.
#روایت_شهدا_۱۸
💢 قسمت اول
شهادت هم خانوادگی خوبه...😭😭
#علی_ابو_محمد دیشب میگفت: دایی خانمم شهید شده بود بعد دفن شهید خانمم و دوقلوهامیرن خونه شهید برای مجلس عزا
و خانواده همسرم همه شهید شدن ۱۷ نفر😭😭😭😭
#شهادت_خانوادگی
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#سفرنامه_لبنان
☘ @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۱۹
💢قسمت دوم
دعایی که مستجاب شد...🤲🏻🤲🏻
🛑 مادرو دوقولو ۹ ساله حافظ دو جزء قرآن با هم شهید شدن....😭😭
❇️#علی_ابو_محمد،پدرجامانده شهادت همیشه دعا میکردیم همه چیزمون در راه خدا بره و خدا همه چیز رو ازما گرفت ...🤷♂🤷♂
علی ابومحمد خطاب به خودش میگفت شهید زنده است و آنهایی که نباید شهید میشدند شهید شدن😭😭
خانمم همیشه دعا میکرد که شهید بشم ولی خودش زودترشهید شد...
✅برای تک پسرم همیشه دعا میکردم شهید بشه ولی فکر نمیکردم اینقدر زود بیادشهادتش
✅ مادر بزرگ: پسرش ۹ ساله بود و دغدغه شهادت داشت و میپرسید وقتی شهید میشم چیزی احساس میکنم یا نه؟؟😳🤷♂
✅ من موقع شهادت محل کار بودم
شب بود و خواب بودم بیدارم کردن گفتن منطقه ایی که خانمم بوده رو زدن
به محض قطعی شدن شهادت رفتم دو رکعت نماز شکر خوندم چون برکت بود برام...🤔🤔
✅سه شنبه شهید شدن و کمتر در محل کار دلتنگ میشدم ولی اون ایام یکشنبه قبل شهادت دلم داغ شده بودکه برم ببینمشون
از محل کار مرخصی گرفتم برم ببینمشون
۵ ساعت پیششون بودم....😔😔
وقتی وداع کردم حس غریبی در چهره بچه ها دیدم مثل اینکه نوری داره بلند میشه...
۴ روز قبل از شهادت از بیروت اومدن روستا ختم دایی...و...
#شهادت_خانوادگی
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#سفرنامه_لبنان
☘ @kalamabeheshti