🔶⚜🔶
گفتم: «اي بابا! باز هم روزهاي؟ مگه تو چقدر روزهي قضا داري؟»
گفت: «اين روزهها جريمه است، نه بدهي».
گفتم: «داداش جان! يك جوري حرف بزن كه ما هم بفهميم».
گفت: «يه خرده فكر كني ميفهمي. آدم كي جريمه ميشه؟»
گفتم: «وقتي كار خطايي انجام بده».
گفت: «آفرين! همينه».
گفتم: «ما كه نفهميديم، مگه تو چه كار كردي؟»
گفت: «اون رو ديگه خودم بهتر ميدونم».
خيلي كنجكاو شده بودم. با اصرار گفتم: «بگو، بگو! ياالله بگو!».
خنديد و گفت: «باشه ميگم، ولي قول بده كه فقط من بدونم و تو».
گفتم: «قول!»
گفت: «وقتي كه نتونم واسه #نماز_جماعت #مسجد برم، فرداش جريمه ميشم و بايد روزه بگيرم».
با تعجب گفتم: «واي چقدر سخت! حالا كي جريمهات ميكنه؟»
گفت: «وجدان، آبجي خانم! وجدان».
(شهید محمّدحسین اشرف)
📚 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج ۱، ص ۴۶۰
🔶⚜🔶
#گزیده_کتاب
#شهیدانه
#شهادت
_____________________________
https://eitaa.com/kami_az_hamehja