هزاران سال مظلومیت و محكومیت ، به دوران اقتدار خویش می رسد. جهان در آستانه‌ی عصر نور است و آن كه دلش با حق باشد ، آثار این نزدیكی را در همه جا ، در آب و هوا و خاك و آتش باز خواهد یافت و مشتاقانه به جبهه‌ی حق خواهد پیوست. اراده‌ای كه بر انگیزه‌های الهی متكی باشد بزرگ‌ترین قدرتی است كه در جهان وجود دارد و آفریدگار متعال همه‌ی آفرینش را مسخر همین قدرت قرار داده است. با مدعی بگویید كه بیهوده این سوی و آن سوی نزند ؛ راز بزرگ قدرت ما اینجاست : انگیزه‌های ایمانی... ما اقمار منظومه‌ی شمسِ ایمان هستیم و همین جاذبه است كه ما را از خانه و كاشانه بریده و بدین خطه كشانده است... " روحش شاد و یادش گرامی
46.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# فیلم ؛ رزمندگان اسلام در محور " ساده، صمیمی، معنوی ... دوران جنگ تحمیلی
خـدایـا شاهد باش كه از تمام مظاهر مادی دنیا بریدیم تا بیشتر به تو نزدیك شویم و به تو بپیوندیم. خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حركت كردیم و اینك فقط پیوستن به تو را انتظار داریم. اول بهمن ماه سال ۱۳۶۵ سالروز شهــادت فرمانده با صلابت و با شهامت محبوب و دلسوخته جانباز شهیـد سـردار حـاج یداللـه کلهـر جانشیــن فـرمـانـده لشگــر ۱۰ سیدالشهداء در عملیـات کربـلای ۵؛ شلمچه ِ
رفیقِ شهید شهیدت می کند ... آخرین تصویر شهید مربوط به ساعاتی قبل از اعزام بر سر مزار شهیدان همت و چراغی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 | 《 جواد فیاض‌مهر 》 فتح الفتوح ایمان، عشق به شهادت است...
شهید حمید یوسفی شریداوی عراق دوباره حمله کرد، این بار هدفش بهیاری اروند بود... 🌹استقبال اجلاسیه شهداء انتظامی خوزستان🌹
فرازی از وصیت نامه: سعی کنید با هم بیشتر یک دل و یک زبان باشید و وحدت همیشگی خود را که امام امت و سایر مسئولان عزیز بر آن زیاد تکیه می کنند، حفظ نمایید زیرا که انسان واقعی در این زمان آزموده می‌شود. باید این را بدانیم که وظیفه‌ی حساس و خطیری به گردن ماست. هر کسی در هر پست و مقامی است، باید خود را برای خدمت به انقلاب آماده سازد وگرنه مدیون خون شهیدان است. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام شهید حاج قاسم سلیمانی در وصف سرلشکر ، فرماندهی که در دفاع از حرم امامین عسکریین در سامرا به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند ( شلمچه ) با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید اهل قلم : ‌‌‌اراده‌ای كه بر انگیزه‌های الهی متكی باشد بزرگ‌ترین قدرتی است كه در جهان وجود دارد و آفریدگار متعال ، همه‌ی آفرینش را مسخر همین قدرت قرار داده است. « اگر شما با حق باشید ، همه‌ی عالم با شماست » و جبهه‌های ما سراسر ، عرصه‌ی تحقق این سخن حكیمانه‌ای است كه لقمان عصر ما فرمودند. همان‌گونه كه این جنگ به هیچ یك از جنگ‌های دیگر در قرون جدید شباهتی ندارد ، سپاه حق را نیز هرگز نمی توان با ارتش‌های دیگر دنیا مقایسه كرد. اراده‌ی ما نوری است كه از شمس باطنی ایمانمان تجلی یافته است و اینچنین ، اراده‌ی ما اراده‌ی حق است. و كدام قدرتی است كه مسخر اراده‌ی او نباشد...؟ " روحش شاد و یادش گرامی
29.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" فیلمی بسیار زیبا و دیدنی از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با آهنگی شنیدنی و خاطره برانگیز از استاد شهرام ناظری و گفتاری بیادماندنی از سید اهل قلم "میگذرد کاروان ، روی گل ارغوان قافله سالار آن ، سرو شهید جوان در غم این عاشقان ، چشم فلک خون فشان داغ جدایی به دل ، آتش حسرت به جان خورشیدی ، تابیدی ای شهید در دل ها ، جاویدی ای شهید میگرید در سوگت آسمان میسوزد از داغت شمع جان... " یاد باد آن روزگاران یاد باد : جنگ می آمد تا مردان مرد را بیازماید ، پندار ما اینست که ما مانده ایم و شهدا رفته اند... اما حقیقت آنست که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند... " روحش شاد و یادش گرامی