eitaa logo
کلام امیر
114 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
440 ویدیو
13 فایل
kalame_amir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۵۸) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️غدیر سرزمین خاطره‌ها (فراز دوم) مسلمانان به همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)، وادی‌به‌وادی مسیر خود را ادامه دادند تا به وادی «قُدَيْد» رسیدند. در انتهای این سرزمینِ وسیع، «جُحفه» قرار دارد و در امتداد این وادی، دریای سرخ است. در میانۀ این مسیر و مَسیل نیز آبگاه‌هایی قرار دارد. یکی از این آبگاه‌ها در منطقه‌ای واقع شده است که به آن «خُم» و به آن مجموعه، «غدیرخم» می‌گویند. خُم در منطقه‌ای قبل از جُحفه حدود ۱۸۵ کیلومتر بعد از مکه و سیصد کیلومتر مانده به مدینه واقع شده است. از ویژگی‌های این منطقه، وجود درخت سَمُر و کُنار بود که در کنار برکۀ غدیر، سابقه‌ای بس دیرینه داشت. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه وآله) در هجدهم ذی‌الحجه به منطقۀ خم وارد شدند و دستور توقف مسلمانان و حاجیان را صادر فرمودند. آنگاه به چهار تن از یارانشان یعنی سلمان، ابوذر، مقداد و عمار دستور فرمودند که در کنار این پنج درخت، زمین را آماده کنند، خارها را بکنند و سنگ‌چینی منبرگونه فراهم آوردند. آنان نیز چنین کردند؛ سپس بر روی سنگ‌ها رواندازی از جامۀ اشتران قرار دادند و منبرنمایی برای پیامبر مهیّا کردند. هنگام نماز ظهر فرا رسید. مؤذن اذان را گفت و پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)در ظهر غدیر، نمازی پرشکوه و بی‌نظیر اقامه فرمود. پس از اتمام نماز، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه وآله)بر فراز منبر گام نهاد؛ اما نکته‌ای خاص که برای نظاره‌گران حالت ویژه‌ای را ایجاد کرد، این بود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)امر فرمود علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) نیز بر فراز منبر بایستد و پیامبر(صلی‌الله‌علیه وآله) در حین ایراد خطبه، از ابتدای سخنرانی علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) را نیز در کنار خویش قرار داد. آنگاه لب باز فرمود و خطبه‌ای را گفت که جزءجزء این خطبه از مواریث پیامبران الهی و از اسرار الهیون در تمام ادوار تاریخ رسالت و ولایت است. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۵۹) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر بزرگان از خطبه‌ای که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه وآله)در غدیر فرمود، با عنوان «خطبۀ الغدیر» و «حدیث الغدیر» یادمی‌کنند. هنگامی‌که محدثان حدیثی را بررسی می‌کنند، ابتدا به سلسلۀ اسناد و وثاقت سند آن نگاه کرده و آنگاه متن حدیث را بررسی می‌کنند. در این نوشتار نیز در ابتدا به طبقات راویان حدیث غدیر و آنگاه به متن حدیث غدیر نگاهی خواهیم کرد. آنچه در این نوشتار می‌آوریم، برگرفته از خوان عالمان و بزرگانی است که در تاریخ اسلام از پگاه نخستین غدیر تا همین عصر و دوران در طی یک‌هزاروچهارصد سال تلاش برای پشتوانه‌سازی غدیر انجام داده‌اند. ▫️راویان خطبۀ غدیر از صحابه تاریخ‌نویسان کسانی را که در غدیر حاضر بودند، جماعتی تا یکصدوبیست هزار نوشته‌اند. علامۀ بزرگوار شیخ عبدالحسین امینی تبریزیِ نجفی از میان صحابی پیامبر (ص)کسانی را یاد می‌کند که متن حدیث غدیر را روایت کرده‌اند. آنگاه وی یک صدوده نام را گزینش می‌کند و تک‌تک آنان را با ذکر مأخذ و کسانی نام می‌برد که از این بزرگان نقل کرده‌اند. در میان این اسامی، کسانی با طیف‌های مختلف فکری وجود دارند؛ ازجمله، ابوهریرۀ دوسی متوفای پنجاه‌ونه و ابوبکربن‌ابی‌قحافه متوفای سال سیزده و طلحة‌بن‌عبدالله تمیمی و تمامی صحابی نامدار پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)که گاهاهل‌سنّت به این جماعت «عشرۀ مبشّرة» می‌گویند. همچنین جابربن‌عبدالله انصاری، ابوذرجندب‌بن‌جناده غفاری، ابوعبدالله سلمان فارسی و از زنان عایشه بنت‌ابی‌بکر، همسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله). البته در صدر اینان نام اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)، امام‌علی (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، امام‌حسن (علیه‌السّلام) و امام‌حسین (علیه‌السّلام) می‌درخشد. یکی از این یکصدوده نام، نام بزرگی است که همگان بر حضور او اتفاق‌نظر دارند و آن عبدالله‌بن‌عباس متوفای۶۸است. حافظ ابوسعید سجستانی از ابن‌عباس نقل می‌کند: چون‌كه پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)برای حجةالوداع خارج شد و در جُحفه فرود آمد، جبرئيل نزد او آمد و [ازطرف خداوند] او را امر كرد كه علی (علیه‌السّلام) را به‌پا دارد. پس ایشان خطاب به مردم فرمود: «آيا نه اين است كه معتقديد به اينكه من به مؤمنان از خودشان سزاوارتر هستم؟» گفتند: «بلی يا رسول الله» (آنگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه وآله))فرمود: «هركس كه من مولای اويم، پس علی (علیه‌السّلام) مولای او است. بارخدايا، دوست بدار آنكه او را دوست دارد و دشمن بدار آن را كه او را دشمن دارد و ياری كن كسی را كه او را ياری كند و عزيز دار كسی را كه او را عزيز دارد و کمک کن كسی را كه او را یاری نمايد. ابن‌عباس گفت: قسم به خدا (ولايت علی) بر اين گروه واجب آمد.» 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۰) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر (فراز دوم) ▫️راویان خطبۀ غدیر از تابعین «تابعین» به کسانی می‌گویند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)را درک نکردند و با پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)مصاحبت نداشتند؛ اما صحابی پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)را دیدندیا شاگردی آن‌ها را کردند یا در محضر آنان بودند. از تابعین، ۸۴ نام به چشم می‌خورد که بعد از صحابی پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)حدیث غدیر را نقل کرده‌اند. مورخان و صاحب الغدیر، المراجعات، عبقات الانوار و دیگر بزرگان این اسامی را ذکر کرده‌اند. در میان تابعین، بزرگان بسیاری به‌چشم می‌خورند؛ ازجمله اصبغ‌بن‌نباته که تاریخ اسلام از او افتخارات زیادی به یاد دارد؛ سعیدبن‌جبیر اسدی، مرد بزرگ میدان تقوا و فضیلت و علم، حتی سیاست‌مدارانی چون عمربن‌عبدالعزیز و عامربن‌سعدبن‌ابی وقاص، فرزند سردار بزرگ و مجاهد میدان‌های نخستین اسلام. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶١) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر (فراز سوم) ▫️راویان خطبۀ غدیر از عالمان اسلامی به‌دنبال تابعین، گروه دیگری که به نقل و روایت حدیث غدیر همّت گمارده‌اند، عالمانی هستند که از میانۀ قرن دوم تا قرن حاضر به این مهم پرداخته‌اند. علامۀ امینی (ره) سیصدوشصت نام را در طی سیزده قرن ذکر می‌کند. از میان این دانشمندان می‌توان به عالمان ذیل اشاره کرد. ۱.عبدالله‌بن‌‌مسلم‌بن‌قتیبۀ دینوری، متوفای۲۷۶؛ ۲.الحافظ ابوعبدالرحمان احمدبن‌‌شعیب النسائی، صاحب یکی از صحاح ستۀ اهل‌سنّت؛ ۳.الحافظ محمدبن‌جریر طبری، متوفای۳۱۰، صاحب تاریخ و تفسیر؛ ۴.القاضی ابوبکر محمدبن‌طیب الباقلانی، متوفای۴۳۰؛ ۵.مفسر فرید الواحدی النیسابوری صاحب اسباب النزول، متوفای۴۶۸؛ ۶.الحافظ ابوحامد محمدبن‌الحسن الطوسی مشهور به امام‌محمد غزالی، متوفای۵۰۵؛ ۷.القاضی عبدالرحمان الایجی، متکلم توانمند اهل‌سنّت؛ ۸.المتقی علی‌بن‌حسام‌الدین هندی، صاحب کتاب وزین کنزالعمّال؛ ۹.ابوالفیض محمدبن‌محمد المرتضی الحسینی الزبیدی الحنفی، متوفای۱۲۰۵، صاحب مجموعۀ بی‌نظیر تاج العروس در لغت عرب؛ ۱۰.احمدبن‌زینی‌بن‌احمد دحلان المکی، متوفای ۱۳۰۴، امام‌جماعت و مفتی اعظم مکة المکرمة. ایشان به همین ترتیب سیصدوشصت نام از بزرگانی را مطرح می‌کند که در طی سیزده قرن حامل لوای حدیث غدیر بودند و این حدیث را در منابع و مجموعه‌های روایی خویش بازگو کردند. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۲) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر (فراز چهارم) ▫️مؤلفان غدیر علامه جلیل‌القدر امینی در بخشی از کتاب مستطاب خود به شمار کتبی می‌پردازد که مستقلاً دربارۀ غدیر تألیف شده‌است و در آن‌ها هیچ موضوع دیگری جز حدیث غدیر مطرح نیست. در بین این افراد نام ۲۶ تن را به‌میان می‌آورد؛ ازجمله: ۱- ابوجعفر محمدبن‌جریر طبری العاملی، صاحب کتاب الولایۀ فی طرق حدیث الغدیر. حموی در معجم الادباء در شرح احوال طبری متذکر می‌شود: (طبری) این‌چنین بود که زمانی‌که از شخصی بدعتی می‌دید، او را دور می‌کرد و می‌راند. در بغداد بعضی از بزرگان در تکذیب غدیر خم سخنانی می‌گفتند و گفتند که در آن زمان که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه وآله)در غدیر خم بود، علی‌بن‌ابی‌طالب در یمن بود و این شخص در قصیدۀ مزدوجۀ خود ابیاتی را (شهربه‌شهر و منزل‌به‌منزل) وصف کرد که در آن معنای حدیث غدیر خم آشکار و نمایان بود و آن (مطلب) به اباجعفر (طبری) رسید؛ پس در فضایل علی‌بن‌ابی‌طالب و ذکر طرق حدیث غدیر خم شروع به کلام و سخن کرد. ۲-ابوالعباس احمدبن‌محمدبن‌سعید الهمدانی الحافظ معروف به ابن‌عقدة، متوفای۳۳۳؛ او تألیف بسیار ارزشمندی با عنوان الولایة فی طرق حدیث الغدیر دارد که برای عالمان پس از او به‌عنوان مرجع قرار گرفته است. ۳-ابوبکر محمدبن‌عمربن‌محمدبن‌سالم التمیمی البغدادی معروف به ابن‌جعابی، متوفای ۳۵۵؛ او نیز کتابی دارد با عنوان مَن روی حدیث غدیر خم. ۴-ابوطالب عبیدالله‌بن‌احمدبن‌زید الانباری الواسطی، متوفای ۳۵۶؛ کتاب او طرق حدیث الغدیر نام دارد. ۵-شمس‌الدین محمدبن‌احمد الذهبی که کتاب او نیز طرق حدیث الولایه است. در طول تاریخ، بسیارند عالمان توانمندی که تمام همّت خویش را مصروفِ نگاشتن کتاب مستقلی دربارۀ خاطرۀ دل‌انگیز پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) در غدیر کرده‌اند. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۳) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر (فراز پنجم) ▫️خطبه غدیر در مناشدات امیرالمؤمنین علیه‌السّلام یکی از مستنداتی که در باب حدیث غدیر و ماجرای ولایت امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد، مناشدات خود حضرت است.«مُناشَدَة» که جمع آن «مُناشدات» است، یعنی کسی را سوگنددادن و حقیقتی را از او پرسیدن. اینکه کسی به دیگری بگوید، سوگندت می‌دهم به خدا اگر چنین است بگو و الّا چنین و چنان شود، نام این نوع احتجاج «مُناشَدَة» است. دربارۀ حدیث غدیر چنین احتجاجی را از وجود مقدّس امیرالمؤمنین (ع)، صدیقۀ طاهره (س)، امام‌مجتبی (ع) و اباعبدالله (ع) و حتی از بزرگانی غیر از اهل‌بیت مشاهده می‌کنیم. در ادامه، به دو نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم که خودِ حضرت پس از غدیر انجام داده است: در زمان خلافت عثمان‌بن‌عفان، خلیفۀ سوم و در درگیری‌ها و فضای سیاسی که پیش آمده بود، امام‌علی (ع) روزی درمیان جمعی چنین فرمود: (علی علیه‌السّلام) گفت: پس شما را به خداوند قسم می‌دهد که آیا می‌دانید زمانی‌که آیات، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأََمْرِ مِنْكُمْ»‏ و«إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاۀَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاۀَ وَ هُمْ راكِعُونَ‏» و «وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ الله وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَۀً» نازل شد، مردم گفتند، ای رسول خدا آیا (مرادش) برخی مؤمنان است یا جمیع ایشان؟ آنگاه خداوند عزوجل پيامبرش را دستور داد که ولات امرشان را برای ايشان بشناساند و تفسير كند؛ همان‌گونه‌که نماز و زکات و روزه و حج ایشان را تفسیر کرد. پس در غدیر مرا به‌عنوان پیشوا و سرور مردم منصوب کرد؛ سپس خطبه خواند و فرمود: ای مردم، همانا خداوند مرا به رسالتی فرستاد که سینه‌ام به سبب آن تنگ شد (دلم گرفت)؛ پس پنداشتم که مردم مرا تکذیب می‌کنند؛ (اما خداوند) تهدید کرد مرا به اینکه این پیام را برسانم وگرنه عذابم می‌کند. ازاین‌رو دستور داد (که مردم جمع شوند): آنگاه برای نماز اذان گفته شد و همه جمع شدند. سپس خطبه خواند و فرمود: ای مردم، آیا می‌دانید که همانا خداوند عزوجل مولای من است و من مولای مؤمنان هستم و من از خود ایشان به آن‌ها سزاوارترم (ولایت دارم)؟ گفتند: «بله یا رسول خدا» فرمود: «یا علی، بايست». من ايستادم. آنگاه فرمود: «هركس را که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خداوندا، دوست بدار هرکس را که دوستدار علی باشد و دشمن بدار كسی را كه با او دشمنی كند». آنگاه سلمان ایستاد و گفت: «ای رسول خدا، همین‌گونه (چون اکنون) ولایت او را بپذیریم؟» پس پيامبر گفت: «نه (ولایت او) مثل ولایت من است. هركس را که من سزاوارتر از خود او به او هستم، علی به او از خود او سزاوارتر است». پس خداوند عزوجل نازل کرد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۴) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی سند خطبۀ غدیر (فراز ششم) ▫️خطبه غدیر در مناشدات امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (قسمت‌دوّم) ماجرای دوم نيز صحنه‌ای است كه در تاريخ چندين بار تکرار شده‌است و بايد گفت: چون بخواهم کز سِرت آهی بکنم چون علی سر را فرو چاهی کنم (مولوی/مثنوی معنوی) در اين صحنه،خون در دل اميرالمؤمنين علیه‌السلام موج می‌زند و دل حضرت به درد می‌آيد كه اين گونه سخن می‌گويد. بلاذری متوفای ۳۷۹ در انساب الاشراف چنين بازگو می‌كند: علی علیه‌السلام بر فراز منبر فرمود: قسم می‌دهم هركس را كه در روز غدیر خم از رسول خدا صلی‌الله‌علیه وآله شنيده باشد آنگاه كه می‌فرمود: خداوندا، دوست بدار هركس كه او را دوست می‌دارد و دشمن بدار كسی كه او را دشمن می‌دارد، بايستد و شهادت دهد؟ پای منبر، انس‌بن‌مالك و براءبن‌عاذب و جريربن‌عبدالله بجلی (نشسته بودند)؛ پس حضرت دوباره آن (مطالب) را تکرار كرد. اما كسی جواب او را نداد. ازاين رو فرمود: خدايا كسی كه اين شهادت را كتمان می‌كند، درحالی‌كه آن‌را می‌داند، او را از دنيا خارج نکن تا اينکه در او نشانه‌ای قرار دهی كه به واسطۀ آن شناخته شود. (راوی) گفت: پس انس به برص (پيسی) مبتلا شد و براء نابينا شد و جرير به جاهليت قبل از اسلام برگشت. آری، اين درحالی بود كه درميان آن يکصدوده صحابی رسول خدا صلی‌الله‌علیه وآله كسانی اين سخن را می‌شنيدند؛ اما به لحاظ ملاحظات سياسی، مهر سکوت بر زبان خود نهاده بودند. اينجا بود كه حضرت كاری كرد كه اندک در زندگی انجام داده بود. علی علیه‌السلام سخن را به پايان رسانيد؛ اما به نقل تاريخ، انس‌بن‌مالك كه ده سال به پيامبر خدمت كرده‌بود، به بيماری برص مبتلا شد كه چهرۀ خود را از جماعت می‌پوشاند و براء نابينا و كور شد و با همان ويژگی از دنيا رفت و جريربن‌عبدالله به جاهليت قبل از اسلام بازگشت. مانند اين صحنه‌ها را در تاريخ، افراد فراوانی چون ابن‌قتيبه و بزرگان ديگر ياد كرده‌اند. نام اين حديث در تاریخِ اسلام «اصابة الدعوه» است و از مواردی است که حضرت علی علیه‌السلام خود به حديث غدير استدلال می‌فرمايد. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۵) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی حديث «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» آنچه تاكنون بيان شد، سلسله سند و پايه غدير بود كه جاودان و درخشان بر تارک تاريخ نبوت و امامت و رسالت می‌درخشد. البته هنگامی‌كه می‌نگريم، با نهايت تأسف بايد بگوييم كه امروزه در عمدۀ كتب متأخران اهل‌سنت هیچ اثر و خطی از حديث غدير با تمام مبانی قويم آن وجود ندارد. حال پس از انکه از قوام و استواری سند و مسير حديث غدير ِحال، سخن رانديم، به متن و محتوای خطبه می‌رسيم. گفتنی است هيچ‌كس از عالمان آگاه با متن و محتوای خطبه مشکلی ندارد و فقط يك فراز است كه نقطۀ اختلاف است. حتی شايد بتوان گفت يك كلمۀ آن موجب اختلاف و درگيری است و به سبب همان يك كلمه است كه اين ماجرای تاريخی به كناری زده می‌شود و تحريف در آن، صورت می‌پذيرد. از متواترترين سخنانی كه در طول عمر پيامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شنیده شده‌است به‌اتفاق بزرگان سنی و شيعی، همين جملۀ نورانی خاتم النبيین و سیدالمرسلین صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» اين جمله درحقيقت شاه‌بيت حديث غدير است. البته تمام حرف و سخن دربارۀ كلمۀ «مولا» است. لغويون معتقدند كلمۀ مولا ۲۷ معنی دارد در ادامه، به بررسی معنايی می‌پردازيم كه با واژۀ «مولا» منطبق است و درنهايت رأی صائب را بيان می‌كنيم. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۶) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی حديث «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» ▫️معناشناسی واژۀ «مولیٰ» (قسمت اوّل) برای شناخت معنای واژۀ «مولا» باید به عالمان علم لغت که واژه‌شناسان آگاه و استادان مسلّط در این فن هستند، مراجعه کنیم. درمیان آن‌ها چند شخصیت جزء ممتازان هستند که در ادامه، نظر ایشان را در شرح واژۀ «مولا» می‌آوریم و اثبات می‌کنیم که براساس نظر این دانشمندان «ولایت» به‌معنای «تولّی» است و واژۀ «ولیّ» در معنای متولّیِ امر و اِمارت و سرپرستی به‌کار رفته است و این در روشنی و وضوح به مانند آفتاب است. ائمۀ علم لغت در طی ۱۴۰۰ سال تا به امروز از ابن‌منظور مصری در لسان العرب و جوهری صاحب الصحاح گرفته تا فیروزآبادی صاحب قاموس و ابن‌اثیر در النهایۀ، جملگی بر این معنا مُهر تأیید زده‌اند. ۱- صاحب الصحاح آورده‌است: او را بر شیئی ولایت دادم و او والی شد و همچنین حاکم، سرپرستی نمود شهر را و شخصی دادوستدی را سرپرستی نمود، سرپرستی‌کردنی در هر کار (دادوستد و شهر) و او را بر کار خیری ولایت دادم ... و سلطان او را حاکم بر کاری کرد و او را بر معامله‌ای سرپرست قرار داد و او ولایت چنین کاری را به عهده گرفت. بنابراین بر طبق سخن این دانشمند لغوی، تولّیِ یک کار یعنی به گردن‌گرفتن و پذیرفتن. ۲. ابن‌اثیر، دانشمند لغوی و از بزرگان اهل‌سنّت، هنگامی‌که به این لغت می‌رسد، می‌گوید: «الولایۀ تشعر بالتّدبیر و القدرۀ و الفعل و ما لم يجتمع ذلك فيها لم ينطلق عليه اسم‏ الوالي». ولایت نشانگر تدبیر و قدرت و فعل است و مادامی که این موارد در ولایت جمع نشود بر او اسم والی نهاده نمی‌شود. سپس این دانشمند لغوی به‌عنوان شاهد مثال، سخنِ عمربن‌خطاب به علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) را نقل می‌کند که او گفت: امروز مولای هر مؤمنی شدی یعنی ولی (و سرپرست) هر مؤمنی شدی: «و قول عُمر لِعَلیٍّ أصبحتَ مَولی کُلِّ مُؤمنٍ أی وَلّی کُلِّ مؤمنٍ». این مثال در بیان این معناست که «ولیّ» به‌معنای متولّی و سرپرست است، نه به‌معنای دوست و مُحب و ناصر. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۷) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی حديث «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» ▫️معناشناسی واژۀ «مولیٰ» (قسمت دوّم) ۳. فیروزآبادی که در بین لغویون شخصیت ممتازی دارد و بر کتاب قاموس او شرح‌هایی همچون تاج العروسِ زبیدی نوشته شده است، در کتاب خود می‌نویسد: «وَلِیَ الشَّیءَ و علیه وِلایۀ و وَلایۀ: الخُطّۀ و الإمارۀ و السلطان»؛ یعنی هم «وِلایت» و هم «وَلایت» به‌معنای تولّی و تسلّط و اِمارت و حکومت است. ۴. ابن‌منظور، دانشمند بزرگ لغویِ مصری، است. وی در لسان‌العرب اشاره می‌کند: ولایت به‌معنای سیطره‌داشتن است؛ همانند امارت و سرپرستی است و مصدر است. وی در ادامه می نویسد: «الوَلِيُّ: وليُّ اليتيم الذي يلي أمره و يقوم بكفايته» ولی یتیم کسی است که کار یتیم را اداره و سرپرستی می‌کند. ۵. ابوبکر انباری نیز می‌گوید که از معنای واژۀ «مولا» «الْأَوْلَی‏ بِالشَّيْ‏ء» است؛ یعنی ولی و مولی به‌معنای کسی است که اولویت و ولایت در امر و سرپرستی دارد. ۶. المبرّد، ادیب بزرگ عرب، نیز می‌نویسد: «إن اصل الولي هو الأولی و الأحق و کذلک المولی». همانا اصل و معنای کلمۀ «ولی» اولویت و سزاواری است و همچنین است واژۀ مولا. علاوه بر کتب لغتی که مطرح شد، چهار مفسر بزرگ اهل‌سنّت: طبری، زمخشری، ابن‌کثیر شامی و فخر رازی حتی در ذیل آیۀ «النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ» (حدید۱۵) که خداوند بحث دوزخ و جهنم را مطرح می‌کند و می‌فرماید: «جهنم مولای شماست»، کلمۀ مولی را به‌معنای اولیَْ بالامر، یعنی تولّی و حاکمیت و سرپرستی معنا کرده‌اند. درمجموع، اینکه «ولیّ» از «وِلایة» و «وَلایة» و به‌معنای تولّی و سرپرستی باشد، در کُتب لغت فراوان است و اتفاقاً بیشترین معنایی که لغویون به آن اشاره کرده‌اند، همین معناست. بنابراین جای تعجب است که عالمان اهل‌سنّت با تمام استشهاداتی که مطرح شد، وقتی به بحث غدیر می‌رسند، می‌گویند مولا در آنجا معنای سرپرستی و حاکمیت را ندارد و مراد پیامبر (ص)معانی دیگری است. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۶۹) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی حديث «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» ▫️ معنای واژۀ «مولیٰ» در خطبۀ غدیر (قسمت دوّم) دستۀ سوم از معانی کلمۀ «مولا» نیز آن است که صدور آن‌ها از زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) صادق است؛ اما به این شیوۀ ابلاغ نیاز ندارد، چون مردم خود به این سخنان آگاه هستند. این دسته جزء معناهايی است که عموم اهل‌سنّت بر آن تأکید مي‌كنند و آن، دو معنای «محبّ» و «ناصر» است و اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) فرموده باشد مردم بدانید هرکس من محبّ او هستم، علی هم محبّ اوست یا هرکس من ناصر او هستم، علی هم ناصر اوست یا فرموده باشد هرکس من را دوست دارد، علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) را هم دوست بدارد یا هرکس ناصر من هست، یاور و ناصر علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) هم باشد. چه ضرورتی وجود دارد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) در آن موقعیت چنین مطالبی را بازگو فرماید؟ آیا امت اسلام بارها این سخنان را در شأن علی (علیه‌السّلام) از پیامبر نشنیده‌اند؟ مگر نشنیدند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) فرمود: «عَلِيٌّ‏ مِنِّي‏ كَنَفْسِي» علی برای من همچون جان من است. یا آیا روز مباهله را ندیدند که آیۀ شریفه نازل شد: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ‏ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ».‏ به آن‌ها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود. و آنگاه همگان فهمیدند که علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) نفس و جان پیامبر است. پس چه نیاز به گفتن چنین سخنی در هوای گرم غدیر بود که به نقل تاریخ گاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) لباسشان را قبل از نماز و خطبه بر سر می‌گرفتند؟ حتی اگر مراد پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) معنای محبت و نصرت باشد، چه جای تبریک‌گفتن به علی (ع) وجود دارد که پس از خطبۀ پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) مردم دسته‌دسته بیایند و به پیامبر و علی (ع) تبریک بگویند؟ عمربن‌خطاب به امام (علیه‌السّلام) گفت: «بَخْ‏ بَخْ‏ يَا عَلِيُ‏ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَی كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَۀٍ». مبارک است بر تو و گوارا باد تو را ای علی؛ چراكه آقای من و هر زن و مرد مؤمن شدي. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalame_amir
🔷 آفتاب آمد دلیل آفتاب (قسمت ۷۰) 🔹 فصل چهارم : خطابه غدیر ▫️بررسی حديث «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» ▫️ معنای واژۀ «مولیٰ» در خطبۀ غدیر (قسمت سوّم) ازطرف‌دیگر، این محبت و نصرت که به علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) اختصاص ندارد؛ بلکه از آنِ تمام مسلمانان است و پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله)این رابطۀ محبت و نصرت را با همۀ مسلمانان دارد و این محبت و نصرت را همۀ مسلمانان باید به پیامبر داشته باشند. بنابراین همچون آفتاب روشن است، معنایی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) در کلام خویش از میان ۲۷معنا اراده فرموده است، همان معنای اولویت و سرپرستی است که نتیجۀ آن اکمال و اتمام دین است. این توضیح لازم است که تمام نعمت‌های انسان‌ها اگر تحت ولایت خداوند استفاده شود، نعمت است و به‌سبب نعمت ولایت الهی است که نعمت‌های دیگر مفهوم و معنا پیدا می‌کند. هنگامی‌که انسان‌ها از تحت ولایت الهی بیرون می‌روند، نعمت‌ها به نقمت تبدیل می‌شود. درحقیقت، ولایت نعمتی است که خداوند به اولیای خویش موهبت کرده است. با این معناست که اِکمال و اِتمام معنا پیدا می‌کند، نه با معانی نصرت و محبت و با این معناست که تبریک و تهنیت معنا پیدا می‌کند. همچنین نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) فرمود: «فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ‏ الْغَائِبَ‏» یعنی آن‌هایی که در این انجمن حاضر هستند، این پیام را به غايبان برسانند. آنگاه پیامبر اِشهاد می‌کند؛ یعنی امت اسلام را به این ولایت الهی شاهد می‌گیرد که ای مردم، آیا چنین نکردم؟ آیا چنین نگفتم؟ درحالی‌که در معنای نصرت و محبت به هیچ‌کدام از این نتایج و صحنه‌ها و اشهادگرفتن پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) نیازی نیست. جدا از آن، ده‌ها مؤید و قرائن ازجمله قرائن مقامیه، مقالیه، لفظیه و حالیه در اینجا وجود دارد که به‌عنوان شاهد و گواه، معنای اولویت به امر را در کلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) تأیید می‌کند. 📜 آفتاب آمد دلیل آفتاب/ شرح ایات غدیر/ دکتر محمدعلی انصاری 🌸التماس دعاى فرج @kalamee_amir