eitaa logo
پیشرفت و جمهوریت | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره
1.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
97 ویدیو
84 فایل
*┄┄┄┅═✧﷽✧═┅┄┄┄* 🔳مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام(ره) 🔰متمرکز بر مطالعات پیشرفت و جمهوریت 🔗وابسته به ◼️معاونت راهبردی مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی ◼️پژوهشکده باقرالعلوم(ع) ✉️نظرات و پیشنهادات: @ali_abedi273 ⚠️نشر بدون ذکر منبع جایز نیست⚠️
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴در رثای از دست دادن حکیم فقیه مجاهد، حضرت آیت الله 🖊حمزه وطن فدا 💠چه قدر سخت است امامت علی بزرگ بود ، به بزرگی آسمان هفتم علی پاک بود به طهارت حقیقت معراج علی عقل بود ، عقل علی باب شهر علم بود علی صاحب ذوالفقار بود، شمشیر پیروز علی امیر بیان بود ، خداوندگار سخن علی صاحب اسم اعظم بود بل خود اسم اعظم اما این همه ثروت او را بی نیاز نکرد او محتاج بود محتاج شمشیر مالک محتاج زبان عمار محتاج امتی همراه وقتی امام شدی ذوالفقار خودت ، شمشیر ترین شمشیر ها هم که باشد، دیگر به کار نمی اید، چیزی نمی برد، خونی نمی ریزد وقتی امام شدی زبان خودت ، بلیغ ترین و رساترین زبان عالم هم که باشد ، دیگر به کار نمی آید، نوایی ندارد ، به گوشی نمیرسد وقتی امام شدی زبان تو باید از کام امت، واژه خلق کند و در کام ملت بچکاند وقتی امام شدی شمشیر تو باید در دست امت برقصد و حماسه به پا کند وقتی امام شدی سخت محتاج امتی و سخت محتاج خدای امت و حالا خدا از دل امت ، شمشیری به دستانت میرساند شمشیری به نام مالک و حالا خدا از دل امت زبانی به دهانت میرساند زبانی به نام عمار و حالا در میان امت، دست داری و زبان و حالا دست و زبانت به امت میرسد و امید که این گونه امتی خواهی داشت و حرکتی آیا مالک به سان ذوالفقار، قادر است، بصیر است ، صابر است ، مخلص است ، متقی است، عالم است ، آگاه است، هشیار است؟ اگر چه امام علی ، مالکش را ، شمشیرش را در تمجید به طاق عرش ذوالفقاری رسانده است ولی مالک کجا و ذوالفقار کجا؟ ولی عمار کجا و علی کجا؟ فاصله ها بسیار است اما غنیمتی قیمتی است در این دوران بل در تمام دوران ها، همین سرمایه ای که امت به او بخشیده است اما چشم علی را پر کرده اند این دست و زبان بل چشم تاریخی را پر کرده اند این دست و زبان علی میتاخت برای ادای امانت الهی برای برپایی تمدن اسلام تا دستی داشت و زبانی در میان امت علی میتاخت تا امتی داشت امتی داشت تا دست و زبانی در میان امت داشت قتل علی قتل مالک هاست مرگ عمار هاست بی دست و زبان شده بود که بر سینه میکوفت و این عمار و این مالک میگفت بی دست و زبان شده بود که سر بر چاه های کوفه میکرد و ناله سر میداد موحد بود محتاج مالک و عمار بود و نبود محتاج دست و زبان بود و نبود محتاج خدا بود و بس بی دست و بی زبان هم از پای ننشست میتاخت و میتاخت زبان در کام میچرخاند و ذوالفقار در دست میتاخت و میتاخت اما خدا اراده نکرده است بی دست و بی زبان بی دست و زبانی از امت بی امت امامی، عَلَم حق را بر فراز قلل کرامت به اهتزاز درآورد. امام بی دست و زبان علمدار بی یمین و یسار خیلی زود هدف عمود های آهن ترسوهای منتظربه کمین نشسته خواهد شد. دست و زبان امامی از امت بریده شده بود پیشتر که آن تیغ شوم در آن سحر دهشتناک ، فرق امامت را دو تا کرد. کاش مادر حجاز ، مادر مدینه ، مادر کوفه میتوانست پیش از انکه دیر شود ، آبستن مالکی دیگر، عماری دیگر گردد. کاش مادر قم ، مادر ایران، پیش از آنکه دیر شود قاسمی دیگر ، مصباحی دیگر بزاید. کاش هیچ علی تباری بی مالک و بی عمار ، دست و زبانش از امت قطع نگردد. مالک ها و عمار ها رفتنی اند کاش رحم قم و تهران از زایش مثل عمار و مالک بازنماند. عماری عمار تر از عمار مالکی مالک تر از مالک —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243