#داستان_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی #اخلاص
⚡️ دانشآموز بایستی پهلوان باشه ، نه قهرمان!⚡️
قهرمان مسابقات کشتی آموزشگاهها شده بود. مربیاش میگفتند تو کشتی وقتی زیر میگیره، چون قد کشیده و دستای بلند و قوی داره، مثل پلنگ حمله میکنه! تا امتیاز نگیره، ولکن نیست. برای همین هم اسم ابراهیم را گذاشته بودند: پلنگ خفته!
مسابقات قهرمانی دور بعد #ابراهیم رسیده بود مرحله نهایی، یه دفعه ساکش رو بر میداره و از سالن خارج میشه. بعداً که بهش گفتم چرا مسابقه آخر رو نموندی؟ میتونستی خیلی مشهور بشی، گفت: از مشهور شدن مهمتر اینه که آدم بشیم، هر کس ظرفیت مشهور شدن رو نداره...
سلام بر ابراهیم، ص 31
j๑ïท ➺°.•|
https://eitaa.com/joinchat/2574778405C6f00e138e7
#شهید_هادی_معلمی_نمونه.👌👌👌
🌸 #شهید_ابراهیم_هادی میگفت اگر قرار است انقلاب پایدار بماند و نسلهای بعدی هم انقلابی شوند باید در مدارس فعالیت کنیم.😊
🌸 #شهید_هادی به همین خاطر کار کم دردسر خود را رها کرد و به سراغ کاری پردردسر و با حقوق کمتر در مدارس مشغول تدریس رفت.
🌸 #شهید_هادی به تنها چیزی که فکر نمیکرد مادیات بود .و میگفت : روزی را خدا میرساند .برکت پول هم مهم است ، کاری را هم که برای خدا باشد برکت دارد.😇
🌸 #شهید_هادی تدریس در دو مدرسه را شروع کرد.
دبیر ورزش در ( منطقه 14 ) و معلم عربی در یکی از مدارس محروم منطقه 15 تهران را شروع کرد.
🌸ولی تدریس عربی ابرهیم زیاد طول نکشید.و وسط سال بود که از اون مدرسه بیرون آمد.
و علتش را هم نمیگفت.
🌸تا یک روزی مدیر مدرسه راهنمایی پیش من آمد و بمن گفت : ترا خدا شما که برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه!
گفتم مگه چی شده⁉️🤔
🌸کمی مکث کرد و گفت: حقیقتش آقا #ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای بچه ها نان و پنیر بگیرد.
🌸 #آقا_ابراهیم معتقد بود که اینها بچه های منطقه محروم هستند .اکثرا سر کلاس گرسنه هستند .بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌸مدیر ادامه داد. من با #آقای_هادی برخورد کردم😔 . گفتم نظم مدرسه ما را بهم ریختی.در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود.
بعد هم سر آن داد زدم😔 و گفتم: دیگه حق نداری اینجا از این کارها بکنی.
🌸حالا همه بچه ها و اولیاء از من خواستند که #آقای_هادی به مدرسه برگردد.
🌸همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف میکنند.
ایشان در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت و یتیم مدرسه،وسایل تهیه کرده بود👌 که حتی ما هم خبر نداشتیم.
🌸ما با #ابراهیم صحبت کردیم و حرفهای مدیر را به ایشان منتقل کردیم.
اما بی فایده بود.
ابراهیم وقتش را در جای دیگری پر کرده بود.
❣ #سلام_و_صلوات_بر_شهید_گمنام #ابرهیم_هادی❣
•┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈•
@kami_ta_shohada
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🍃ابراهـــیم هـادی
.
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده ❤️
.
🍃سرگذشت زندگیاش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
.
🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
.
🍃ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔
.
🍃به قول #مصـحف_شـریف 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔
.
🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭
.
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال😞
🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭
.
🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش😓
.
🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
.
🕊حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
.
🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
.
🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری .
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
.
✍️به قلم #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_ابراهیم_هادی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
.
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
.
❣️محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
.
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
.
🥀مزار یادبود : #بهشت_زهرا
.
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@kami_ta_shohada
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
💠 #داستان دزد خوششانس
گیر افتاد.آسیب هم دیده بود.🤕
💠#ابراهیم نگاهی👀 به چهره پر از ترس و دلهره😥 دزد انداخت.موتور را بلند کرد و گفت : سوار شو!دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز کلی با اون دزد صحبت کرد.فهمید که آدم بیچارهای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و شغل مناسبی برایش فراهم کرد
💠 خاطرهای از #شهید_ابراهیم_هادی رحمت الله علیه 🌷
💠#سیره_شهید 🌷
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@kami_ta_shohada
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
『ڪَمۍٖټاٰشُھَداٰ』
💠داش #ابرام.. نذر لبخندت☺️ گناه نمیکنم...❌ 💠ت✨و هم حواست به #هوای دلم💞 باشه ها #برای_داش_ابرام #رف
#خاطرات_شهدا🌷
🔅راوی_یکی_از_دوستان
♻️ به همراه #چند نفر از دوستان نشسته بودیم و در مورد #ابراهیم صحبت می کردیم.یکی از دوستان که ابراهیم رو نمی شناخت تصویرش رو از من گرفت و نگاه کردبا #تعجب 😳گفت : شما مطمئن هستید اسم ایشون ابراهیمه⁉️
♻️با تعجب گفتم: خب بله ، #چطور مگه!؟ گفت : من قبلا تو بازار سلطانی مغازه داشتم.این آقا ابراهیم دو روز در هفته سر بازارمی ایستاد.یه کوله باربری هم می انداخت روی #دوشش و بار می برد.یه روز بهش گفتم : اسم شما چیه؟
گفت : من رو یدالله صدا کنید!
♻️ گذشت .... تا چند وقت بعد یکی از #دوستانم اومده بود بازار تا ایشون رو دیدبا تعجب گفت : این آقا رو می شناسی!؟گفتم: نه چطور مگه!گفت : ایشون #قهرمان والیبال و کشتیه، آدم خیلی با تقوائیه، برای شکستن نفسش این کارهارو می کنه.
♻️ این هم #برات بگم که آدم خیلی بزرگیه!بعد از آن ماجرا دیگه ایشون رو ندیدم!🌸صحبت های آن آقا خیلی من رو به فکر فرو برد.این ماجرا #خیلی برای من عجیب بود.💥
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@kami_ta_shohada
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
|○💛روایتۍازتو💛○|
❗️روزخواستگارازپنجرهبیرونپرید❗️
پای ابراهیم که به جنگ باز میشود همه دغدغهاش میشود جنگ، بارها به دیگران گفتهاست که بدن تنومندش را برای این روزها آماده کردهاست😇
. برای روزهایی که از اسلام دفاع کند. ابراهیم آنقدر در احوالات جنگ است که هرچه خانواده میخواهند برایش #زن بگیرند ابراهیم زیربار نمیرود. خواهر#ابراهیم در اینباره خاطره جالبی دارد. خاطرهای که هنوز بعد از اینهمه سال حسابی او را میخنداند:«یک بنده خدایی از دوستان ابراهیم گفت میتوانم کاری کنم که انقدر رزمندهها هوای جبهه نداشته باشند. زن که بگیرند #جبهه یادشان میرود.
اما #ابراهیم قبول نداشت.میگفت الان بحث دفاع از کشور است. من باید بروم و حضور داشته باشم شاید بلایی سرم بیاید نمیشود که یک نفر همیشه منتظرم باشد.
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@bank_hadis
@kami_ta_shohada
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
♡ابراهـــیم هـادی♡
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند هادی، هدایت کننده☆
🍃سرگذشت زندگیاش را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
هدایت کننده و پر از نور هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
🍃ابراهیم هادی شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود
🍃به قول #مصـحف_شـریف چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند.
🍃آدمی است که زندگی اش، لحظه شهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال
گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای
🍃دست هایم را که روی خاک #کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم من باتو بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش.
🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس.
حال که همه کبوترهایمان پرکشیده اند. حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت فتنه های گوساله سامری.
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی، چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_ابراهیم_هادی
کانال_ کمی تا شهدا 💚💛
اللهم ارزقنا توفیق شهادت
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@kami_ta_shohada
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━
༺※☘※༻🌸 ༺※☘※༻
🌺 #ابراهیم روزها خیلی هم عوامانه صحبت میکرد.
اما شبها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب میشد. تلاش هم میکرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک میشد. بیداری سحرهایش طولانیتر بود؛ گویی میدانست در احادیث نشانه شیعهبودن را #بیداری سحر و نماز شب معرفی کردهاند.
✅ او به خواندن دعاهای کمیل، ندبه و توسل مقید بود. دعاها و زیارتهای هر روز را بعد از نماز صبح میخواند. هر روز یا زیارت عاشورا یا سلام آخر آن را میخواند.
#ماه_مبارک_رمضان_تمرین_بندگی
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@kami_ta_shohada
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯