eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79هزار عکس
15هزار ویدیو
199 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهید لازم نبود که فریاد بزند بچه ها! نماز به جماعت بخوانید یا در نماز اخلاص داشته باشید؛ وقتی نیروها می دیدند این بزرگوار با آن اخلاص غیر قابل توصیف سر به می گذارد و در رکوع می گوید:«اِنّا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون» با شوق و رغبت عجیبی برای مخلص شدن تلاش می کردند چون می دانستند کلام بنده ای را می شنوند که ذره ای به دنیا وابسته نیست... گفت: «دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم» یکی از دوستانش می گفت: در حال عکس گرفتن بودم که دیدم  یک نفر به حالت پیشانی به خاک گذاشته است فکر کردم نماز می خواند؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته است همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت... جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم دستم را که روی کتف او گذاشتم، به پهلو افتاد دیدم گلوله ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده... آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم با خودم گفتم: "این که یوسف شریف است" نماز اول وقت مهر قبولی شهادت است...
در لشکر دوستی داشتیم به ساجد لشکر معروف بود چون همیشه در حال سجده بود هر جای خلوت را که پیدا می‌کرد برای شکرگذاری به سجده می‌رفت... یک شب که خود را برای عملیاتی آماده می‌‌کردیم نمی‌دانم چرا اما احساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد بنابراین من پشت سر او به راه افتادم بالاخره عملیات تمام شد ما خط را شکسته بودیم، هوا آفتابی بود باید مسافتی بیست متر را می‌دویدم تا به یک خاکریز برسیم من صدای زوزه‌ی گلوله‌هایی را که از کنار سرم می‌گذشت می‌شنیدم آنقدر آتش زیاد بود که کلاه آهنی‌ام از سرم افتاد یک دفعه ساجد لشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به افتاد در همان حال که داشتم فیلم می‌گرفتم در ذهنم گفتم توی این اوضاع، سجده کردنت چیه آخه؟! که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه از سرش افتاد جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانی‌اش خورده بود به طور طبیعی باید به عقب پرت می‌شد اما او به سجده در آمده بود بعدها در وصیت‌نامه‌اش خواندم که نوشته‌بود: "خدایا! بچه‌های لشکر من را ساجد لشکر صدا می‌زنند من خجالت می‌کشم، اما اگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم می‌خواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم" و دیدم که دقیقا همین اتفاق افتاد...
"شـــــهادت در حـالت ســـــجده " می گفت « دوسـت دارم شهـــادتم در حالـی باشد که در سجـــده هستم » یکی از دوستانش می گفت: در حال عکـس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجـده پیشانــی به خاک گذاشته است . فکر کردم نمــاز می خواند؛ اما دیدم هوا ڪاملاَ روشـن است و وقت نماز گذشته، هـمه تجهــیزات نـظامـی را هم با خـــودش داشــت. جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم. دستم را که روی کتف او گذاشــتم، به پـهلــو افتــاد. دیدم گلولــه‌ای از پشت به او اصــابت کرده و به قلبــش رسیده، آرام بود انگــار در این دنیا دیگــر کاری نداشت. صورتــش را که دیدم زانوهایــم سسـت شـد به زمین نشـستـم. با خودم گفتـم: «این که یوســف شریف است ».
یوسف دانشگاه قبول شده بود و مادرش هم خیلی دوست داشت که او به دانشگاه برود. به حاج قاسم گفتم: اگر یوسف به دانشگاه برود کارهای ما در جبهه لطمه نمی‌خورد، نظر شما چیست؟ حاج قاسم گفت: ما روی کارهای این شخص حساب نمی‌کنیم، ما روی بعد معنوی ایشان حساب می‌کنیم، معنویت یوسف برای لشکر پیروزی می‌آورد.
📌شهید یوسف شریف: گریه برای خدا زنگار قلب را پاک می کند/ دوست دارم در حالت سجده شهید شوم 🔹سردار یوسف شریف در اردیبهشت ۱۳۴۲ در روستای درب مزار از توابع جیرفت دیده به جهان گشود. ▪️۸ در منطقه فاو (۲۱ بهمن ۱۳۶۴) در حالی که سجده بر پیشانی خاک نهاده بود؛ به فیض شهادت نائل شد. ♦️بخشی از وصیت‌نامه شهید یوسف شریف: ▪️«بازماندگانم: گریه اگر برای خدا باشد خیلی ارزش دارد و باعث می شود که زنگار قلب کنده شود و قلب را روشن نماید. گریه بر شهید هیچ منبعی ندارد و شما اگر به توصیه هایم جامه عمل می‌پوشید، از شما می خواهم که به هیچ عنوان بر سر نعش و قبرم اشک نریزید؛ زیرا امام عزیزم برای فرزند گرامی‌اش گریه نکرد؛ ولی چون آن فطرت انسانی و مادری توان اجازه را به شما نمی‌دهد از تو می خواهم که اگر نتوانستی خودت را کنترل کنی، به یاد علی اکبر (ع) و علی اصغر (ع)گریه شوق بکن. ▫️ اگر گریه می کنم به خاطر این است که گریه گنه کاران نزد تو بی نهایت ارزش دارد. برای شکرگزاری از نعمت های خدا خاضعانه در مقابل خالق خود زانو زده و گریه کن. ▪️شهید یوسف شریف همیشه می گفت: دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم