eitaa logo
کلام معصومین علیهم السلام
1.7هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
767 ویدیو
127 فایل
کلام و ادعیه معصومین علیهم السلام شناسه مدیر @ASK110 کپی مطالب حلال اگر مقدور بود #صلوات ی برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرمایید. https://rubika.ir/kalam_maesoumin
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت 1⃣1⃣4⃣                   ⚠️ گاهی نمی دهند تا                  تا دین فرد حفظ شود ... ⚠️ می گويد: عليه السّلام مى‌فرمود : در زمان صلّى اللّه عليه و آله شخص مؤمنى از اهل صفّه ، زندگی می کرد که وى بسيار و نيازمند بود . او همیشه همه ی را به همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به جماعت می خواند و هيچ‌گاه اين‌كار را ترک نمى‌كرد . پیامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله نيز براى او دلسوزى مى‌كرد و نيازمندى و غريبى او را مى‌ديد و به او مى‌فرمود : اى سعد ! قطعاً اگر چيزى به دستم مى‌رسيد تو را بى‌نياز مى‌كردم . تا اینکه اين وضعیت به طول انجاميد و رسول خدا از این بابت غمگين شدند . خدای متعال از این و اندوه آن حضرت براى سعد آگاه شد . از اين‌رو جبرئيل عليه السّلام با دو درهم فرود آمد و عرضه داشت : اى محمّد ! خداوند مى‌داند كه تو براى سعد غمگين شده‌اى . آيا مى‌خواهى او را بى‌نياز گردانى‌ ؟ فرمود : بله . جبرئيل عرض كرد : پس اين دو درهم را بگير و به سعد بپرداز و به او دستور بده كه با آنها به کسب و کار بپردازد . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آن دو درهم را گرفت و براى اداى نماز ظهر بيرون آمد و سعد نيز در كنار درب حجره‌هاى آن حضرت ايستاده بود و منتظر آن حضرت بود . به محض اینکه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سعد را دیدند ، به او فرمود : اى سعد ! آيا مى‌توانى خوب كاسبى كنى‌؟ عرض كرد : به خدا قسم ! تا به‌حال مالى نداشته‌ام كه بتوانم با آن كاسبى كنم . پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دو درهم را به او داد و فرمود : با اين دو درهم كاسبى كن و به كسب رزق و روزى خداوند بپرداز . سعد آن دو درهم را گرفت و به همراه پيامبر خدا برای نماز ظهر و عصر حرکت کرد . بعد از نماز به او فرمودند :  اى سعد ! برخيز و به جست‌وجوى رزق و روزى بپرداز ؛ چرا كه من پيوسته براى حال و وضع تو غصه می خوردم . سعد را شروع كرد . هر جنسى را كه به يک درهم مى‌خريد ، حتماً دو درهم به فروش مى‌رفت و اگر آن‌ را دو درهم مى‌خريد ، چهار درهم مى‌فروخت . تا اینکه به او روى آورد و كالا و فراوانى به‌دست آورد و تجارت بزرگى به راه انداخت . مكانى در كنار درب مسجد تهيّه كرد و در آنجا نشست و به كاسبى مشغول شد. روش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين‌گونه بود كه هرگاه براى نماز ، « قد قامت الصلاة» را مى‌گفت ، تشريف مى‌آوردند . ولى ديگر سعد به دنيا مشغول شده بود و  هنوز وضو نگرفته بود و همانند قبل ، خود را برای نماز مهیّا نكرده بود. پيامبر خدا به او فرمودند : اى سعد ! دنيا ، تو را از نماز بازداشته و به خود مشغول كرده است. سعد جواب داد : چه‌كار كنم‌؟ آيا مالم را ضايع كنم‌؟! به اين مرد ، جنس فروخته‌ام ، مى‌ خواهم پولش را از او بگيرم  و از اين يكى چيزى خريده و مى‌خواهم به او پولش را بپردازم . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به شدّت و بيش از آن وقتى كه براى تنگدستى‌اش غمگين شده بودند ، دچار غم و اندوه شدند . جبرئيل دوباره نازل شد و عرض كرد : اى محمّد ! خداوند ، از غمگينى تو براى سعد آگاه است؛ كدام حالش را بيشتر دوست مى‌دارى؛ حالت اول _و تنگدستى‌اش _ را يا حال و وضع فعلى او را؟! حضرت فرمود : اى جبرئيل ! معلوم است ، حالت اولش را ! دنيايش ، آخرتش را از دستش گرفته است . جبرئيل عرض كرد : به راستى كه محبّت و دوستى دنيا و اموال ، فتنه و موجب بازداشته شدن از آخرت است ؛ به سعد بفرمایید تا آن دو درهم را كه به او پرداخته‌اى به تو بازگرداند که بعد از آن به زودى وضعش به همان حال اول بازمى‌گردد . پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله از خانه خارج شد ، وقتى سعد را ديد به او فرمود: اى سعد! آيا نمى‌خواهى دو درهمى را كه به تو دادم را به من بازگردانى‌ ؟ سعد عرض كرد : بله ، بلكه دويست درهم مى‌پردازم . حضرت فرمود : اى سعد ! بيش از همان دو درهم از تو چيزى نمى‌خواهم . سعد ، دو درهم را به آن حضرت تقديم كرد . بعد از آن ، دنيا به سعد پشت كرد تا كار به جايى رسيد كه اموال جمع‌آورى شده‌اش از دستش رفت و به همان حالتى كه پيش از آن داشت بازگشت. 🗂منبع : کافی ، ج ۵ ، ص ۳۱۲