eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.2هزار عکس
15.1هزار ویدیو
199 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" سید باقر طلبه بود! قبل از انقلاب همسایه بودیم. خوب می‌شناختمش عاشقِ حضرت زَهرا(س) بود. بعنوان بسیجی راهی جبهه شد. تو جبهه هم کنارش بودم. یه مدتی بود دلم شور می‌زد نگران شده بودم. اومد پیشم دست انداخت گردنم و گفت: " تو دیگه چرا غصّه می‌خوری؟ کسی که مادرش حضرت زهراست که نباید دیگه غصّه بخوره ! هرجا احساس کردی درمونده شدی بگو : "یــا فاطــمــه (س)" ولادت: ۱۳۴۳ قزوین شهادت: ۶۵/۴/۱۰ کربلای۴ ام‌الرصاص رجعت: ۱۳۷٦ مزار: گلزار شهدای قزوین
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" اردیبهشت ۱۳۴۱ در محله نازی‌آباد تهران متولد شد. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. و در ۴ اسفند۱۳۶۲ در عملیات خیبر با عنوان یکی از فرماندهان گردان کمیل لشکر۲۷ حضرت‌رسولﷺ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ۱۵ سال پیکرش در منطقه گمنام ماند و بعد از رجعت، مهمان قطعه ۲۷ بهشت‌زهرای تهران شد. ▪️فرازی از وصیت‌نامه: "وصیت‌ می‌کنم قلب‌های خود را برای گریه کردنِ مصیبت ائمه عادت دهید؛ بگذارید خون گریه کند قلب‌هایتان، گریه برای ائمه ثواب دارد وقتی که مصیبت می‌خواندید به مصیبت حضرت فاطمه زهرا (س) که رسید ؛ یاد مرا بنمایید.."
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" نیروی اطلاعات‌ و عملیات لشکر۲۷ حضرت‌ رسولﷺ بود و هنگام شهادتش سرپرستی این واحد را برعهده داشت. مثل همه دیگر بچه‌های این واحد که اخلاق کاری خاص خودشان را داشتند. او نیز عادت به پنهان کاری داشت. کارش را وظیفه‌ شرعی می‌دانست و دوست نداشت کسی از او تقدیر کند! حتی انگار پس از شهادتش هم بخواهد گمنام و پنهان بماند. در کربلای ۵ پیکرش پشت خاکریزی در دشتِ شلمچه جا ماند و برنگشت..!
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" نوزدهم آذر ۱۳۳۸، در روستای هشتچین از توابع شهرستان خلخال به دنیا آمد. سال ۱۳۵۵ پس از اخذ ديپلم، در رشته جامعه شناسى دانشگاه تهران پذيرفته شد و به تحصيل پرداخت. او از اعضای کمیته استقبال از امام در ۱۲بهمن۱۳۵۷ در تهران بود. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه شد. وقتی در جبهه آوازه‌ رشادت، مقاومت و هوش خارق‌العاده‌اش به گوش حاج‌همت فرمانده لشکر ۲۷حضرت‌رسولﷺ می‌رسد طی حکمی مسئولیت گردان حبیب‌بن‌مظاهر را به او می‌سپارد. او که در جمع نيروهايش به "فرمانده عبدالله" معروف بود سرانجام در سال۱۳۶۲ در عملیات خیبر در منطقه طلائیه شهد شهادت را گوارای وجود می‌کند و اثری از پیکر پاکش در زمین باقی نمی‌ماند و از آن زمان تاکنون مفقودالاثر است.
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" سی آبان سال ۱۳۴۹ در آبادان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در تنها مدرسه طاقانک گذراند. در سخت‌ترین شرایط درس‌هایش را می‌خواند. در تابستان و روزهای تعطیل هم به کار کردن در مزارع دیگران می‌پرداخت تا کمک خانواده باشد. به نماز، مسجد، قرآن و بسیج عشق می‌ورزید. با اینکه سنِ کمی داشت اما نسبت به حوادث کشور و منطقه‌ی خود حساس بود. در بحث‌های سیاسی که می‌شد شرکت میکرد و در برابر کسانی که نظر نادرستی به انقلاب و امام داشتند ایستادگی می‌کرد. برای جبهه رفتن لحظه شماری می‌کرد. روزی که او می‌خواست به جبهه برود مسئولین بخاطر سن کمش از اعزام او خودداری کردند. اما با امضا و ضمانت مادرش راهی جبهه شد. اول که به جبهه رفت تک‌تیرانداز بود. در اعزام بعدی بیسیم‌چی شد و سرانجام پس از دوسال مجاهدت در ۱۸ تیر ماه ۱۳۶۵ در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به سرش به شهادت رسید تا نامش به‌ عنوان یکی از کم‌ سن‌ترین شهدای استان چهارمحال وبختیاری در تاریخ افتخارات ایران ثبت شود. آرامگاه او در گلزار شهدای طاقانک قرار دارد.
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" اعجوبه‌ای بود..! قبل از آغاز جنگ به افغانستان رفت و با شوروی جنگید. از ۱۶ سالگی در جبهه بود! در محاصره سوسنگرد شهید چمران را که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان‌ کلت شخصی‌اش را بعنوان هدیه به او داد. در آذر۱۳۶۰ در عملیات مطلع‌الفجر درحال نجاتِ جان مجروحان‌ بود که اسیر دشمن شد. در اردوگاه هویت اصلی‌اش را پنهان کرد وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کردو با کمک عده‌ای مقداری اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها را در اردوگاه مخفی کردند... مدتی بعد قضیه لو رفت و اسلحه‌ها را پیدا کردند تعدادی‌ از اسرا را شکنجه‌ کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند برای اینکه دیگران را نجات دهد خودش به‌ تنهایی مسئولیت همه چیز را قبول کردو جان بقیه را نجات‌ داد. شکنجه‌گرهای ویژه‌ای که از استخبارات بغداد آمده‌ بودند او را به طرز وحشیانه‌ای شکنجه‌ کردند تا همدستانش را معرفی‌کند ولی چیزی نگفت و عاقبت پس از تحملِ شکنجه‌های‌ بسیار ، مظلومانه به شهادت رسید و در مرداد ۱۳۸۱ پیکر مطهرش به میهن بازگشت.
هندوانه‌‌ی شب یلدا به شرطِ صلوات بر مُحمّد و آل مُحمّدﷺ... 🍉
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" پنجم تیرماه ۱۳۴۶، در روستای کلیشم از توابع شهر رودبار به دنیا آمد. دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشته ریاضی بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. همزمان با آغاز عملیات کربلای‌ چهار در سوم دی‌ماه ۱۳۶۵، با سمت غواص در ام‌الرصاص عراق براثر اصابت گلوله به گردن به درجه شهادت رسید. مزار پاک او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" جزء اطلاعات و عملیات بودن یعنی بی نام و نشان شدن یعنی دل کندن تنها شدن نترسیدن رفتن به خط زدن و به دشمن رسیدن از دشمن گذشتن چشم شدن گوش شدن دیدن و شنیدن شناختن به خاطر سپردنِ همهٔ راه همه‌ی موانع همه‌ی معابر کمین ها تله ها آماده بودن برای همه چیز این‌ها همه تازه اولِ راهه!!! شبِ عملیات جلو افتادن و تا پایِ کار بُردنِ همه چه شکست خورده چه پیروز، شاهد به مرخصی رفتنِ همه ؛ ولی کار دیگه‌ای را از نو شروع کردن! دوری از خانواده از زن و بچه از پدر و مادر....! جزء اطلاعات و عملیات بودن یعنی قید همه چیز را زدن سر دادن و دندان دادن امّا تسلیم نشدن تسلیم شدن یعنی تخلیهٔ اطلاعاتی شدن یعنی لو دادن عملیات یعنی سر شکستگی ... 📸 جمع باصفای شهداء اسطوره‌های گمنام اطلاعات و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللهﷺ
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" جزء اطلاعات و عملیات بودن یعنی بی نام و نشان شدن یعنی دل کندن تنها شدن نترسیدن رفتن به خط زدن و به دشمن رسیدن از دشمن گذشتن چشم شدن گوش شدن دیدن و شنیدن شناختن به خاطر سپردنِ همهٔ راه همه‌ی موانع همه‌ی معابر کمین ها تله ها آماده بودن برای همه چیز این‌ها همه تازه اولِ راهه!!! شبِ عملیات جلو افتادن و تا پایِ کار بُردنِ همه چه شکست خورده چه پیروز، شاهد به مرخصی رفتنِ همه ؛ ولی کار دیگه‌ای را از نو شروع کردن! دوری از خانواده از زن و بچه از پدر و مادر....! جزء اطلاعات و عملیات بودن یعنی قید همه چیز را زدن سر دادن و دندان دادن امّا تسلیم نشدن تسلیم شدن یعنی تخلیهٔ اطلاعاتی شدن یعنی لو دادن عملیات یعنی سر شکستگی ... 📸 جمع باصفای شهداء اسطوره‌های گمنام اطلاعات و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللهﷺ
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" اسطوره‌های نیروی هوایی ارتش شهیدان امیر سرلشکر منصور ستاری سرتیپ خلبان مصطفی اردستانی ؛ سرتیپ خلبان علیرضا یاسینی و جمعی از یارانشان در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۳ هنگام بازگشت از ماموریت در حادثه‌ٔ سقوط جت استار در حوالی اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" میگفت: دوست ندارم موقعِ شهادت چهره‌ام غمگین باشد! مبادا دیگران با دیدنِ من خوفی از "شهادت" در دل‌شان ایجاد شود..! می‌خوابید روی زمین با چشمان نیمه باز و لبخندی بر لب می‌گفت: "دوست دارم اینطوری شهید شوم"