هدایت شده از کانال محتوایی سفیر امین
ویژگی های فردی امام خمینی (رحمه الله).pdf
1.32M
📜فیش منبر
📖عنوان: ویژگی های فردی امام
🔖آنچه در این فیش می خوانید:
🔻 ویژگی های فردی امام خمینی (رحمه الله)
🔻1️⃣وقت شناسی و نظم در امور (بیان ۵ نمونه)
🔻2️⃣ حسن خلق (بیان ۲ نمونه)
🔻3️⃣زهد و ساده زیستی (بیان خاطرات و مستندات)
🔻4️⃣ورزش
امام علی(علیهالسّلام) می فرمایند:«آفة النجح، الکسل
🔻5️⃣ بهداشت، آراستگی ظاهر و آرامش خاطر (بیان ۹ خاطره)
🔻6️⃣شجاعت: (بیان دو نمونه)
🔻7️⃣ هنرمندی و هنرپروری امام (سلاماللهعلیه)
گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی
(نمونه های مشاعره امام)
♦️درنگ 👇
🔸مرحوم واعظ زاده شعر مولوی را خواند که:
بشنو از نی چون حکایت می کند
وز جدایی ها شکایـت می کـنـد
🔸امام در پاسخ فرمودند:
نشنو از نی کان نوای بی نواست
نی بسوزد تـلّ خـاکستـر شـود
بشنو از دل کان حریم کبریاست
دل بـسـوزد خـانـه دلـبــر شـود
♦️اشعار امام برگرفته از روح بلند عرفانی و نشانه ای از وسعت اندیشه و نگاه ایشان به جهان و آفرینش الهی بود.
📎#مناسبتی
📎#امام_خمینی رحمةاللهعلیه
📎#رحلت_امام_خمینی رحمةاللهعلیه
📎#چهارده_خرداد
📎#متوسطه
✏️در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم.
•┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈•
✏️https://eitaa.com/safiramin
هدایت شده از کانال محتوایی سفیر امین
🔴 فضیلت عجیب زیارت امام رضا علیهالسلام
🌺 شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند:
🔹 حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت.
وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت:
حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛
در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند.
حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود:
🔴 برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله
🔵 خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله
📚 داستانهای شگفت انگیز ص ۱۶۵
🌕 ۲۳ ذیقعده روز مخصوص زیارتی #امام_رضا علیه السلام
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_و_اهل_بیت
#سخنرانی_کوتاه
#مناسبتی
#متوسطه_به_بالا
🕌در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم.
•┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈•
✏️https://eitaa.com/safiramin