eitaa logo
هرروزیک حکمت ازنهج البلاغه
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
625 ویدیو
4 فایل
امام خامنه ای عزیز: «نهج البلاغه» اوج هنر و اوج زیبایی است. ⬅️ای مردم!چراغ دل را از نور گفتار گوینده با عمل، روشن سازید. و ظرف های جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگی ها پاک است، پر نمائید. خطبه ۱۰۵ @hadis_eshgh20
مشاهده در ایتا
دانلود
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️بسم الله الرحمن الرحیم 💠 زیارت امام زمان (عج) در روز (با نوای استاد فرهمند) @Kalamali20
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 همه چی از رفاقت شروع میشه ... 🟢 با اینکار با امام زمانت رفیق شو... @Kalamali20
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️بسم الله الرحمن الرحیم 💠 زیارت امام زمان (عج) در روز (با نوای استاد فرهمند) @Kalamali20
💞سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی... بر آقا عج و همه شیعیان مبارک باد . . .🌹🌟💫 ✨ @Kalamali20
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙حجت‌الاسلام عالی 🔸نقش ایرانی‌ها در آخرالزمان برای ظهور علیه السلام @Kalamali20
🔴تنها روزی که همه از محل اقامت آقا امام زمان عج خبر دارند! (قسمت اول) ✳️جناب حجت ‏الاسلام آقاى قاضى زاهدى گلپايگانى میفرمايد: 🔰من در تهران از جناب آقاى حاج محمد على فشندى كه يكى از اخيار تهران است، شنيدم كه می‏گفت: ✨....شب هشتم ماه با جميع وسائل به صحراى رفتم تا بتوانم قبل از آنكه حجاج به عرفات بيايند، براى زوارى كه با من بودند جاى بهترى تهيه كنم. ♻️تقريباً عصر روز هفتم بارها را پياده كردم و در يكى از آن چادرهايى كه براى ما مهيا شده بود، مستقر شدم... 🌙آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بيدار ماندم تا آن‏كه نيمه‏ هاى شب ديدم: 🌷سيد بزرگوارى كه شال سبز به سر دارد، به در خيمه من آمدند و مرا به اسم صدا زدند و فرمودند: حاج محمدعلى، سلام عليكم. ☘ من جواب سلام را دادم و از جا برخاستم. ايشان وارد خيمه شدند و پس از چند لحظه جمعى از جوانها كه تازه مو بر صورتشان روييده بود، مانند خدمتگزار به محضرش رسیدند.. 🔷جوانها بيرون خيمه ايستاده بودند ولى آن سيد داخل خيمه تشريف آورده بود. 🌟ايشان به من رو كرد و فرمود: حاج محمد على! خوشا به حالت! خوشا به حالت! گفتم: چرا؟.. 🌸حضرت فرمودند: شبى در بيابان عرفات بيتوته كرده ‏اى كه جدم حضرت سيدالشهداء اباعبداللَّه ‏الحسين(علیه السلام) هم در اينجا بيتوته كرده بود. 💠 من گفتم: در اين شب چه بايد بكنيم؟ 🌹فرمودند: دو ركعت نماز می‏خوانيم، در اين نماز پس از حمد، يازده مرتبه قل ‏هواللَّه بخوان. 🔰لذا بلند شديم و اين عمل را همراه با حضرت انجام داديم. پس از نماز آن حضرت يك دعايى خواندند كه من از نظر مضامين مانند آن دعا را نشنيده بودم. ☘ حال خوشى داشتند و اشك از ديدگانشان جارى بود. من سعى كردم كه آن دعا را حفظ كنم. 🌺ولى حضرت فرمودند: اين دعا مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهى كرد.(و من همچنان متوجه منظور ایشان نمی شدم!!) 🔴سپس به حضرت گفتم: به نظر شما الآن حضرت (علیه السلام) در كجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خيمه است. 💠دوباره سؤال كردم: ، كه میگویند حضرت ولیعصر(علیه السلام) در عرفات هستند، در كجاى عرفات میباشند؟ 🌷فرمود: حدود ‏_الرحمة. گفتم: اگر كسى آنجا برود آن حضرت را میبيند؟ فرمود: بله، او را می‏بيند ولى نمى‏‌شناسد. 🔆گفتم: آيا فردا شب كه شب عرفه است، حضرت ولیعصر(علیه السلام) به خيمه‏ هاى حجاج تشريف می آورند و به آنها توجهى دارند؟ 🌻 فرمود: به خيمه شما می ‏آيد؛ زيرا شما فردا شب به عمويم حضرت ابوالفضل(علیه السلام) متوسل مى‏‌شويد. 💥در اين موقع، آقا به من فرمودند: حاجّ محمدعلى، چاى دارى؟ ناگهان متذكر شدم كه من همه چيز آورده‏ ام ولى چاى نياورده ‏ام. ❄️عرض كردم: آقا اتفاقاً چاى نياورده‏ ام و چقدر خوب شد كه شما تذكر داديد؛ زيرا فردا می‏روم و براى مسافرين چاى تهيه مى‌‏كنم. 🌺حضرت فرمودند:چای با من. ✍ادامه دارد.. @Kalamali20 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
◾️شهادت غریبانه ی حضرت ▪️سفیر باوفای امام حسین علیه السلام، بر آقا (عج)🌹و همه شیعیان تسلیت باد.. @Kalamali20
▪️گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست ▪️این رستخیز عام،که نامش است... 🌹صلی الله علی روحک و بدنک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام... ▪️آغاز ،ماه عزا و اسارت آل الله، برآقا عج و همه شیعیان تسلیت باد...▪️ @Kalamali20
🏴علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم 🏴دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم 🏴تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک 🏴گیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم 🖤 حسینی بر آقا عج و همه شیعیان و مسلمانان تسلیت باد🖤 @Kalamali20
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه السلام که به صورت معجزه(طی الارض) به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. 🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند 🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... 🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: 📛 ابن زیاد! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... ☘سپس شروع به گریستن کرد. ♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! 🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! 🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. 💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. ♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. 🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ 🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست، مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد. عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ♨️ابن زیاد: خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! 🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! ♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید. ♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. 🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! 🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! 🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... @Kalamali20 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3) ✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد، ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود، ♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! ⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب.. 🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند، 🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند: " آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست" 🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم: یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است! 🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند، از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید. 💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ، ⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت: هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم... 🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان : ⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست. ⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد. ⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت. ⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند. ✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است. 🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت. ✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند. ⚫️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم.... ✍ادامه دارد... @Kalamali20 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 📘 حیات الحسین ج3 ص119 📗ارشاد مفید ص 229 📕 بحار ج 45 ص18 📔 طبری ج 7 ص385
🔴امام زمان فرمودند ما این زیارتت را قبول نداریم! 💠بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان 💥 اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت از خستگی خوابش برد... 🌺 خواب ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» 🔷جواب داد بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نشده؟! » 🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟ 🌺آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟» 💥از خواب پرید و به کربلا برگشت... 🔹حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود... 🏴دوستانی که عازم هستید... 🌼دعا برای امام زمان رو به هیچ عنوان فراموش نکنید تا به برکت دعا برای ظهور ان شاءالله فرج آقا نزدیکتر و دعاهامون مستجاب بشه🙏🏻 ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود @Kalamali20 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿