بعضی اتفاق ها با اینکه خیلی ناراحت کننده است ممکنه هیچوقت فراموش نشه و همیشه جای زخمش بمونه ؛
ولی باعث میشه آرامش رو خیلی بیشتر از قبل حس کنی و کیفش رو ببری؛
معمولی ترین روز ها" و کوچیک ترین چیز ها" برات لذت بخش میشه.
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
از خودم میپرسم چجوری میشه بین ساعت هایی که درس میخونی و وقت استراحتته ، سراغ گوشی نرفت؟
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
بعضی وقت ها دلت میخواد با بعضی آدم ها که دوستشون داری حرف بزنی ، حالا درباره هر چیزی ، فرقی نداره؛
موضوع اینه که تو دوست داری با اونا وقت بگذرونی از طریق صحبت کردن.
ولی چیزی پیدا نمیکنی که درباره اش حرف بزنید ، یا مورد علاقه یک طرفه و طرف دیگه تمایل نداره ، یا از همه مهم تر و بیشتر ، الان فرصت و زمانش نیست و اگر بیشتر ادامه بدی میشه « زیاده روی».
البته من یک ویژگی دارم که میتونم خیلی ، ساعت ها ، با کسی که دوستش دارم حرف بزنم و حرف بزنم و حرف بزنم.
[اصلاً من عاشق حرف زدن با کسی ام دوستش دارم] و هر وقت حرفام تموم شد یه موضوع جدید پیدا میکنم که میشه ادامه صحبتها.
ولی خب بعضی وقت ها ، از یه جایی به بعد دیگه زیاده روی میشه و ممکنه تو از یک «علاقه مند به صحبت با محبوب » تبدیل بشی به یکی که اصطلاحاً بهش میگن «آویزون» !!!
به همین سادگی ! ممکنه به خاطر یه علاقه و کیف و لذت ، این ویژگی سنجاق بشه به شخصیتت.
پس وقتی شاخک هات تکون خوردن و متوجه نزدیک شدن همین مسئله ای شدی ، به خودت یادآوری میکنی که آقا جانت فرمود : خیر الامور اوسطها ♥️
پس تصمیم میگیری افراط و تفریط رو ببوسی و بذاری کنار
و اصلا هم نمیشه بدون بوسیدن بذاریش کنار
چون افراط تو بعضی کار ها ( صرف نظر از نتیجه ) کیف میده؛
و کنار گذاشتنش سخت میشه ، انگار که یه چیزی رو گم کرده باشی
و جونت بالا میاد تا جلوی خودتو بگیری و اون کار رو انجام ندی ؛
و بعد دست 'میانه روی' رو بگیری و باهاش قدم بزنی ادامه راه رو.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
همین موقع ها ست که یک صدایی تو ذهنت میگه:
پس حرف ها چی؟!
اون حرف هایی که دوست دارم گفته بشه تکلیف شون چی میشه ؟
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
💌
https://eitaa.com/goshe_gir/1417، آفرین، لذت معنوی، هم قوی تر هم ماندگار تر، هم در دسترس تر، زندگیت سرشار از این لذت های معنوی
-راست گفتی
برای لذت بردن از زندگی باید بیشتر بگردم دنبال لذت هایی که قوی و موندگار و در دسترس اند.
#پیام_ناشناس
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
«کلمه های من»
همین موقع ها ست که یک صدایی تو ذهنت میگه: پس حرف ها چی؟! اون حرف هایی که دوست دارم گفته بشه تکلیف
میدونی
حسِ نگفتن حرف ها ، یکم عجیبه
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
«ندیده گرفته شدن» ، «بی اهمیت بودن» ، « مورد توجه نبودن» ، «تنهایی» ، «دوست داشته نشدن»
این ها احساساتی هست که وقتی نتونم حرف هام رو بگم میاد سراغم.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
کلا خیلی ناراحت کننده ست که آدم فکر کنه برای کسی که دوستش داره ، دوست داشتنی و متفاوت و خواستنی نیست.
حرف هاش براش شنیدنی نیست
احساس هاش براش مهم نیست .
وقتی که باهم حرف میزنن اینطوری حس کنه که طرف مقابل بی حوصله ست.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
ولی شده که
بعضی وقت ها
وقتی دقیق شدم
فهمیدم که این حس هایی که دریافت کردم ،منشاء شون اون چیزی نبوده که من فکر میکردم.
مثلاً اگر احساس کردم دوستم بی حوصله ست ، دلیلش این نیست که من اضافی ام یا دوست داشتنی نیستم و اون از من خوشش نمیاد و داره تحمل میکنه ؛
دلیلش اینه که جو خونه شون خوب نیست و اتفاق بدی تو خانواده شون افتاده و اون اضطراب داره و احتیاج داره با خودش تنها باشه تا حالش بهتر بشه و غم و نگرانی ای که بهش وارد شده رو هضم کنه.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
یا هر چیزی که روی اون تاثیر داره و من خبر ندارم.
دقیقاً مثل خود من ،
که اتفاق های کوچیک و بزرگی میفته و من رو تحت تاثیر قرار میده و حال اون روزم رو میسازه ولی دوستم روحش هم خبر نداره
که من مثلاً الان احتیاج دارم تنها باشم و نمیتونم حرف بزنم.
یا استرس دارم و دوست دارم اون باهام حرف بزنه و دلداری بده.
یا خوشحالم و دلم میخواد خییییلی حرف بزنم
یا ناراحتم و دلم میخواد درد دل کنم
یا بی انگیزه و بی حالم و دوست دارم از اون حرف های خواستنیش بهم بزنه.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
فکر میکنم
شاید اون لحظه ای که تو یک واکنش و جوابی رو میطلبی ، دوستت حالش طوری نباشه که اونجوری جواب بده.
مثلاً هر وقت دلت خواست نمیتونی بری درد دل کنی!
چون واقعاً به نظرم کسی که شنونده ست باید آمادگی روحیش رو داشته باشه که تو بری کنارش پهلو بگیری و غم هاتو بریزی.
فکر کن یک نفر خودش تو شرایط مناسبی نباشه بعد تو هم بری باهاش درد دل کنی
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
«کلمه های من»
فکر میکنم شاید اون لحظه ای که تو یک واکنش و جوابی رو میطلبی ، دوستت حالش طوری نباشه که اونجوری جواب
یا وقتی دوست داشته باشی ازش انگیزه بگیری و حرف های خاصش رو بشنوی ، اون خودش غمین و دلگیر باشه.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
«کلمه های من»
فکر میکنم شاید اون لحظه ای که تو یک واکنش و جوابی رو میطلبی ، دوستت حالش طوری نباشه که اونجوری جواب
من خودم برام پیش اومده که شرایط خونه طوری بوده که من غمیگن و راکد و نگران بودم ، همون وقت موقعیتی پیش اومده که من پناه عاطفی یه نفر بشم.
بعدش خیلی طول کشیده تا حالم بهتر شه:)
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
بعد فکر میکنم که فلانی(اسمم) جون ،
میدونم که چقدرررر دوست داری با این آدم های واقعاً خوبی که خدا تو زندگیت گذشته معاشرت کنی و حسابی باهاشون وقت بگذرونی
حق هم داری ، اونا دوست داشتنی ان
سرزنشی در کار نیست. 🫂
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
ولی لطفاً مراقبت کن که « توقع » ایجاد نکنی.
نمیگم حق دوستی ادا نشه ها ، نه.
معلومه که رفیق باید هوای رفیقش رو داشته باشه و خاطرشو بخواد.
میگم مراقب باش محبت اونها ، برات
توقع به وجود نیاره.
مثلاً توقع نداشته باش که هروقت خواستی یا دوست داشتی باید با تو وقت بگذرونن و بهت عشق و توجه بدن و باقی چیز ها.
دقت کن ، میگم انتظار و توقع نداشته باش ، وگرنه احتمالش هست آدم های زندگیت این کار رو انجام بدن ؛ همونطور که قبلاً انجام دادن.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
|توقع همه چیز رو خراب میکنه.
عمر دوستی ها رو کم میکنه
فکر مشغولی و بی قراری میاره
خودت که دیدی ،
قربونت برم.|
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دو هفته ای هست که دارم این ها رو تمرین میکنم
نتیجه اش هم دیدم. :') 🤲🏽✨
ولی چون ننوشته بودمش ذهن و دلم آروم نبود
۱۷ خرداد ۱۴۰۲