[کانالِ فاطمه🦦]
+کجا دوست داشتی زمان متوقف بشه؟ _وقتی غرقِ آینه کاری های حرم آقا امام هادی و امام عسکری (ع)شده بود
ولی کاش میشد باهم قرار میزاشتم
فردا بعد نماز ظهر زیر همین سقف
همدیگه رو میدیدیم😊💔...
#شهادت_امام_حسن_عسکری
[ @kanale_fateme]
#طولانی_نویسی
تا حالا وسط قهقهه گریه کردید ؟
ی تجربه ی باحالِ
جوری که اگه کسی کنارتون باشه
قطعا فکر میکنه خُل شدید 🤷♀
بمونه از اولین گریه ای که
از دل قهقهه دراومد..
میدونید چرا برام جذابه اینکه اولین ها ثبت بشه برام؟
چون خیلی هامون یادمون نمیاد
اولین بار و آخرین بار خیلی از اتفاقا رو
شماها یادتونه ؟
ما آدما هرکاری مون بالاخره ی اولین باری
داره دیگه ،ولی یادمون نمیاد...
ولی حالا که آدم بزرگ شدیم
پس به اولین هامون بیشتر توجه کنیم..
مثلا اولین باری که با دوستات بری کافه
یا اولین باری که رانندگی کنی
اولین باری که چادر سر کنی
اولین باری که ی آرایش خفن کنی
اولین باری که بتونی ی غذای خوب بپزی...
اولین باری که تنهایی سفر کنی...
توجه به زندگیمون ،
زندگی رو باحال جلوه میده😄
چرا گریه کردم؟
(داشتم کلیپ چندتا مامان بزرگ ومیدیدم
یاد مادرجونم افتادم ،خدا همه رفتگان و رحمت کنه )
خدا از سر تقصیرات اونی که
آهنگِ
الو پِ پِ تو صندوق کیلو کیلو جنسه
خونده بگذره....
چندروزه افتاده سر زبونم
این چه وضعشه آخه🦦
[ @kanale_fateme]
#طولانی_نویسی
زندگی در گذره ...
ماشین لباسشویی کار خودشو میکنه
گاز با شعله ی آروم اش غذارو میپزه
گوشی صدای آهنگ اش به گوش میرسه
حتی زمان هم کار خودشو میکنه
آخه لحظه ها منتظر اومدن مهمون ها نشستن..
کولرهم داره همه توان اش و میزاره
که جلوی گرمارو بگیره...
زنی هم در این میان ،راه میره
گل های قالی رو میبینه
و دست خیس اش رو
که ظرف هارو آب کشیده
با گوشه ی لباس اش خشک میکنه..
شاید بایدبره و آینه رو دستمال بکشه..
و توی آینه به خودش نگاه کنه..
و زندگی اش رو به آغوش بکشه...
آره زندگی در گذره:)
#طولانی_نویسی
یکم حرف بزنیم بعد دو سه روز دیگه🦦
از تنهایی سفر رفتن بگم
من فکر کنم دفعه ی سومیِ که دارم تنها میرم مشهد...
با رفت و برگشت میشه ۴امین...
اون دفعه های اول که با قطار خواستم برم.کوپه ام با آقایون افتاده بود و همه آقا
فقط من خانم
از شدن استرس اش میتونم بگم که
گریه افتادم😂..
نیم ساعتی رو توی راهرو موندم تا رییس قطار اومد و جابه جا شدم با کوپه ی دیگه..
برای یک آدم تنها بعضی وقتا نبود امنیت باعث اذیت نیست
نبود کسی که هواشو داشته باشه باعث اذیته ...
اما از ی جایی که یکم بزرگ میشیم
میفهمیم قرار نیست همیشه هم
کسی هوادار ما باشه ..
و باید ناز نازی بودن و گذاشت کنار..
خودمون باید گلیممون و بکشیم بیرون..
(حالا من دارم از سفر تنهایی میگم)
یکی میره مهاجرت میکنه
یکی مجبوره خوابگاه بره
یکی شهر دور عروس میشه ..
و و و ...
ولی همه ی اینها ته اش این میشه که
هِی دختر اینقدر درد رو به رنج تبدیل نکن...
دیدید بعضیا ۳۰سالشون هم بشه
دوست دارن با مامانشون برن دکتر
هممون همینیم ..
ولی هممون باید با واقعیت ها رو برو بشیم...
شاید واقعیت این میشه که قرار نیست
همیشه ی بچه کوچولو باشی و کسی مسئول مراقبت از تو..
پس اگر جایی مجبور شدی خودت ی کارایی رو انجام بدی،
حواست باشه فکر نکنی که تنهایی
کسی به فکرت نیست..
چقدر دنیا سخته ..
حالا من چیکار کنم..
واقعیت اینه :هیچکار....
اون کاری که باید انجام بدی رو
فقط انجام بده ...
#روانشناسی_طور
خب فکر نمیکردم
ی روزی ساعت ۵ صبح
تو تهران
برم نون بربری و پنیر بخرم 😁
[ @kanale_tateme]