روایت رئیس دستگاه قضا از بلوای پاییزی ۱۴۰۱
🔹«حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای» با بیان اینکه اغتشاشگران ۱۴۰۱ را چه کسی در آغوش گرفته بود؟ گفت: «کسی میتواند بگوید حقوق بشر صد درصد سیاسی نیست؟ این بیشرمها به اغتشاشگران اسلحه دادند و از آنها حمایت کردند. دنبال بههمریختن ایران بودند، اما نتوانستند. فردی که در تصادف کشته شده است میگویند در تظاهرات کشته شده است، فردی را در تظاهرات تحریک میکنند که فرد دیگری را بکشد بعد همان را گردن حکومت میاندازند؛ خودشان هم میدانند این موضوعات صد درصد دروغ است. میگویند در ایران حقوق بشر نقض شده است، اما پنج ماه است میبینند چه جنایتی در غزه میشود و حمایت میکنند و اسلحه میدهند. مردم غزه در محاصره غذا و آب و دارو هستند. مردم غزه بشر نیستند؟»
🔸وی تصریح کرد: «همان شیاطین و قدرتهای زورگو که در پاییز ۱۴۰۱ قصد به هم ریختن کشور ما را داشتند، در صدد برآمدند تا برای هیئت به اصطلاح حقیقتیاب بینالمللی در مورد ایران فضاسازی کنند.»
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 با این صدای ملکوتی به استقبال ماه رمضان برویم...
🍃🌹🍃
#ماه_برکت | #ماه_رمضان
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔰 رهبر انقلاب: کمک به دشمن فلسطینیها از سوی هر کسی باشد حرام قطعی و جنایت واقعی است
✏️دنیای اسلام مکلّف است، موظف است، تکلیف دینی دارد، هر کس هر جور میتواند کمک کند و حرام قطعی و جنایت واقعی است کمک به دشمن اینها از سوی هر کسی باشد. و متأسفانه در دنیای اسلام هستند کسانی، قدرتهایی، دولتهایی که به دشمنان این مردم مظلوم کمک میکنند.
✏️انشاءاللّه یک روزی هم خودشان پشیمان میشوند. و سزای این خیانت را خواهند دید. هم خواهند دید که بیفایده بوده است آنچه که انجام دادند. امیدواریم پروردگار عالم روز به روز اسلام و مسلمین را عزّت و نصرت بیشتری عنایت کند.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🌙 رهبر انقلاب: تعداد قاری خوشخوان و درستخوان در کشور ما از همه کشورهای اسلامی بیشتر است.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
سخنرانی آیتالله فیاضی بعد از نمازدر مسجدشهدا شهرک شاهد
#پایگاه_امام_حسین_ع
#مسجد_الشهداء_شهرک_شاهد
#حوزه_مقاومت_بسیج_سیدالشهداءع_بجنورد
💢برای ۱۴۰۴ آماده میشویم
🔹سخنگوی حزب اعتدال و توسعه گفت: «ما در انتخابات ۱۴۰۴ ریاستجمهوری، حضور فعالی خواهیم داشت.»
🔸وی ادامه داد: «مطمئناً یکی از احزاب اساسی و مهم فعال در این انتخابات، حزب عدالت و توسعه خواهد بود، که حضوری چشمگیر داشته و یقیناً، به حمایت از شخصیتی برجسته و شایسته، که شورای مرکزی به این نتیجه برسد و اعلام کند، برخواهد خاست. به همین دلیل، ما زمینههای لازم را برای برنامهریزی فعالیت در انتخابات سال ۱۴۰۴ آماده کردهایم و از هفته گذشته، این مرحله سیاسیمان را کلید زدهایم.»
🔹«جواد هروی» افزود: «نه فقط برای بحث انتخابات، بلکه برای حضور در صحنه سیاسی کشور، نقد شرایط روز، مسائل اقتصادی، سیاسی و حتی مناسبات بینالمللی ایران با سایر نقاط جهان آماده کنیم.»
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
📸 تصاویری از محفل انس با قرآن کریم در حضور رهبر انقلاب در اولین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔻 رهبر انقلاب اسلامی در محفل انس با قرآن کریم در اولین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
قاریان پیک عرش الهی به سمت فرشیان هستند.
🌙 #بهار_معنویت
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
برگزاری دعای پرفیض افتتاح ؛دعای مختص شب های ماه مبارک رمضان ✨🌙
با حضور اهالی عزیز روستای طراقی ترک
#ایران_قوی
#بجنورد_فجر
#حوزه_محمدزاده_بجنورد_فجر
#پایگاه_حضرت_مهدی_عج
#پرچم_افتخار
نبض انتخاب ریاست مجلس در دست «اقلیت منتقد» - روزنامه آرمان امروز
https://www.armandaily.ir/%D9%86%D8%A8%D8%B6-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%AA/
✅ گزارش حوادث مرتبط با مراسم شب چهارشنبه آخر سال
از ۰۱ تا ۲۲ اسفند تا ساعت ۲۲:۰۰
🔹️کل آسیب دیدگان : ۱۸۰۴
🔹️کل مصدومین : ۱۷۹۰
🔹️اعزامی توسط اورژانس :۳۹۴
🔹️مراجعه به مراکز درمانی :۱۳۴۹
🔹️درمان در محل : ۴۷
🔹️کل فوتی :۱۴
🔹️قطع عضو: ۱۴۴
🔹️آسیب به چشم: ۵۷۳(تخلیه چشم : ۱مورد)
🔹️سوختگی:۵۹۴
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 481
💠سوره فصلت: آیات 39 الی 46
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنیم
💢 #تنها_میان_داعش
🌹 #قسمت_هفتم
💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گریه بند آورد. زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریهاش بهوضوح شنیده میشد.
زینب کوچکترین دخترِ عمو بود و شیرینزبان ترینشان که چند قدمی جلو آمد و با گریه به حیدر التماس کرد :«داداش تو رو خدا نرو! اگه تو بری، ما خیلی تنها میشیم!» و طوری معصومانه تمنا میکرد که شکیباییام از دست رفت و اشک از چشمانم فواره زد.
💠 حیدر حال همه را میدید و زندگی فاطمه در خطر بود که با صدایی بلند رو به عباس نهیب زد :«نمیبینی این زن و دخترا چه وضعی دارن؟ چرا دلشون رو بیشتر خالی میکنی؟ من زنده باشم و خواهرم اسیر #داعشیها بشه؟» و عمو به رفتنش راضی بود که پدرانه التماسش کرد :«پس اگه میخوای بری، زودتر برو بابا!»
انگار حیدر منتظر همین رخصت بود که اول دست عمو را بوسید، سپس زنعمو را همانطور که روی زمین نشسته بود، در آغوش کشید. سر و صورت خیس از اشکش را میبوسید و با مهربانی دلداریاش میداد :«مامان غصه نخور! انشاءالله تا فردا با فاطمه و بچههاش برمیگردم!»
💠 حالا نوبت زینب و زهرا بود که مظلومانه در آغوشش گریه کنند و قول بگیرند تا زودتر با فاطمه برگردد.
عباس قدمی جلو آمد و با حالتی مصمم رو به حیدر کرد :«منم باهات میام.» و حیدر نگران ما هم بود که آمرانه پاسخ داد :«بابا دست تنهاس، تو اینجا بمونی بهتره.»
💠 نمیتوانستم رفتنش را ببینم که زیر آواری از گریه، قدمهایم را روی زمین کشیدم و به اتاق برگشتم. کنج اتاق در خودم فرو رفته و در دریای اشک دست و پا میزدم که تا عروسیمان فقط سه روز مانده و دامادم به جای حجله به #قتلگاه میرفت.
تا میتوانستم سرم را در حلقه دستانم فرو میبردم تا کسی گریهام را نشنود که گرمای دستان مهربانش را روی شانههایم حس کردم.
💠 سرم را بالا آوردم، اما نفسم بالا نمیآمد تا حرفی بزنم. با هر دو دستش شکوفههای اشک را از صورتم چید و عاشقانه تمنا کرد :«قربون اشکات بشم عزیزدلم! خیلی زود برمیگردم! #تلعفر تا #آمرلی سه چهار ساعت بیشتر راه نیس، قول میدم تا فردا برگردم!»
شیشه بغض در گلویم شکسته و صدای زخمیام بریده بالا میآمد :«تو رو خدا مواظب خودت باش...» و دیگر نتوانستم حرفی بزنم که با چشم خودم میدیدم جانم میرود.
💠 مردمک چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و میخواست اضطرابش را پنهان کند که به رویم خندید و #عاشقانه نجوا کرد :«تا برگردم دلم برا دیدنت یهذره میشه! فردا همین موقع پیشتم!» و دیگر فرصتی نداشت که با نگاهی که از صورتم دل نمیکَند، از کنارم بلند شد.
همین که از اتاق بیرون رفت، دلم طوری شکست که سراسیمه دنبالش دویدم و دیدم کنار حیاط وضو میگیرد. حالا جلاد جدایی به جانم افتاده و به خدا التماس میکردم حیدر چند لحظه بیشتر کنارم بماند.
💠 به اتاق که آمد صورت زیبایش از طراوت #وضو میدرخشید و همین ماه درخشان صورتش، بیتابترم میکرد. با هر رکوع و سجودش دلم را با خودش میبرد و نمیدانستم با این دل چگونه او را راهی #مقتل تلعفر کنم که دوباره گریهام گرفت.
نماز مغرب و عشاء را بهسرعت و بدون مستحبات تمام کرد، با دستپاچگی اشکهایم را پاک کردم تا پای رفتنش نلرزد و هنوز قلب نگاهش پیش چشمانم بود که مرا به خدا سپرد و رفت.
💠 صدای اتومبیلش را که شنیدم، پابرهنه تا روی ایوان دویدم و آخرین سهمم از دیدارش، نور چراغ اتومبیلش بود که در تاریکی شب گم شد و دلم را با خودش برد.
ظاهراً گمان کرده بود علت وحشتم هنگام ورودش به خانه هم خبر سقوط #موصل بوده که دیگر پیگیر موضوع نشد و خبر نداشت آن نانجیب دوباره به جانم افتاده است.
💠 شاید اگر میماند برایش میگفتم تا اینبار طوری عدنان را ادب کند که دیگر مزاحم #ناموسش نشود. اما رفت تا من در ترس تنهایی و تعرض دوباره عدنان، غصه نبودن حیدر و دلشوره بازگشتش را یک تنه تحمل کنم و از همه بدتر وحشت اسارت فاطمه به دست داعشیها بود.
با رفتن حیدر دیگر جانی به تنم نمانده بود و نماز مغربم را با گریهای که دست از سر چشمانم برنمیداشت، به سختی خواندم.
💠 میان نماز پرده گوشم هر لحظه از مویههای مظلومانه زنعمو و دخترعموها میلرزید و ناگهان صدای عمو را شنیدم که به عباس دستور داد :«برو زن و بچهات رو بیار اینجا، از امشب همه باید کنار هم باشیم.» و خبری که دلم را خالی کرد :«فرمانداری اعلام کرده داعش داره میاد سمت آمرلی!»
کشتن مردان و به #اسارت بردن زنان، تنها معنی داعش برای من بود و سقوط آمرلی یعنی همین که قامتم شکست و کنار دیوار روی زمین زانو زدم...
ادامه دارد ...
نویسنده فاطمه ولی نژاد
💢 #تنها_میان_داعش
🌹 #قسمت_هشتم