اشک
متن شعر روضه امام رضا علیه السلام،حاج سیدمهدی میرداماد:
روز شهادتت به مشهد برای پابوس نرسیدم
یادت میاد قبل محرم،تو حرمت مشکی پوشیدم
سفره را جمع می کنی آقا،فدای لطف و کرم تو
پیرهن سیاهمو سپردم،به امانات حرم تو
نشد بیام این همه راه رو،ازم قبول کن این دوماه رو
دلم گرفته بده صبرم،بیا شب اول قبرم
امسالم اربعین گذشت و نشد مقیم کربلا شم
یه کاری کن امشب کنار،پنجره فولاد تو باشم
گنبد و ایوون طلا و سقاخونت دلم رو برده
مادر من بچش رو آقا،دست امام رضا سپرده
همیشه هستم من به یادت،ورودی باب الجوادت
کاشکی یبار دیگه بتونم بالاسرت نماز بخونم
تو حرمت حال عجیبه،انگاری عطر و بوی سیبه
حرف تو با ابن شببیه...
جد تورو به خون کشیدند،سرش رو از ***
چیزی نمونده از بدنش وای،یه بوریا شد کفنش وای
🏴السَّلامُ عَلَیکم یا اهل بیت النبوه🏴
🔊مادر شدنت را به لگد از تو گرفتند
ای کاش کسی حسرت دیدار نگیرد...
ذکر توسل #شب_جمعه این هفته با نوای حاج منصور ارضی به صورت #صوتی آماده دریافت میباشد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️کانال اشک ، پایگاه نشر روضه
(جهت عضویت در کانال،بر روی لینک زیر کلیک کنید)
http://eitaa.com/joinchat/471072771Cb88ad67fd6
Roze_shab-jome_Arzi_3.mp3
11.08M
🔊توسل به حضرت زهرا و حضرت محسن بن علی به همراه روضه سیدالشهدا
◾ روضه شب جمعه
🎤حاج منصور #ارضی
☑ کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
🏴السَّلامُ عَلَیکَ یا اباعبدالله 🏴
🏴السَّلامُ عَلَیکِ یا سکینه بنت الحسین.. 🏴
🔊 بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شوم زده تازیانه ام..
◾ به مناسبت فرارسیدن پنجم ماه ربیع الاول،مصادف با شهادت حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها، توسل به محضر این بانوی مکرمه با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی به صورت #صوتی آماده دریافت میباشد
◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾
☑ کانال اشک ، پایگاه نشر روضه
(جهت عضویت در کانال،بر روی لینک زیر کلیک کنید)
http://eitaa.com/joinchat/471072771Cb88ad67fd6
Roze_h-sekineh_Mirzamohamadi_1 (1).mp3
18.32M
🔊 بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر دون زده تازیانه ام..
◾ روضه حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
☑ کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
اشک
🔊 بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر دون زده تازیانه ام.. ◾ روضه حضرت سکینه بنت الحسین سلام
متن شعر روضه شهادت حضرت سکینه سلام الله علیها، حجت الاسلام میرزامحمدی:
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام
بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام
چون شمع آب شد تنم از بس گریستم
ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم
زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت
جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم
دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی
از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم
ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی
این کوه را تن چون کاه چون کشم
پای تو و که برسر چشمان خود نهم
دست تو کو خار ز پایم برون کشم
Eitaa.com/Kanal_AshK