𝓐.𝓜:
دختر_شینا
قسمت:6⃣4⃣2⃣
صورتش را بوسیدم و گفتم’ برادر جان خیلی از بچه ها مجروح شده اند، طاقت بیاور.’ دوباره برگشتم. وضعیت بدی بود. نیروهایم یکی یکی یا شهید می شدند، یا به اسارت درمی آمدند و یا مجروح می شدند. دوباره که صدای ستار را شنیدم، دیدم غرق به خون است. نارنجکی جلوی پایش افتاده بود و تمام بدنش تا زیر گلویش سوراخ سوراخ شده بود. کولش کردم و بردمش توی سنگری که آنجا بود. گفتم: ’طاقت بیاور، با خودم برمی گردانمت.’ یکی از بچه ها هم به اسم درویشی مجروح شده بود. او را هم کول کردم و بردم توی همان سنگر بتونی عراقی ها. موقعی که می خواستم ستار را کول کنم و برگردانم. درویشی گفت حاجی! مرا تنها می گذاری؟! تو را به خدا مرا هم ببر. مگر من نیرویت نیستم؟! ستار را گذاشتم زمین و رفتم سراغ خیرالله درویشی. او را داشتم کول می کردم که ستار گفت بی معرفت، من برادرتم! اول مرا ببر. وضع من بدتر است. لحظه سختی بود. خیلی سخت. نمی دانستم باید چه کار کنم.»
صمد چایش را برداشت. بدون اینکه شیرین کند، سرکشید و گفت: «قدم! مانده بودم توی دوراهی. نمی دانستم باید چه کار کنم. آخرش تصمیمم را گرفتم و گفتم من فقط یک نفرتان را می توانم ببرم. خودتان بگویید کدامتان را ببرم. این بار دوباره هر دو اصرار کردند. رفتم صورت ستار را بوسیدم. گفتم خداحافظ برادر، مرا ببخش. گفته بودم نیا.
ادامه دارد...✒️
✫⇠قسمت : 7⃣4⃣2⃣
با آن حالش گفت مواظب دخترهایم باش.
گفتم چیزی نمی خواهی؟!
گفت تشنه ام.
قمقمه ام را درآوردم به او آب بدهم. قمقمه خالی بود؛ خالی خالی.»
صمد این را که گفت، استکان چایش را توی سفره گذاشت و گفت: «قدم جان! بعد از من این ها را برای پدرم بگو. می دانم الان طاقت شنیدنش را ندارد، اما باید واقعیت را بداند.»
گفتم: «پس ستار این طور شهید شد؟!»
گفت: «نه... داشتم با او خداحافظی می کردم، صورتش را بوسیدم که عراقی ها جلوی سنگر رسیدند و ما را به رگبار بستند. همان وقت بود که تیر خوردم و کتفم مجروح شد. توی سنگر، سوراخی بود. خودم را از آنجا بیرون انداختم و زدم به آب. بچه ها می گویند خیرالله درویشی همان وقت اسیر شده و عراقی ها ستار را به رگبار بستند و با لب تشنه به شهادت رساندند.»
بعد بلند شد و ایستاد. گفتم: «بیا صبحانه ات را بخور.»
گفت: «میل ندارم. بعد از شهادتم، این ها را موبه مو برای پدر و مادرم تعریف کن. از آن ها حلالیت بخواه، اگر برای نجات پسرشان کوتاهی کردم.»
ادامه دارد..
✫⇠قسمت :8⃣4⃣2⃣
چند دقیقه بعد دوباره صدای در آمد. با خودم فکر کردم این صمد امروز چه اش شده.
در را که باز کردم، دیدم پشت در است. پرسیدم: «چی شده؟!»
گفت: «دسته کلیدم را جا گذاشتم.»
رفتم برایش آوردم. توی راه پله یک لحظه تنها ماندیم. صورتش را جلو آورد وپیشانی ام را بوسید و گفت: «قدم! حلالم کن. این چند سال جز زحمت چیزی برایت نداشتم.»
تا آمدم چیزی بگویم، دیدم رفته. نشستم روی پله ها و رفتم توی فکر.
دلم گرفته بود. به بهانه آوردن نفت رفتم توی حیاط. پیت نفت را از گوشه حیاط برداشتم. سنگین بود. هنّ وهن می کردم و به سختی می آوردمش طرف بالکن. هوا سرد بود. برف های توی حیاط یخ زده بود. دمپایی پایم بود. می لرزیدم. بچه ها پشت پنجره ایستاده بودند. پتو را کنار زده بودند و داشتند نگاهم می کردند. از پشت پتویی که کنار رفته بود، چشمم به عکس صمد افتاد که روی طاقچه بود. کنار همان قرآنی که وصیت نامه اش را لایش گذاشته بود.
می گفت: «هر وقت بچه ها بهانه ام را گرفتند، این عکس را نشانشان بده.»
نمی دانم چرا هر وقت به عکس نگاه می کردم، یک طوری می شدم. دلم می ریخت، نفسم بالا نمی آمد و هر چه غم دنیا بود می نشست توی دلم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#قسمت_شانزدهم
اَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ الطَّاهِرينَ،
سلام بر حجّت پروردگار جهانيان؛ سلام بر تو (اى حسين) و بر پدران پاكت؛
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أَبْنائِكَ الْمُسْتَشْهَدينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى ذُرِّيَّتِكَ النَّاصِرينَ،
سلام بر تو و بر فرزندان شهادت طلبت، سلام بر تو و بر نسل يارى كننده ات،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُضاجِعينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ،
سلام بر تو و بر فرشتگان كنار آرامگاهت، سلام بر كشتۀ ستمديده.
(ڪپے مجازاست
بہشرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
#قرآن
#مترجمی_قرآن
#امام_زمان_عج
#اللّهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#استاد_ناجی
https://eitaa.com/kamalibasirat
🔸تهران تایمز: آمریکا به طالبان پیشنهاد داده در مقابل ناامن کردن ایران، پولهای بلوکه شده افغانستان را آزاد میکند
وستانیوز
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
شهید کمالی
تعداد پیشثبتنامکنندگانِ مجلس از ثبتنامیهای دورۀ قبل بیشتر شد 🔹سخنگوی ستاد انتخابات: در ۳ روز
🔺 پیشثبتنام ۲۳ هزار متقاضیِ ورود به مجلس
🔹سخنگوی ستاد انتخابات: ۲۳۴۶۶ نفر در مرحله پیشثبتنام طی چهار روز گذشته ثبتنام خود را تکمیل کردند. ترکیب جنسیتی افراد ۸۷ درصد آقا و ۱۳ درصد خانم هستند.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
ایران هم به جمع ۲۰ تولید کننده بزرگ جهان پیوست، قابل توجه خود تحقیرهای همیشه نالان
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 فقط یک روز دیگه در لس آنجلس…
پ.ن: کسی که داره جارو میزنه و هیچ واکنشی نداره نشون دهنده عادی شدن این جور صحنه ها در آمریکاست...
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
💢 اولین واکنش رسمی ایران به تبادل زندانیان
💬 نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد:
🔻 خروج زندانیان دو تابعیتی را از زندان اوین تهران را تایید میکنم.
🔻 این خروج در چارچوب یک توافق با واسطه گری کشور ثالث صورت گرفته است تا طرفین ۵ زندانی مورد نظر را بطور متقابل آزاد کنند و مشمول بخشش قرار دهند.
🔻 در اجرای این توافق، قرار است وجوه (پول های ) توقیف شده ایران در کره جنوبی آزاد و به کشور قطر منتقل شود.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
کاخ سفید: مذاکره برای آزادیِ نهایی زندانیان آمریکایی ادامه دارد
🔹شورای امنیت ملی آمریکا: ما تاییدیههایی دریافت کردهایم مبنیبر اینکه ایران ۵ نفر از زندانیانی که بهصورت ناعادلانه دستگیر شده بودند را از زندان آزاد کرده و آنها را تحت بازداشت خانگی قرار داده است.
🔹تا زمانی که آنها به خانهشان در ایالات متحده بازگردند آرام و قرار نخواهیم داشت. تا آن زمان، مذاکرات برای آزادی نهایی آنها کماکان ادامه دارد.
🔹بنابراین ما درباره وضعیت بازداشت خانگی آنها یا درباره تلاشهایمان برای اطمینان از آزادی آنها جزئیات ناچیزی برای ارائه دادن در اختیار داریم.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
شهید کمالی
کاخ سفید: مذاکره برای آزادیِ نهایی زندانیان آمریکایی ادامه دارد 🔹شورای امنیت ملی آمریکا: ما تایید
شیطان بزرگ واقعا برازنده آمریکای جهانخوار است.
البته آمریکایی ها اوائل، مذاکره برای آزادی زندانیان را تکذیب می کردند.
زندانی ناعادلانه! اینها به جرم جاسوسی و ...زندانی شده اند.البته آمریکا، منطق حالیش نیست که بخوای با او از منطق صحبت کنی
اعلام شد که زندانیان به هتل منتقل شده اند اما 😈 بزرگ می گوید در بازداشت خانگی هستند.
دروغگویی خصوصیت همیشگی آمریکایی هاست اینکه اطلاع کمی دارید یانه این هم یک دروغ محض است.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
☑️جزئیات اجرای توافق تبادل زندانیان ایران-آمریکا و آزادسازی پولهای ایران در کره جنوبی
🔸فرآیند اجرای توافق ایران و آمریکا برای تبادل زندانیان و آزادسازی تمام پولهای بلوکه ایران در کره جنوبی آغاز شده است.
در این فرآیند بناست ابتدا پولهای ایران در کره از واحد وون به یورو تبدیل شود که این مهم انجام شده و در ادامه بناست که به حسابی در قطر واریز شود تا در اختیار ایران قرار گیرد.
مبلغ پولهای ایران در کره جنوبی که بناست آزاد شود۶ میلیارد دلار است.
🔸پس از واریز این پول به حسابی در قطر، تبادل زندانیان نیز انجام میشود
🔸در این تبادل، چهار تبعه آمریکایی(سیامک نمازی،عماد شرقی، مراد طاهباز ویک زندانی دیگر)در قبال آزادسازی همان تعداد یا بیشتر از ایرانیان در بند آمریکا آزاد میشوند.
🔸تا وقتی که پولهای ایران کامل به قطر منتقل نشود،زندانیان امریکایی ازاد نمیشوند.
🔸دولت کشورمان علاوه بر پیگیری راهکارهای دیپلماتیک برای آزادسازی منابع ایران در کره جنوبی،از حدود یکماه پیش فرآیند حقوقی علیه کره جنوبی را هم آغاز کرده بود که این دو مسیر نهایتا به ازادسازی همه منابع منجر میشود
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
شهید کمالی
☑️جزئیات اجرای توافق تبادل زندانیان ایران-آمریکا و آزادسازی پولهای ایران در کره جنوبی 🔸فرآیند اجرا
💢 پمپئو: ایران نباید سود ببرد!
✍ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه دولت ترامپ در واکنش به خبر آزادسازی ۶ میلیارد دلار از درآمد نفتی جمهوری اسلامی در ازای تبادل زندانیان آمریکایی در حساب توییتر خود نوشت:
🔻 «آزاد کردن ۶ میلیارد دلار برای قصابان تهران آنهم فقط برای اینکه گروگانهای آمریکایی بتوانند به نوع دیگری از زندان بروند، معامله وحشتناکی است. ایران نباید از گروگان گرفتن آمریکاییها سود ببرد.»
📸 «رقص بایدن به ساز ایران»؛ واکنش سناتور جمهوریخواه به توافق مبادله زندانی!
🔹تام کاتن، نماینده جمهوریخواه مجلس سنای آمریکا در بیانیهای در واکنش به توافق مبادله زندانیان میان ایران و آمریکا آن را «رقص بایدن به ساز ایران» تفسیر کرد و خواستار متوقف کردن آن شد.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
دختر_شینا
✫⇠قسمت :9⃣4⃣2⃣
بعد رو به خدیجه و معصومه کرد و گفت: «بابا جان! بلند شوید، برویم مدرسه.»
همین که صمد بچه ها را برد، پدرش از حمام بیرون آمد تا صبحانه اش را بخورد و آماده شود. صمد برگشت. گفتم: «اگر می خواهی بروی، تا بچه ها خواب اند برو. الان بچه ها بلند می شوند و بهانه می گیرند.»
صمد مشغول بستن ساکش بود که مهدی بیدار شد، بعد هم سمیه و زهرا. صمد کمی با بچه ها بازی کرد. بعد خداحافظی کرد.
اما مهدی پشت سرش دوید. آن قدر به در زد و گریه کرد که صمد دوباره برگشت. مهدی را بوسید. بردش آن اتاق. اسباب بازی هایش را ریخت جلویش. همین که سرگرم شد، بلند شد که برود. این بار سمیه بهانه کرد و دنبالش دوید. پدرشوهرم توی کوچه بود. صمد گفت: «برو بابا را صدا کن، بیاید تو.»
پدرشوهرم آمد و روی پله ها نشست. حوصله اش سر رفته بود. کلافه بود. هی غر می زد و صمد را صدا می کرد.
صمد چهارپایه ای آورد. گفت: «کم مانده بود یادم برود. قدم! چند تا پتو بیاور بزنم پشت این پنجره ها، دیشب خیلی سرد بود. برای رعایت خاموشی و وضعیت قرمز هم خوب است.»
سمیه و زهرا و مهدی سرگرم بازی شده بودند. انگار خیالشان راحت شده بود بابایشان دیگر نمی رود. صمد، طوری که بچه ها نفهمند، به بهانه بردن چهارپایه به زیر راه پله، خداحافظی کرد و رفت.
ادامه دارد...✒️
✫⇠قسمت :0⃣5⃣2⃣
اصلاً با دیدن عکس هزار تا فکر بد و ناجور به سرم می زد. پیت را دوباره برداشتم ببرم توی اتاق که یک دفعه پایم لیز خورد و افتادم زمین.
از درد به خودم می پیچیدم. پایم مانده بود زیر پیت نفت. هر طور بود پیت را از روی پایم برداشتم. درد مثل سوزن به مغز استخوانم فرومی رفت. بچه ها به شیشه می زدند. نمی توانستم بلند شوم. همان طور توی حیاط روی برف ها نشسته بودم و از درد بی اختیار، به پهنای صورتم اشک می ریختم.
ناخن شست پایم سیاه شده بود. دلم ضعف می رفت. بچه ها که مرا با آن حال و روز دیدند، از ترس گریه می کردند. همان وقت دوباره چشمم افتاد به عکس. نمی خواستم پیش بچه ها گریه کنم. با دندان محکم لبم را گاز می گرفتم تا بغضم نترکد؛ اما توی دلم فریاد می زدم: «صمد! صمد جان! پس تو کی می خواهی به داد زن و بچه هایت برسی. پس تو کی می خواهی مال ما باشی؟!»
هنوز پیشانی ام از داغی بوسه اش گرم بود. به هر زحمتی بود، بلند شدم و آمدم توی اتاق.
بچه ها گریه می کردند. هیچ طوری نمی توانستم ساکتشان کنم. از طرفی دلم برایشان می سوخت. به سختی بلند شدم. عکس را از روی طاقچه پایین آوردم. گفتم: «بیایید بابایی! ببینید بابایی دارد می خندد.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهداصلوات🍃
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#قسمت_هفدهم
اَلسَّلامُ عَلى أَخيهِ الْمَسْمُومِ، اَلسَّلامُ عَلى عَلِيٍّ الْكَبيرِ، اَلسَّلامُ عَلَى الرَّضيعِ الصَّغير.
سلام بر برادر مسمومش (امام حسن علیه السلام)، سلام بر على بزرگ (على اكبر علیه السلام )، سلام بر آن شير خوار كوچك.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَبْدانِ السَّليبَةِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَريبَةِ (الْغَريبَةِ)،
سلام بر بدن هايى كه (جامه هاى آنان) به تاراج رفته؛ سلام بر خاندان نزديك به پيامبر،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلينَ فِي الْفَلَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النَّازِحينَ عَنِ الْأَوْطانِ،
سلام بر روى زمين افتادگان در بيابان ها؛ سلام بر دورشدگان از سرزمين خويش.
(ڪپے مجازاست
بہشرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
#قرآن
#مترجمی_قرآن
#امام_زمان_عج
#اللّهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#استاد_ناجی
🔴 زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
#امام_زمان