eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
768 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تو جاده می رفتم دیدم یه کنار جاده داره میره، زدم کنار سوار شد. "سلام و علیک" و راه افتادیم🚗 داشتم می رفتم با دنده سه و سرعت ۸۵ تا 🔹بهم گفت: اخوی شنیدی لشکرت گفته ماشینا حق ندارن از ۸۰ تا بیشتر برن⁉️ یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به لشکر 🔸تو راه که میرفتیم چند تا ستادی رو سوار کردم دیدم خیلی تحویلش می گیرن😕 می خواست پیاده بشه بهش گفتم خیلی برات در نوشابه باز می کنن لا اقل یه اسم و آدرس بهم بده شاید بدردت خوردم😉 یه لبخندی زد و گفت: همون که به عشقش زدی دنده چهار شهید مهندس فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا. بدن نازنینش در رودخانه دجله ناپدید گردید😔 🌷 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
اولین روزی که وارد کلاس شد، اولین جمله ای که بکار برداریم بود ، اساس است شهیدمدافع حرم محمدحسین بشیری •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
هميشه پارچه سياه كوچکی بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش... روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا". همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت.... كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند. در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود. حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد. پ.ن: ما فرق میکند با معبرهای شما!! نوع ِ ... ... ! تخریبچی هایت را بفرست ... اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ ... احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را .. ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
🌺هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺 🍃در بیست و نهمین روز از اولین فصل سال در خانواده ایی متدین در بدنیا آمد. از کودکی دارای استعداد و توانایی بالایی بود. در اعزام به خارج رتبه برتر را کسب کرد و در کنکور سراسری در تمامی رشته های قبول شد. که ترجیح داد در به تحصیل خود ادامه دهد... 🍃بعد از پیروزی اسلامی تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و اما با اصرار دوباره درس را ترک کرد و برای سر و سامان دادن به وضعیت خرمشهر راهی شهرش شد. با شروع دوران تحصیل تصمیم به ازدواج گرفت و با دختری که چند سال پیش در جریان فعالیت های انقلابی اش با او آشنا شده بود ازدواج کرد... 🍃با آغاز از روزهای نخست درگیری در خط مرزی تا جنگ تن به تن در خرمشهر حضور داشت و نقش پررنگی را ایفا می‌کرد. تا اینکه بعد از شهادت محمد جهان آرا فرماندهی سپاه خرمشهر به دوش ایشان افتاد. 🍃به عنوان یک هر کاری که از دستش بر می آمد برای رسید به هدف مقدسش انجام می‌داد، از بلند کردن جعبه مهمات تا رانندگی و سرکشی به خطوط مقدم. تا اینکه در روز ۱٧ اردیبهشت مصادف با ولادت (ع) با برخورد ترکش توپ شد و به لقا الله پیوست... ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
‹📸🗞› ‌ •° وقتے‌مشڪے‌مد‌باشہ‌‌..خوبہ! وقتے‌ࢪنگ‌مانتو‌‌شلواࢪ‌باشہ..خوبہ! وقتے‌ࢪنگ‌عشقہ‌..خوبہ! وقتے‌ࢪنگ‌ڪت‌وشلواࢪ‌باشہ‌..باڪلاسہ! اما... وقتے‌ࢪنگ‌چادࢪ‌مشڪے‌شد،بد‌شد،آخ‌شد! افسࢪدگے‌میاࢪه.. دنبال‌حدیث‌و‌ࢪوایت‌میگࢪدید‌ڪہ‌ࢪنگ‌ مشڪے‌‌مڪࢪوهہ! ¦⇢ ¦⇢ ¦⇢ اݪݪهم‌عجݪ‌ݪوݪیڪ‌الفࢪج🤍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭━━⊰❃••🤍••❃⊱━━╮       ‌ @kami_ta_shohada ╰━━⊰❃••🤍••❃⊱━━╯