eitaa logo
شهید کمالی
988 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
621 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 سفیر صبر ◽️ سرانجام روز مصیبت عُظمی تمام شد. کم‌کم شب فرا رسید، آتشِ خیمه‌ها رو به خاموشی رفت و این حیوان‌صفتانِ رذل، دست از غارت و آزار خیامِ بی‌پناه حسین برداشتند و تو ماندی و یک دنیا درد… ◾️ یک دنیا مصیبت که نمی‌دانی از رسیدگی به کدامشان شروع کنی؛ نازدانه‌ای که زخم گوش‌های بی‌گوشواره‌اش بی‌تابش کرده را آرام کنی یا پسر‌بچه‌ای که دست و پای کوچکش در میان شعله‌های آتش سوخته را تیمار یا مادری که در این محشرِ کبری به دنبال طفل گمشده‌اش می‌گردد را یاری کنی. ◽️ بالاخره با سختی فراوان، زنان و کودکان را آرام و در سایهٔ تنها‌خیمهٔ پابرجا و نیم‌سوخته، جمع می‌کنی‌. شب به نیمه می‌رسد و اوضاع اندکی آرام‌تر می‌شود و تو سرانجام پس از روزی سراسر التهاب، کنج خلوتی برای نشستن و چاره‌اندیشی پیدا می‌کنی‌، زیرا تو خوب می‌دانی که این آرامش ماندنی نیست؛ مقدمه‌ای‌ است برای طوفان‌های سهمگین پیشِ رو... خوب می‌دانی که باید صبوری کنی، چرا که اکنون تو تنها عمود خیام بی‌پناه حسینی. ◾️ آری! باید طاقت بیاوری تا این زنان و کودکان داغدار که تمام چشم امیدشان به توست، لااقل زنده به شهرشان بازگردند. باید طاقت بیاوری تا خون‌های به‌ ناحق ریختهٔ حسین و یارانش بی‌ثمر نماند. باید طاقت بیاوری، چرا که از امروز، دوام اسلام به تو بستگی دارد. ◽️ پس صبور باش دخت باصلابت علی! صبور باش سنگ صبور حسن! صبور باش یاور همیشگی حسین! صبور باش و دل قوی دار که روزی مَردی از نسل حسین قیام می‌کند و انتقام این خون‌های به ناحق ریخته شده و حق‌های غصب‌شدهٔ خاندانت را می‌گیرد. صبور باش و در نماز شبت برای ظهور نهمین فرزند حسین دعا کن. 🔘 ؛ ویژهٔ و ☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 زن امروز دنیا الگو می‌خواهد (سلام‌الله‌علیها) (مدظله‌العالی) کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻 @rasaneh_enqelab •┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈• @t_manzome_f_r کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺 🆔@childbearing1401
3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠« پرستار فرشته‌ی رحمت بیمار است» 👤مقام معظم مدظله العالی سلام الله علیها سلام الله علیها 🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/kamalibasirat
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس می‌دهد نخ معجر نمی‌دهد ‌ 🔘 https://eitaa.com/kamalibasirat
💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... ✍️نویسنده:
@RozeKhanegeeروضه خانگی - اسارت در کوفه - 2008.mp3
زمان: حجم: 5.92M
🎙مسافرم من و گم کرده کوکب اقبال... 🔻روضه (س) 🔻روضه | 13:35 👤حاج رضا 👈 دسترسی سریع به مطالب کانال 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
@Aminikhaahسناریوی اوج در وجود حق.mp3
زمان: حجم: 1.52M
🎙️ ✍سناریوی اوج در وجود حق 🔰همه چیز در مشت خدا * شیاطین در تسخیر انبیاء * اوج گرفتن در گرو اخلاص است. 📌برگرفته از جلسات « آنِ مانایی» 🎙️@Aminikhaah_Media