نشسته باز خیالت کنار من اما
دلم برای خودت تنگ میشود، چهکنم؟
✍ #آرش_شریعتی
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
هیچ میدانی
که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟
✍ #فروغ_فرخزاد
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
مرا بکارید
در زمینی استوار جایم دهید
نه در جنگلی که
در زیر سایه درختان معیوب باشم
جای من در کنار پنجرههاست!
✍ #احمدرضا_احمدی
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
تو تنها علتی هستی
که به خاطر آن
روزهای بیشتر،شب های بیشتر،
و سهم بیشتری از زندگی می خواهم.
✍ #جبران_خلیل_جبران
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
هر چيزى را تقصير من بيندازى،
عاشق شدن من تقصير توست !
✍ #عباس_معروفی
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
سپید مینوشتم،
به خاک سیاهم نشاندی ...
✍ #علی_پاینده_شریف
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
از همان جا که رسد درد
همان جاست دوا ...
✍ #مولانا
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
الحبُّ خطواتٌ حزينةٌ في القلب...
عشق، گامهای غمگینیست در دل...
✍ #محمد_الماغوط
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
باز هم طوفان غم افتاده بر دریای دل
دوریات شلاق غم بر روح و پیکر میزند
✍ #روزبه_وکیلی
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
این روزها جز گریه غمخواری نداری
جز در صبوری سوختن کاری نداری
تنها شدی خیلی دلت را غم گرفته
در بارگاهت هیچ زوّاری نداری
نه در رواق و صحن نه پای ضریحت
ریحانۀ بابا عزاداری نداری
حتی کبوتر در حریمت پَر نگیرد
جز گَرد و خاکِ غربت انگاری نداری
صد لشکرِ مختار تحتِ امر داری
کی گفته بیبی جان کَس و کاری نداری
تکفیریِ از هر چه شمر و زَجر بدتر
تو فکر کردی که شرف داری نداری
این قبر مُهرِ بیمۀ عباس خورده
چاره به جز برگشت با خواری نداری
#مجله_ادبی_کلاله_نما
#اشعار_کوتاه
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
تمام روزها یک روزند
تکهتکه میانِ شبی بیپایان ...!
✍ #شمس_لنگرودی
📝 #مجله_ادبی_کلاله_نما
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما
✍ بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای پیشپرواز کبوتر های زخمی
بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!
دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر
پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
توی کتابم هر چه بابا آب میداد
مادر نشانم عکس توی قاب میداد
اینجا کنار قاب عکست جان سپردم
از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی
خوب یک تکانی لااقل مرد حسابی!
یک بار هم از گیر و دار قاب رد شو
از سیم های خاردار قاب رد شو
برگرد تنها یک بغل بابای من باش
ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش
ای دستهایت آرزوی دستهایم
ناز و ادایم مانده روی دستهایم
شاید تو هم شرمندۀ یک مشت خاکی
یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است!!
امشب عروسی میکنم جای تو خالی
پای قباله جای امضای تو خالی
ای عکسهایت روی زخم دل نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش
📝 #مجله_ادبی_کلاله_نما
#روز_پدر
🆔 @kalaleh_nama | کلاله نما