#روز_هشتم_محرم
•| باتوجه به اینکه عطش بر امام و همراهان غلبه کرده بود ، عبداللهبنحصین بر محاصره فرات فخر می ورزیدند ، به رویارویی امام آمده و گفت : ای حسین(ع) ! آیا این آب را نمیبینی که همچون دل آسمان میدرخشد ؟!
•| به خدا سوگند یک قطره از آن را نخواهی چشید تا تشنه کام بمیری ! امام فرمود : خدایا ! او را از تشنگی بمیران و او را هرگز نیامرز .
•| حمیدبنمسلم می گوید : پس از آن ، او مریض شد و من به عیادتش رفتم ، او را دیدم که پیوسته آب می خورد و سیراب نمیشد ، سپس آن را پس میداد دوباره میآشامید و سیراب نمیشد . بدین گونه بود تا مرد .
•| امام(ع) برادرش عباس را به همراه عدهای شبانه حرکت داد . آنها با یک برنامه حساب شده ، صفوف دشمن را شکسته و مشک ها را پر از آب کردند و به خیمهها برگشتند . پس از اینکه آب به خیمهها رسید سهم هیچ کس بیش از یکبار نوشیدن نشد .