🖤السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام اله ☆☆☆☆☆
《گنجینه معارف》
◇ شرح فرازهایی از خطبه فدکیه◇
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بعد از غصب فدک وقتی وارد مسجد شدند آن خطبه نورانی را ارائه کردند، این خطبه یک بخش علمی عمیق دارد که آن چند سطر اوّل است؛ بعد مصارف توحید را تشریح می کند اوصاف الهی را تبیین می کند، بعد وحی و نبوت را و بعد عظمت قرآن کریم را و رهآورد قرآن کریم را اینها را بازگو می کند؛ بعد نتیجه انقلاب اسلامی که به وسیله پدر بزرگوارش (سلام الله علیه و علی اهل بیته) صورت پذیرفت شرح می دهد؛ بعد جریان فدک را مطرح می کنند هم خلیفه وقت را استیضاح می کنند هم از مردم مهاجر و انصار گِله می کند هم زن ها که اخیراً به محضر ایشان رفتند با آنها سخنانی دارند و هم گفتمانی با وجود مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیهما) دارند. این خطبه از بابرکت ترین و ذخیره مندترین معارف دینی ماست.
▪️▫️▪️▫️▪️
#خطبه فدک یکی از مهم ترین رخدادهای تاریخی و سیاسی جهان اسلام است. این خطبه نورانی فدک شایسته است که در حوزه ها و دانشگاه ها ماده درسی قرار بگیرد که روی آن کار بشود و شرح بشود و بهترین شرح را انتخاب بکنند و نخبگان در این رشته هم آرا و نظرات خود را ارائه کنند.
▪️▫️▪️▫️
🖤حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بعد از غصب فدک وقتی وارد مسجد شدند آن خطبه نورانی را ارائه کردند، این خطبه یک بخش علمی عمیق دارد که آن چند سطر اوّل است؛ بعد مصارف توحید را تشریح می کند. اوصاف الهی را تبیین می کند، بعد وحی و نبوت را و بعد عظمت قرآن کریم را و رهآورد قرآن کریم را اینها را بازگو می کند؛ بعد نتیجه انقلاب اسلامی که به وسیله پدر بزرگوارش (سلام الله علیه و علی اهل بیته) صورت پذیرفت شرح می دهد؛ بعد جریان فدک را مطرح می کنند هم خلیفه وقت را استیضاح می کنند هم از مردم مهاجر و انصار گِله می کند هم زن ها که اخیراً به محضر ایشان رفتند با آنها سخنانی دارند و هم گفتمانی با وجود مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیهما) دارند. این خطبه از بابرکت ترین و ذخیره مندترین معارف دینی ماست.
▪️▫️؛؛؛؛▪️▫️
در آغاز این خطبه یک بیان نورانی دارد که شرح آن به طور اجمال قبلاً گذشت و آن اشکال این است که از دیرزمان ثنوی ها و غیر ثنوی ها و مادیین داشتند هم وثنی، هم ثنوی و مادی که به هر حال اگر خدایی هست و خالقی هست جهان را از چه چیزی خلق کرد. اگر جهان را از «من شیء» خلق کرد، پس معلوم می شود قبلاً اشیایی بود و احتیاجی به خدا نداشت و خدا این اشیا را جمع کرد و از اینها آسمان و زمین و انسان و غیر انسان ساخت و اگر «من لا شیء» خلق کرد، «لا شیء» که عدم است نمی شود عدم را جمع کرد و با آن آسمان ساخت زمین ساخت. شیء هم که از دو طرف نقیض بیرون نیست؛ یا شیء است یا «لا شیء». از شیء محال است از «لا شیء» محال است پس خلقت محال است!!!!!
▫️▪️:::▫️▪️
این شبهه از دیرزمان بود. ما بیش از دو طرف نقیض که نداریم؛ یا «خلق الأشیاء من شیء» که محال است. یا «خلق الأشیاء من لا شیء» که آن هم محال است. این شبهه از دیرزمان بود. در خطبه نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) که مردم را برای بار دوم به جبهه صفین فرا خوانده بود، آنجا سخنی است که این شبهه را جواب می دهد؛ ولی ۲۵سال قبل از ایراد آن خطبه، وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به این شبهه پاسخ داد. در آغاز این خطبه آمده است که خدای سبحان «خلق الأشیاء لا من شیء»؛ یک تحلیل فلسفی کردند اوّلاً، بعد خلقت را تبیین کردند ثانیاً. فرمودند شما گفتید اگر خدا عالم را «من شیء» خلق بکند پس معلوم می شود قبلاً ماده بود. بخواهد از «من لا شیء» خلق بکند «لا شیء» که عدم است و نمی شود از عدم چیزی ساخت. حضرت می فرماید نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است نه «من لا شیء». اگر «من لا شیء» باشد که هر دو موجبه می شود. «نقیض شیء رفع أو مرفوع»، نقیض «کلّ شیء» سلب اوست. نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است، نه «من لا شیء». لذا فرمود «خلق الاشیاء لا من شیء»؛ یعنی جهان مُبدَع است نو است تازه است، «بِلَا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا»؛ بدون نمونه بدون الگو. نه ماده ای بود که اینها را جمع کند صورت بخشی کند، نه موجودی بود که براساس اینکه آن الگو قرار گرفته است چیزی بیافریند. مُبدع است یعنی بی ماده است، بی نمونه است، بی الگو است بی چارچوب است، خود چارچوب آفرید، ماده آفرید صورت آفرید، جهان آفرید. «خلق الاشیاء لا من شیء»، دو تا کار کرد: یکی اینکه آن بحث فلسفی عمیق را که نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست؛ نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است؛ و گرنه هر دو موجبه می شود.