👓 حکیم و دیوانههای زنجیری
🔹 مرد حکیمی در جایی مشغول بود که چند دیوانه زنجیری هم در آنجا بودند؛ دیوانهها شروع کردند فحش و ناسزا به مرد حکیم گفتن و مدام علیه او مزخرفات میگفتند!
مرد حکیم هم مشغول کار خود بود و اعتنایی نمیکرد؛
انقدر توهینها بالا گرفت که چند دلسوز به مرد حکیم گفتند لااقل جوابشان را بده، مرد حکیم لبخندی زد و گفت:
🔹 اگر من پاسخ اینها را بدهم اولا فرقی با اینها ندارم و خود را در سطح یک دیوانه پایین آوردهام!
ثانیا جواب اینها را هم بدهم اینها دست از کارشان نخواهند کشید و من تمام وقتم صرف پاسخ به اینها خواهد شد!
ثالثا این بیچارهها دلخوش به همین هستند و اگر من با اینها مقابله کنم جری تر میشوند و جنونشان نیز بیشتر خواهد شد.
❗️ دلسوزان که این را شنیدند قانع شدند لکن یکی از آنها گفت: حکیم جان پس چرا چند هفته قبل دیدیمکه به شدت داشتی جوابشان را میدادی و درگیری تان بالا گرفته بود؟!!
حکیم باز هم با لبخند پاسخ داد: چند هفته قبل اینان به #بزرگ_ما بیاحترامی کردند و اگر حرمت او شکسته میشد نه من نه شما و نه حتی همین دیوانهها دیگر آسایشی نداشتند، توهین به من ارزش پاسخ ندارد، ولی توهین به #بزرگ_ما قابل گذشت نیست!
@kalamabeheshti