eitaa logo
شهید کمالی
940 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
603 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 49 💠سوره بقره: آیات 283 الی 286 @ahlolbait_story
049-baghare-ta-1.mp3
4.21M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(7).mp3
5.83M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه ▪️در ۲۷۰ روز ▪️ روز سی وهفتم ▪️حکمت ۳۴۵ تا حکمت ۳۵۴ 🏴 https://eitaa.com/kamalibasirat
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼 بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم دست_تقدیر۲ قسمت_اول به نام خدا  إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ « سوره رعد، آیه۱۱» و براستی این وعدهٔ قران است که انسان می تواند با اعمالش تقدیر و سرنوشتش را تغییر دهد. رؤیا، ماشین را خاموش کرد و همانطور که قربان صدقه دختر کوچکش، هدی میرفت او را بغل کرد، از ماشین پیاده شد و دزدگیرش را زد و می خواست به طرف در خانه برود که ماشینی کنارش متوقف شد و سپس صدای مهربان همسرش بلند شد: سلام خانم معلم، اندکی صبر تا این غلام حلقه به گوش هم برسد. رؤیا که همیشه دلش غنج می رفت برای این حرفهای صادق به عقب برگشت و هدی را در آغوش صادق که الان پیاده شده بود، گذاشت و گفت: و علیکم السلام یا سیدی!! بیا بگیر گل دخترت را غلام نخواستم، به قول مادرم: آقا باش و خدمت کن... صادق همانطور که بوسه ای از گونه هدی که با چشمان خوابآلود پدرش را نگاه می کرد، می چید گفت: الهی این آقا فدای دختر گل و خانم گل ترش بشه... رؤیا درخانه را باز کرد و گفت: ماشینت را نمیاری تو؟! بعدم اگر قربون ما بشی کی بیاد برای آقا پسرت درس مردانگی بده؟! صادق همقدم با رؤیا وارد خانه شد و گفت: خوب معلومه، همسر عزیزم که ازصدتا مرد مردتره... رؤیا در هال را باز کرد و همانطور که به صادق تعارف می کرد وارد بشن گفت: چقدر زبون میریزی تو! یعنی اگر این زبون را نداشتی تا الان صدبار ترورت کرده بودن.. صادق به سمت اتاق خواب بچه ها رفت و دستش را روی بینی اش گذاشت و گفت:هیس! آرامش آغوش پدر، دختر را به خوابی ناز کشانید، لطفا با حرفهایتان، زحمات این پدر را بر باد ندهید. رؤیا همانطور که چادرش را در می آورد، لبخندی زد و به سمت اتاق رفت‌ و بعد از دقایقی که لباس هایش را عوض کرده بود، صادق هم در آشپزخانه به او پیوست. رؤیا چای ساز را به برق زد و گفت: آفتاب از کدوم طرف سر زده امروز زود اومدی؟! بعدم ماشینت را بیار داخل تا پراید ما هم به دنبالش داخل شود. صادق به سمت یخچال رفت و همانطور که بطری آب را بیرون می آورد گفت: دیگه گفتیم امروز سورپرایزتون کنیم، اراده کردم امروز حیاط کوچکمان جولانگاه پراید همسر عزیزمان باشد و اسب این شاهزادهٔ بی تاج و تخت بر سر در کاخمان بماند. رؤیا که از این حرفها خاطره خوشی نداشت، قابلمه خورشت را روی گاز گذاشت تا گرم شود و بلند گفت: چچچی میگی صادق؟! می خوای جایی بری؟! صادق انگشتش را روی دماغش گذاشت و گفت: آرام باش همسرم، آرام باش ای مادر نمونه که اگر صدایت را بالا ببری، آن پری رو که در خواب ناز آرمیده تو را به خود می خواند و از این لحظات در کنار یار ماندن محروم می کند. رؤیا آهسته گفت: صادق! بگو ببینم چی شده؟! می خوای جایی بری؟! صادق مانند پسرک شیطونی که شرمسار بود سرش را پایین انداخت و آهسته گفت: مأموریت دارم...اما خیلی زود تموم میشه، فقط دو سه شب هااا رؤیا اوفی کرد و روی صندلی قهوه ای رنگ آشپزخانه نشست و گفت: صادق! من توی این شهر غریب با دو تا بچه چه کنم؟! نه خواهر و نه مادر و نه قوم و خویشی کنارمه، تو هم که دم به دقیقه میری مأموریت... صادق روبه روی رؤیا نشست و گفت: اولا پسرمون محمد هادی برای خودش مردی شده، امسال دیپلم میگیره دوما دیگه باید عادت کنیم، اگر به خاطر محل کار شما نبود که میرفتیم مشهد کنار پدر و مادر و آشناهامون، اما چکار کنم؟! مشکل انتقالی شماست... رؤیا سرش را تکان داد و گفت: نه اینکه شما بدت میاد اینجا باشیم؟! صادق لبخندی زد و گفت: هدف ما خدمت هست، حالا چه میشه توی مناطق محروم خدمت کنیم؟! رؤیا خیره به شعله روشن گاز شد و گفت: چند روز پیش یه گروه جهادی اومدن برای خدمت، نبودی ببینی مردم اون روستا چه صف طویلی تشکیل دادند برای پزشک...البته پزشک عمومی بود و این بیمارها از هر نوع بیماری توشون دیده میشد، ولی یه چیز جالب و البته عجیب برات بگم... صادق که خوشحال بود رؤیا با یاد آوری روستا، بحث مأموریت رفتن اونو فراموش کرده بود گفت: بگو ببینم چی جالب و چی عجیب بود؟! ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
✅ هسته عترت مرکز تخصصی تبلیغ برگزار می‌کند: 🔅 *دوره بعثتی برای همه* 🔰 معرفی دوره؛ در فصل اول از دوره مجازی «بعثتی برای همه» در قالب ۵ جلسه ۲۰ دقیقه‌ای به سرفصل‌های ذیل در پرتوی اندیشه رهبر انقلاب می‌پردازیم؛ - جهان در تدارک یک رسالت بزرگ - میراث جریان حق برای آخرین بعثت - عقلانیت و جاهلیت در تقابل همیشگی - جاهلیت مدرن؛ جاهلیتی فراتر از جاهلیت اولیٰ - خطوطی برجسته از دفتر زندگانی برترین برگزیده 🎧سرفصل‌های فوق را با بیان آقای محمد قائمی راد می‌شنوید. 🔸 این دوره در آستانه هفته وحدت (۲۳ تا ۳۱ شهریور) برگزار خواهد شد. 🔺در پایان دوره، به افراد برگزیده کمک‌هزینه سفر مشهد مقدس تقدیم می‌شود. 🔗 برای ثبت‌نام به آدرس زیر مراجعه فرمایید: 🌐 https://formafzar.com/form/k7rxl ➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @emobaleq
31.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 امر به معروف و نهی از منکر 🔰یکی از مهم ترین اقدامات راهبردی در کشور @BasijnewsIr_KhSh
فرمانده نیروی زمینی سپاه: تمامی گروه‌های تروریستی در اقلیم کردستان عراق خلع سلاح شدند 🔹با رشادت‌های نیروی زمینی سپاه و قرارداد امنیتی امضا‌شده با کشور عراق تمامی گروه‌های تروریستی در اقلیم کردستان عراق خلع سلاح شدند. 🔹دلاورردان نیروی زمینی سپاه با تمامی امکانات و تجهیزات و در تمامی مرزهای کشور در حالت آماده‌باش بوده و آمادۀ هر نبردی هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تظاهرکننده های اسراییلی : نه تهران، نه ایران، جانم فدای اسیران تحویل بگیر نتانیابو ما بهش میگیم چوب خدا، شما میگید کارما:) ‼️انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین باشماست👇 https://eitaa.com/joinchat/1066729623Cf64777909c
اطلاعیه دریافت نذر عروسک 🌸اهدا عروسک اسلامی در سال روز امامت حضرت حجت امام زمان علیه‌السلام ویژه اعضا محترم کانال بزن رو ایدی شرکت کن https://eitaa.com/joinchat/1168769027C6e026fc01c ۱۴۰۳/۶/22 تولیدی عروسکهای اسلامی مهربان @razehsadat