eitaa logo
پیشرفت و جمهوریت | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره
1.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
97 ویدیو
84 فایل
*┄┄┄┅═✧﷽✧═┅┄┄┄* 🔳مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام(ره) 🔰متمرکز بر مطالعات پیشرفت و جمهوریت 🔗وابسته به ◼️معاونت راهبردی مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی ◼️پژوهشکده باقرالعلوم(ع) ✉️نظرات و پیشنهادات: @ali_abedi273 ⚠️نشر بدون ذکر منبع جایز نیست⚠️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماموریت گرایی استاد پهلوانی (ره)! وقتی از ماموریت گرایی سخن میگوییم تحقیقا از چه چیزی سخن میگوییم؟!! نذر عجیب استاد سعادت پرور (ره)...!!! 🔗برای دریافت نسخه الکترونیکی کتاب برنامه ریزی مأموریت گرا اینجا کلیک کنید. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
🔰روایتی راهبردی از نبرد تمدنی جمعیت 💠دکتر شوکتیان 🎙صوت نشست 📑گزارش مکتوب —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
🔰 خلاصه محتوای نشست پیشرفت مردمی ▫️ارائه حجت الاسلام محمد نهاوندی فر چرا باید مسئله پیشرفت را در اندیشه رهبر انقلاب دنبال کرد؟ 1️⃣ همین امر، امکان بازخوانی مجدد اندیشه و منظومه فکری رهبر انقلاب را به ما می دهد. 2️⃣ برای شناخت جایگاه اندیشه پیشرفت در سیر حرکت کلی انقلاب اسلامی، نیازمند این مطالعه هستیم. مفهوم تحول و پیشرفت و حرکت به سمت نقطه ی مطلوب در تمام سیر زندگی ایشان وجود دارد. ایشان از قبل از انقلاب، مسأله ی تحول و پیشرفت برایشان موضوعیت داشته است. در آن زمان که در مشهد کنشگر بوده اند تحول در جامعه را دنبال می کردند و از همان پایگاه، ایده ی حکومت اسلامی را مطرح کرده اند. در مسجد کرامت اهمیت رشد انسان در دستگاه هدایت انبیاء را اشاره می کردند و اینکه شأن انبیاء این نیست که فردفرد هدایت کنند بلکه به دنبال جامعه توحیدی و فوج فوج هدایت شدن بوده اند. تحول حوزه هم در نظر ایشان بوده است. بعد از رحلت امام ره فرموده بودند که ما فرصت تحول حوزه در این ده سال حضور امام ره را از دست دادیم. تحول در قوه قضائیه هم توسط ایشان مطرح شده است. در دوره ی اصلاحات که تقریبا تمام نهادهای انقلابی گوشه ی رینگ هستند و به آنها تهاجم می شود، رهبر انقلاب در فیضیه ایده ی تمدنی خودشان را مطرح می کنند؛ همان ایده ی پنج مرحله ای. همزمان با ایده تمدنی شان، بحث نوآوری علمی را مطرح می کنند. جامعه علمی و نخبگانی را به مقاومت و شجاعت علمی دعوت می کنند. در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، حساسیت خاصی نسبت به پروژه جهانی و الگوی مدیریت جهانی و جهانی سازی پیدا می کنند و روبروی این پروژه می ایستند و به آن می پردازند. ایشان معتقدند که این ایده یک ایده شبه روشنفکری است که در تقابل با آرمان خواهی و عدالت خواهی و مبارزه با سرمایه داری مطرح شده است. در همان فضا بود که ایده گفتگوی تمدن های آقای خاتمی مطرح می شود اما رهبر انقلاب طرح مقاومت را مطرح می کنند. اوایل دهه هشتاد بیانیه هزاره سوم سازمان ملل مطرح می شود که حضرت آقا موضع تندی در برابر آن می گیرند و هزاره سوم را هزاره معنویت و اسلام می دانند. در سال 86 در دانشگاه فردوسی مشهد از لزوم بازسازی الگوی توسعه و پیشرفت می فرمایند و ایده پردازی مدل پیشرفت را به عنوان یک مسئله کانونی در فضای فکری کشور مطرح می کنند و از همین سال از ادبیات انتقادی که نسبت به توسعه همیشه داشتند به ارائه یک مدل جایگزین یعنی پیشرفت، منتقل می شوند و از سال 88 دهه آینده را دهه عدالت و پیشرفت می دانند. بعد از گذشت هفت سال از تشکیل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، الگوی پیش نویس و پایه آن که به رهبر انقلاب ارائه می شود ایشان این الگوی پایه را ابلاغ عمومی می کنند و در یک دعوت نخبگانی می خواهند که برای تبیین و نقد و اصلاح و ترویج و گفتمان سازی این الگو تلاش شود و در بیانیه گام دوم این مطالبه نخبگانی را به یک مطالبه عمومی تبدیل می کنند. در سال90 در سفر به کرمانشاه از نهادهای مختلف حاکمیتی ایجاد بستر برای مشارکت عمومی مردم را مطالبه می کنند. سال 91 بحث پیشرفت را مستجمع تمام اهداف انقلاب اسلامی می دانند و در جمع فعالان فرهنگی بحث حرکت ها ی خودجوش و شیوه ی حمایت و پشتیبانی از فعالان فرهنگی را مطرح می کنند. سال 93 به حرکت های خودجوش فرهنگی دوباره اشاره می کنند و در همین سال در ابلاغیه شان به شورای عالی انقلاب فرهنگی، دوباره ایجاد زمینه برای مشارکت مردم را مطالبه می کنند. سال 95 ایده ی جبهه سازی را مطرح می کنند و در همین سال حرکت های خودجوش را مساوی با جهاد کبیر بیان می کنند. سال 96 بحث آتش به اختیار و ناامیدی از نهادهای رسمی فرهنگی را بیان می کنند. سال 97 بیانیه گام دوم را صادر می کنند و به جوانان مومن انقلابی دستور می دهند که ظرفیت های مردمی را پای پیشرفت ایران بیاورند. سال 98 بحث حلقه های میانی را تصریح می کنند. در نهایت باید گفت که دهه ی پیش رو، دهه ی گفتمان پیشرفت است. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
🔰 خلاصه محتوای نشست پیشرفت مردمی ▫️ارائه اول حجت الاسلام علی محمدی در بحث فرایند ها ادعای ما این است که الگوی مشارکت مردمی نقطه کانونی فرایند مشارکت مردم است نه ایده های دیگر و دقیقا همین نکته یکی از کلید واژه های اصلی بیانیه گام دوم است که اراده ملی، جان مایه پیشرفت است. اگر بخواهیم پیشرفت را در جامعه پیاده سازی کنیم با سه چالش روبرو هستیم. 1️⃣ گسست نهاد دانش و نهاد قدرت. 2️⃣ گسست نهاد قدرت و نهاد مردم. 3️⃣ گسست نهاد دانش و نهاد مردم. اگر این سه چالش تحلیل نشود، نمی توان به راهکاری که ارائه می دهیم به خوبی تکیه کنیم. ایده اصلی که باید جایگزین شود، دانش بنیان کردن سیاست است. به این معنا که عقلانیت دینی پشتوانه سیاست مداران و حکمرانان جمهوری اسلامی قرار بگیرد. دیگری مردم پایه کردن نهاد سیاست است. و در نهایت هم چالش بسیار پایه ای، ارتقا دانش فرهنگ سیاسی مردم است. ورود مذهبی ها و حزب اللهی به عرصه سیاست، همواره به دو قسم انجامیده است و آن این است که عده ای به عرصه حکمرانی و سیاست گذاری های کلان وارد شده اند و عده ای دیگر به مسائل و مشکلات جزئی صحنه پرداخته اند. این دو ورود منجر به دو آسیب شده است که اگر فناوری ارائه شده برای مشارکت مردم، این دو خلأ را پر نکند، فناوری مورد توجه برای امروز کشور نیست. 🔸 دو خلأ ورود حزب الله به عرصه سیاست 1️⃣ افرادی که به مسائل کلان پرداخته اند، به طور کامل معطوف به سیاست بوده اند که این موجب دور شدن لحظه به لحظه عقلانیت دینی از اداره نهادهای حاکمیت ملی شده است. در امر اداره کشور متغیر اصلی برنامه است نه سیاست. برنامه ریزی و بودجه چالش هایی دارد که تا وقتی به سیاست توجه داریم، به آن چالش ها برخورد نمی کنیم. این نقطه اگر فتح نشود، عقلانیت انقلابی را نمی توان وارد سازوکار اجرایی حاکمیت کرد. نرم افزار مبدل سیاست به برنامه و عقلانیت برنامه ریزی، در جبهه انقلاب اسلامی به شدت ضعیف است و عملا در انحصار جریان توسعه گراست. بنابراین فناوری ارائه شده برای مشارکت مردم که طراحی می شود باید جوان مومن دانای انقلابی کاردان عقلانیت ورز را به سمت برنامه ریزی و بودجه بکشاند تا در این امر ورود کند. 2️⃣ افرادی که به عرصه عمل و مسائل کف میدان وارد شده اند، حل مشکلات از مجرای غیر رسمی دنبال کرده اند. در حالی که عامل اصلی ایجاد مشکل و ایجاد محرومیت در بخش های پایین دست، حاکمیت رسمی محلی است. البته این به این معنا نیست که باید به به طور مثال فرماندار شد. ساختار موجود، چنان قدرتی دارد که اگر ما نیز وارد شویم در این سیستم هضم می شویم. 🔸 چگونه می توان مردم را به صحنه آورد؟ باید از ایده ورود مردم به مرحله نظارت دست کشید. یعنی خطاب به مردم می گویند ما سیاست گذاری و اجرا می کنیم و شما نظارت کنید. حتی باید از اینکه "ما سیاست گذاری می کنیم و شما در اجرا کمک کنید" نیز دست بکشیم. تنها راه به میدان آوردن مردم، مشارکت و اعتماد به مردم از مرحله تصمیم گیری و تصمیم سازی است. در این صورت است که می توان به مشارکت مردم در مرحله اجرا و نظارت نیز امیدوار بود. نقطه شروع مشارکت اینجاست. برای متعهد سازی کسی به امری، باید امکان آزادی و مشارکتش در آن امر را فراهم کرد. این معنا از ولایت که ولایت تصمیم می گیرد و من اجرا می کنم، بر اساس مبانی نظری ما غلط است. ولایت امکان تصمیم گیری درست را فراهم می کند و به این دلیل، من متعهد به امری هستم که بر آمده از من است. اساس اراده و عظم انسان، منوط به این نکته است که آزادی مساوق با اراده و مساوق با محدوده هدایت پذیری و رشد است. بیان دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که اراده انسان ورودی هایی دارد که برای ایجاد یا اصلاح یک تعهد جمعی و اجتماعی باید به این ورودی ها توجه کرد. در ادبیات سنت عقلی و فلسفی خودمان، دو مناچه برای اراده برشمردند. مبادی احساسی و مبادی عقلی و دانشی. لازمه مشارکت و اعتماد به مردم در مرحله تصمیم گیری و تصمیم سازی این است که مردم را در سه مرحله فرایند مسئله یابی، فرایند حل مسئله و فرایند اثربخشی و تحقق وارد کنیم. ادامه 🔽 —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
ادامه 🔼 🔸دو نکته قبل از توضیح فرایند مسئله یابی باید دو نکته را اشاره کرد. 1️⃣ ابتدا باید دانست که مسئله چیست؟ مسئله یک گزاره جهت دار، صریح، محدود و ناظر به علت بروز معظل است که جهت گیری کلی راهکار و مسیر حل معظل را نشان می دهد. مسئله یک حرف همیشگی و در همه زمان ها و مکان ها درست نیست. مسئله یک گزاره بدیهی نیست. مسئله یک گزاره بی خطر که مورد توافق همگان هست، نیست.گاهی آرمان ها، رویکردها و یا جهت گیری ها به اشتباه به عنوان مسئله مطرح می شوند. به عنوان مثال می گوییم ما با مسئله فمنیسم مواجه هستیم. در حالی که فمنیسم یک رویکرد است نه یک مسئله. مسئله یک گزاره ناظر به علت ها و زنجیره علل است. تورم، فساد، اشتغال مسئله نیست. این ها موضوع هستند. مسئله یک گزاره است که دقیقا اختلاف ها در آن شکل می گیرد. ما درد داریم اما مسئله نداریم. تبدیل درد به مسئله نیازمند طی یک فرایند جدی است که بتواند جهت گیری کلی حل مسئله به ما بدهد. ما باید از طریق مبادی آگاهی بخشی و فضای احساسات، اراده های متکثر را به اراده واحد تبدیل کنیم و این مهم از خود مسئله شروع می شود. باید فرایند تبدیل درد به مسئله را ایجاد کنیم. مسئله از کلی به جزئی به دست نمی آید بلکه از پایین به بالا می آید. البته در آن موقف از فرایندکه درد به مسئله تبدیل می شود و درد بیان دار می شود، مبانی کاملا حاضر است. 2️⃣ مسئله بینابین نیاز و خواسته است. نقطه شروع اتصال با جامعه، نیازهای فعال آن است هرچند که باید به این نیاز ها تعمیق بخشید و به نیازهای اصیل و اصلی پل زد. فرایند مسئله یابی مسئله یابی نیازمند کار علمی، خلاقیت و ابتکار است. در مسئله یابی نیازمند شناخت مؤلّفه ها و عوامل دخیل و اصلی فرعی بودن آن ها هستیم. در مسئله اسیر مشهورات غلط هستیم. 🔸پیشنهاد فناوری برای مسئله یابی 1️⃣مصاحبه با نخبگان محلی برای پیدا کردن مسئله محله. علت شروع از نخبگان این است که تبدیل درد به یک گزاره نیازمند کار دانشی است و علت عدم رجوع به مردم این است که آن ها اسیر رسانه هستند. البته نخبگان هم از این اسارت مستثنی نیستند اما گفتگو با نخبگان در این مرحله کم آسیب تر از گفتگو با مردم است. 2️⃣ تهیه لیست اولیه از مسائل محله و طبقه بندی آن ها بر اساس مصاحبه های انجام شده با نخبگان. 3️⃣ به رای گذاشتن لیست اولیه در بین مردم. 🔸پیشنهاد فناوری برای حل مسئله 1️⃣ دعوت نخبگان برای ارائه راه حل های مسئله. 2️⃣ غربال اولیه راه حل ها. برخی از راه حل ها امکان ترمیم ندارد لذا این موارد را کنار می گذاریم. 3️⃣ راهبری ایده های ارائه شده از طریق ضرب کردن نخبگان ملی در توانمندسازی نخبگان محلی. 4️⃣برگزاری رویداد انتخاب بهترین راه حل ها توسط مردم. یک طرح باید با یک رویداد ویژه شود تا تبدیل به طرح اقدام شهر شود. 🔸پیشنهاد فناوری برای اثربخشی و تحقق 1️⃣ گفتمان سازی حداکثری بر اساس نظام اولویت مسئله ها و راه حلهای برتر به عنوان طرح اقدام شهر. 2️⃣ برج دیده بانی برای رصد و پایش فعالیتهای نهادها و مدیران شهری. 3️⃣ هدایت جریان مطالبه گری شهر بر اساس کارنامه خوانی نهادها و مدیران شهری. 4️⃣ طراحی فناوریهای اجتماعی مشارکت مردم بر اساس تقسیمات محله ای و تخصصها بر اساس طرح اقدام شهر. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
🔰 خلاصه محتوای نشست پیشرفت مردمی ▫️ارائه دوم حجت الاسلام علی محمدی مناسبات نظری پیشرفت و توسعه عبارتند از: 1️⃣ الگوی گفتمان سازی و توانمند سازی هسته های پیشرفت منطقه ای. 2️⃣ فناوری مشارکت قاعده مند مردم و نخبگان در تصمیم سازی، تصمیم گیری، اجرا و نظارت. 3️⃣ فناوری مشارکت نخبگان در حل مسئله های ملی با تحفظ بر حقوق عامه مردم ، تجمیع ، تحلیل و تنظیم دیدگاهها. 🔸دو پیش نیاز مشارکت فراگیر نخبگان و مردم 1️⃣ الگوی کلان حل مسئله 🔺 ترسیم وضع مطلوب که به وسیله فلسفه و تفقه به معنای عام آن انجام می شود 🔺 توصیف وضعیت موجود 🔺 تجویز برنامه تحول و پیشرفت 2️⃣ نظریه های منسجم کننده تحقیقات مسئله محور 🔺 نظریه تمدن نوین اسلامی 🔺 نظریه هویت ایرانی اسلامی 🔺 نظریه پیشرفت اسلامی ایرانی چرا این سه نظریه؟ چون وقتی مبانی می خواهد در ریز موضوع ها و ریز مسئله ها اشراب شود ابتدا باید در کلان جامعه تطبیق شود. در واقع متناظر وضع مطلوب، تمدن نوین اسلامی است. متناظر وضع موجود، هویت ایرانی اسلامی است و متناظر با برنامه تحول از موجود به مطلوب، نظریه پیشرفت اسلامی ایرانی است. جریان عقلانیت پیشرفت نیازمند این دو پیش نیاز است. نیازمند یک نهاد هستیم که عقلانیت آمده را تجمیع و تحلیل کند و تنظیم را نیز انجام دهد. دائم باید این کار را انجام دهد. دو پیش نیاز این کار دو مورد مذکور است. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
هدایت شده از دین و رسانه
📌 چند حبه شیرین امید 🖋 علیرضا قربانی رفیقی چند روز پیش می‌گفت: نا امید شده‌ایم، کمی‌ هم از امید بگو! از راهی که ‌می‌توان یافت یا ساخت. 🔹️از من بپرسید، ناامیدی آفت ذهن‌های ساده است؛ ذهن‌هایی که آنقدر هستی را ساده کرده‌اند که هیچ فرصتی در دل معادلاتش یافت نمی‌شود. یا از دریچه دیگر، ذهن‌هایی که تعادلی در نگاه ساختار-عاملی ندارند؛ یا همه چیز را معلول ساختار می‌بینند و به خود حق‌ عاجز بودن می‌دهند، یا در نقطه مقابل، همه‌چیز را قابل تغییر می‌دانند و بعد از چند برخورد با دیوارهای شیشه‌ای ساختارها، مایوس می‌شوند. ساختار که می‌گویم، منظورم عامِ عام است، از ساختارهای عیان و نیمه‌عیان اجتماعی، تا ساختارهای کاملا پنهان ذهنی و زبانی و غیره. 🔹️امید، پاداشی است که به ذهن‌های پیچیده و صبور می‌دهند. آدمی که هر روز فقط ۱ درصد از روز قبلش بهتر می‌شود، چقدر در پایان سال پیش افتاده؟ ذهن ساده این یک درصد را در ۳۶۵ روز سال ضرب می‌کند و می‌گوید ۳۶۵ درصد. ذهن نیمه‌پیچیده می‌گوید این محاسبه غلط است. مثلا از روز دوم به سوم، این "آدمِ یک‌درصد رشد کرده"، یک‌درصد رشد می‌کند، نه آدم روز اول. پس جواب درست، به توان ۳۶۵ رساندن عدد ۱.۰۱ است. حساب کنی می‌شود حدود ۳۷۰۰ درصد یعنی سی و هفت برابر روز اول! ️ ذهن پیچیده می‌داند که حتی این هم غلط است. کسی که ۱٪ رشد کرده، در روز دوم به انسانی دیگر با مهارت‌هایی دیگر با افقی دیگر، با مدل تفکر دیگر تبدیل شده که جهان را طور دیگری می‌بیند و جهان هم طور دیگری به او نگاه می‌کند. او در جهان فرصت‌های جدیدی می‌یابد و بقیه هم او در او فرصت‌های جدیدی برای تعامل می‌بینند. ذهن پیچیده بازی را مثل مار و پله می‌بیند، که گاهی یک خانه جلوتر رفتن، سرنوشت بازی را زیر و رو می‌کند. ذهن پیچیده می‌گوید فقط راه بیفت و هیچ محاسبه‌ای نکن؛ حتی اگر پایت شکسته، خودت را کشان‌کشان جلو ببر؛ جلوتر خبرهایی است که فقط با رفتن می‌توانی ببینی و درکشان کنی. 🔹️تتا اینجایش را خدا و پیغمبری‌ ننوشتم. ذهن خیلی پیچیده می‌گوید: راه که بیفتی، خدا به کار تو ضریب می‌‌دهد. راه بیفت و بگذار ردّ پایت بر زمین، نامه‌ درخواستی باشد که به خدا می‌نویسی. 🔹️یک کاری بکن، یک چیزی یاد بگیر، یک چیزی بنویس، یک چیزی بساز، یک زنگی بزن، یک قراری بگذار، یک کاری بکن. راه برو، فقط یک درصد راه برو. ایده‌ات را مسخره می‌کنند؟ یک نمونه ولو مسخره از آن بساز و بفرست برای صد نفر که ۹۹ نفرشان به تو بخندند. نمی‌دانم، یک کاری بکن، یک کار حتی مسخره. یک چیزی یاد بگیر ولو یک چیز کوچک. سر و پا یک تعادلی با هم دارند. بزرگ شدن سر نسبت به پا، قلم پا را می‌شکند؛ زیاد فکر کردن، گاهی وزنه می‌شود برای راه رفتن.. امید، پاداش ذهن‌های پیچیده و صبور است. 🔹️فقیر بود. آمده بود از پیامبرمان کمکی بگیرد. نشسته بود و منتظر بود که در فرصتی حرفش را بزند. آقا یک طوری که مثلاً مخاطبش عام است، فرمودند: "کسی که از ما چیزی بخواهد، به او می‌دهیم و کسی که بی‌نیازی نشان دهد، خدا بی‌نیازش می‌کند." مطلب را گرفت ولی بعدا همسرش گفت شاید برداشتت اشتباه باشد. دوباره برگشت و سه بار این ماجرا تکرار شد. فهمید ماجرا را. نه کاری بلد بود و نه‌ پولی داشت. رفت یک تبر قرض کرد. از کوه و دشت هیزم جمع کرد و آورد فروخت. یک مدتی بعد، تبر را خرید، بعدتر دوتا شتر خرید و همین‌طور روز به روز غنی‌تر شد. 🔹️راستش را بخواهید من باور نمی‌کنم کسی سراغ پیامبر ما بیاید و بعد آقا دست خالی برش گردانند. آقا کف دست او چند حبه شیرین "امید" گذاشتند. و این امید شد سرمایه اولیه تجارت او. می‌دانید کجایش برایم جالب است؟ اینکه "...خدا بی‌نیازش می‌کند..."، چطور در این داستان دارد رقم می‌خورد. خدا از طریق قدم‌های کوچکی که خودت برمی‌داری، بی‌نیازت می‌کند. امید پاداش ذهن‌های پیچیده و صبور است. امید پاداش دل‌های با ایمان است.. @dinrasaneh
🔰رویداد 🔴 تیزر نشست 💠ارائه حجت الاسلام نهاوندی فر 🔸سیر مفهوم "پیشرفت" در اندیشه مقام معظم رهبری 🎙صوت 📑گزارش مکتوب 💠ارائه حجت الاسلام محمدی 🔸فناوری مشارکت نخبگان در طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی 🔸فناوری مشارکت قاعده مند مردم و نخبگان محلی در طراحی و اجرای نقشه پیشرفت منطقه ای 🎙صوت 📑گزارش مکتوب 🔸دوپیش نیاز مشارکت فراگیر نخبگان و مردم در پیشرفت اجتماعی: 1️⃣الگوی کلان حل مسئله 2️⃣سه کلان نظریه انسجام بخش "تمدن نوین اسلامی" ، "هویت ایرانی اسلامی" و "پیشرفت اسلامی ایرانی" 🎙صوت 📑گزارش مکتوب —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
🔰 خلاصه محتوای نشست رهیافت هایی در تبیین مناسبات اندیشه پیشرفت با اندیشه توسعه ▫️ارائه دکتر حمید ابدی مفهومی که با رجوع به آن تمامی عناصر محتوایی ما معنادار می شود، پیشرفت است و مفهومی که با رجوع به آن تمامی عناصر محتوایی غرب معنادار می شود، توسعه است. دوگانه واقعی و معنادار دهه پنجم انقلاب، دوگانه پیشرفت و توسعه است. اختلاف نظر اساسی ما با جریان غرب گرا، اختلاف کلامی (اعتقادی) است. این اختلافات کلامی موجب اختلاف در عمل و اداره می شوند. یعنی جریان غرب گرا سراغ توسعه با تمامی مختصات خاص آن و جریان انقلابی نیز به سراغ پیشرفت با تمامی مختصات آن می رود. در حال حاضر اختلافات از بحث های نظری به بحث های عملی سوق پیدا کرده است. جریان ها باید خودشان را در یک طرح عملی توضیح بدهند. جوانان جریان غرب گرا مانند جوانان جریان انقلابی در حال بازخوانی خود و گذشتگان خود هستند و جریان غرب گرا در حال رسیدن به نقطه مشترک و ایستادن به پای آن یعنی توسعه است. توسعه تنها مفهومی است که جریان غرب گرا می تواند با آن سرزنده باشد. هیچ مفهوم دیگری چنین کششی را برای آن ها ندارد. بعضی نیز در جریان انقلابی با مفهوم پیشرفت خود را سر زنده نگه داشته اند که این مفهوم برخلاف مفهوم عدالت، جنبه ایجابی دارد. الان تمدن غرب اگر بخواهد یک مفهوم را به عنوان نوک پیکان اهدافش مطرح کند توسعه است. لذا نام این هزاره را هزاره ی توسعه گذاشته اند که مقام معظم رهبری در سفر کرمان سال 84 به این مسئله اشاره کرده اند که "آن ها به چه حقی برای هزار سال تعیین و تکلیف می کنند؟!" اگر از منظر تمدنی و نه صرفا سیاسی به صحنه تقابلمان با غرب نگاه کنیم، تقابل ما با آن ها تقابل پیشرفت و توسعه است. حال با این مقدمه باید تفاوت توسعه و پیشرفت را بیان کرد و تنها نمی توان به بحث کلامی اکتفا کرد. باید در بستر یک طرح عمل و اقدام توضیح دهیم. 🔸تفاوت را با چند رهیافت می توان بیان کرد 1️⃣ رهیافت تاریخی: یعنی ببینیم نقطه شروع توسعه در جهان و به تبع آن در ایران کجا بوده است. در ایران از دوره ناصر الدین شاه با نوشته های ملکم خان بوده است. تا قبل از پهلوی دوم کلمه ای که برای توسعه به کار برده می شد، کلمه ترقی بود. ما می توانیم این دو خط را از زمان قاجار پی بگیریم تا مشروطه و بعد هم پهلوی و انقلاب. جریان مقابل چند سالی است که به تاریخ نگاری توسعه متوجه شده اند و کارهایی نیز انجام داده است. اما در تاریخ نگاری اندیشه پیشرفت، کار جدی وجود ندارد. 2️⃣ رهیافت اجتماعی: این رهیافت به دو شکل است. به این معنا که یا به دنبال تببین آسیب های اجتماعی می روند یا به دنبال تبیین آسیب های حکمرانی. هرکدام از جریان پیشرفت و توسعه با عقبه های ذهنی خودشان، آسیب های اجتماعی و آسیب های حکمرانی را تبیین می کنند. 3️⃣ رهیافت انسان شناختی: با این رهیافت بحث ها هویتی می شود. یعنی اساسا انسان ایرانی با تمام سرگذشتی که داشته است و با تمام ویژگی هایی که دارد با کدام طرح می تواند زندگی کند؟ توسعه یا پیشرفت؟ 4️⃣ رهیافت مفهومی (نظری): در این رهیافت به بیان خود مفهوم توسعه و پیشرفت می پردازیم. اینجا باید از خود مفهوم توسعه و پیشرفت یک تعریف فرامکتبی ارائه بدهیم. تبیین کنیم که اینها در یک نقطه مشترک هستند که هر دو دنبال تکامل می باشند. موجود، مطلوب و حرکت از موجود به مطلوب سه مرحله مشترک در توسعه و در پیشرفت است. سپس در هر کدام از این سه، تفاوت ها را توضیح دهیم. 🔸در رهیافت مفهومی، طبقات و لایه های مفهومی توسعه و پیشرفت را بررسی می کنیم 🔺سه لایه وجود دارد: اصول و ارزش ها، نظریه ها، الگو ها و مدل های عملی. هر کدام از این دو مفهوم بر کدام اصول و ارزشهایی استوارند؟ مثلا در اندیشه ی توسعه مالکیت خصوصی دارند و مصرفگرایی یک اصل است. بعد از گذشت از لایه اصول و ارزش ها، آن اصول و ارزش ها به شکل نظریه هایی در می آیند. مثل نظریه توسعه سیاسی و اقتصادی. بعد از لایه دوم، به الگوهایی تبدیل می شوند. هر دو جریان اسیر این الگو ها هستند و بدون توجه به عقبه های آن در حال تدبیر امور هستند. ادامه🔽 —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243