#اربعین💔
#امام حسین همه
#روضه اربعین
گرچه تقدیرِ دل این شد به حرم تا نرود
تو حسینِ همهای هرکه رود یا نرود
تو حسینِ همهای صحبت خوب و بد نیست
آنکه رود است محال است به دریا نرود
تو حسینِ همهای بارشِ باران و نسیم
اَبر اَبر است ندیدیم به هرجا نرود
تو حسینِ همهای ، در دلِ هر دلشوره
پشتِ هر بغض که میگفت مبادا نرود
نه فقط آنِ همانی که حرم را دیده
آنِ آنکه قدمی سوی تو حتی نرود
نه محال است محال است محال است حسین
پیشِ جامانده از این جادهی زیبا نرود
پیش آن مرد که در گوشهی بیمارستان
کنج شش گوشه برایش شده رویا ، نرود
پیش آن مادرِ پیری که ندارد پایی
که قدم را بگذارد دل صحرا ، نرود
پیش سجادهی آن مادرِ نابینایی
که نشسته به دلش داغِ تماشا ، نرود
یا که در وقت گرفتاری آن مردیکه
ارمنی است ولی عاشقِ سقا ، نرود
یا به دیدارِ جوانی که گرفتار شده
هیچکس نیست به دادش برسد تا نرود
یا به دادِ دل آوارهی معتادی که
چاییِ روضه چشیده است به لبها ، نرود
پیش آن لاتِ جوانی که زمینگیرش کرد
پدری پیر و زمینگیر .... که حالا نرود
پیش آن محتضری که به نفس اُفتاده
تا حسینش نرسیده است زِ دنیا نرود
فاصله نیست میان حرمت با دلها
تو حسین همهای هر که رود یا نرود
سخت آن نیست که پا رنجِ بیابان بکشد
سخت آن است که مجنون سوی لیلا نرود
هرکه اُفتاد به این راه پس از آن حس کرد
مُردن آسانتر از آن است که آنجا نرود
گرمی روزِ نفَس سوز و تب و تاول پا
اینهمه عشق که از خاطرِ زهرا نرود
آنکه خرج سفر یک دو نفر را داده
دست خالی دمِ مرگش تک و تنها نرود
هرکه هرجاست به دنبال طبیب است طبیب
هرکه اینجاست به دنبالِ مداوا نرود
سفرم را سرِ تو با همه قسمت کردم
به خصوص آنکه به من گفت که هرجا نرود
ما نرفتیم به جایی و به مولا سوگند
که حسین است و بهشتی است که بی ما نرود....
کربلا سخت شلوغ است بیا شام رویم
تا عقیله به سوی علقمه تنها نرود
بارِ خود بسته و محمل به زمین است ولی
بی سهساله چه کند آه روَد یا نرود
به لبش بود دعا کاش پس از این با سر
بغل دخترکی ، سر زده بابا نرود
میرسد کرببلا قافلهای پاشیده
که بجز آه زِ لبها به ثریا نرود
زینب از ناقه زمین خورد همه اُفتادند
آنکه بالا به جز از زانوی سقا نرود
زینب است و روی زانو بدنش را میبُرد
نذر کرده است به گودال که با پا نرود
نوزده طفل از این قافله جامانده چرا...
گفت از شام ، کسی کاش به آنجا نرود
دید با مشک سکینه است دعایش این شد
برود هر طرف و علقمه اما نرود
همهاش فکر رُباب است حواسش جمع است
به سرِ تربت خالیِ علی تا نرود
بستری نرمتر از سینهی بابایش نیست
هیچ جای دگر این کودکِ زیبا نرود
یادش اُفتاد از این خیمه به آن خیمه دوید
که حرامی به سوی دختر نوپا نرود
پیکری دید ولی مزرعهی نیزه شده
حق بده اینهمه سرنیزه به یکجا نرود
عاقبت پیش حسین آمد و عریانش دید...
دست خالی کسی از غارتِ آقا نرود
میزدندش برود شام ولی فهمیدند
تا که بوسه نزند بر روی رگها نرود...
حسن لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زینب_س
#اربعین
یک اربعین چو کاسهی خون، هر دو دیده شد
یک اربعین سرت به سر نیزه دیده شد
یادم نمیرود که در اینجا چه دیدهام
گلهای باغ فاطمه با خنده چیده شد
ای همسفر! ز رنج سفر این قدر بدان
از داغ غصههای تو زینب خمیده شد
ای گوشوار عرش برین! بهر گوشوار
گوش تمام دخترکانت دریده شد
هر وقت بین ره به زمین خورد کودکی
آنجا صدای گریهی زهرا شنیده شد
سربسته گویمت که مپرس از سه سالهات
درگوشهی خرابه یتیمت شهیده شد
در چار فرسخ است اگر حد تربتت
چون زیر نعل جسم تو هرسو کشیده شد
زینب کجا و کوچه و بازار بردهها
رنگ از رخ تمام اسیران پریده شد
محمود_اسدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین
بايد نشست و از برکاتى چنين نوشت
تا روز حشر از حسناتى چنين نوشت
از کشتى وسيع نجاتى چنين نوشت
از شور بهتر از عرفاتى چنين نوشت
بر گردن جهان تشيع چه دِيْنى است
اين شور بىمقايسه حج حسينى است
کى ديده است جمعيتى اينچنين، بگو
شور و شعور و تربيتى اينچنين، بگو
يک مکتب و اهميتى اينچنين، بگو
کى ديده است تسليتى اينچنين، بگو
پاى پياده در دل صحرا به شوق کيست؟
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که درسى حماسى است
يک مکتب مجرب انسانشناسى است
رزمايش بزرگ عبادى سياسى است
اين کار ريشهایست، پيامش اساسى است
بىسابقهترين تجمع روى زمين شده است
حالا مدال وحدت ما اربعين شده است
اين اربعين همايشى از اتحاد ماست
يک پرده از نمايش يومالجهاد ماست
مقياسى از تلاطم مردم نهاد ماست
اين اربعين نشانهاى از اعتقاد ماست
ما سالهاست عاشق يک بىکفن شديم
تأثير عاشقى است که دور از وطن شديم
وقت وصال مىطلبد دل به جاده زد
موکب به موکب از لب پیمانه باده زد
بايد در اين مسير قدم بىاراده زد
بوسه به روى تاول پاى پياده زد
عاشقشدن وسيلهی آوارهبودن است
آوارگى نتيجهی بيچارهبودن است
مردم دلى به سوى قرن مىبرند آه
جانهاى مست را سوى تن مىبرند آه
سر را براى کشتهشدن مىبرند آه
دنبال خويش بچه و زن مىبرند آه
شکر خدا که غذاى فراوان رساندهاند
زوار شاه تشنه که تشنه نماندهاند
پاى پُر آبله غم مرهم نداشتند
چيزى براى طى سفر کم نداشتند
زنهاى اين پيادهروى غم نداشتند
يک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند
يک لحظه چادر از سر يک زن جدا نشد
يک گوشواره دردسر گوشها نشد
بعد از حسين جوشش مکتب شروع شد
خونش که ريخت، گريهی هرشب شروع شد
در بين دختران حرم تب شروع شد
يک اربعين رسالت زينب شروع شد
گرچه به روى ناقهی عريان سوار شد
حيدر شد و همه سخنش ذوالفقار شد
مرثيه را به وادى کوفه رساند و رفت
او سنگ خورد؛ ولى خطبه خواند و رفت
در بين کوچه چادر خود را تکاند و رفت
ابن زياد را سر جايش نشاند و رفت
کاخ يزيد را به سر او خراب کرد
او يکتنه به جاى همه انقلاب کرد
محمدجواد_پرچمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زینب_س
#اربعین
...من در پی هر کودک تنها دویدم
بعد از تو یک روزِ خوش از دنیا ندیدم
آتشْ پرستار تن سجاد بود و ...
کار همه اهل حرم فریاد بود و ...
از دردِ کعب نی، یکی فریاد میزد
او سوی مقتل میدوید و داد میزد
دستی به رخسار سهساله قاب گردید
سیلی به گوش کودکانت باب گردید
دیدم سکینه رو به سوی علقمه داشت
"بنگر عموجان حال ما را" زمزمه داشت
بار غمت بر شانهها تا شام بردم
سنگ از عدوی مرتضی، از بام خوردم
بزم شراب و خیزران و رأس در طشت
طفل سهساله و خرابه، یادِ آن دشت
یک یادگارت در خرابه ماندْ، بی من
اما به زودی در کنارش میرسم من
درکوفه هم برحال ما رحمی نکردند
بر آل پاک مصطفی رحمی نکردند
محزون شدم اما اسیر غم نگشتم
غم روی غم دیدم ولیکن خم نگشتم
من هرچه دیدم غیر زیبایی ندیدم
از قتلگاه تو به عرش حقّ رسیدم
وحید_دکامین
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س
#اربعین
باز شور تو در سرم افتاد
اشک از چشم مضطرم افتاد
خود به خود تشنه میشوم زیرا
تشنه بر خاک، دلبرم افتاد
دل من بیهوا هوایی شد
با نگاه شما خدایی شد
این دل بی قرار آلوده
نالهای کرد و کربلایی شد
گوش من پر شد از صدای کسی
در نمیآید از کسی نفسی
قافله آمده مهیا شو
همتی کن به کاروان برسی
خواهری خسته، دل غمین آمد
صاحب نطق آتشین آمد
کاروان آمد و قیامت شد
محشر عالم اربعین آمد
از شترها تمام افتادند
مثل صیدی به دام افتادند
بین گرما و خاک تفدیده
روی قبر امام افتادند
هر کسی روی قبر دلبر خود
برسر خاک مینهد سر خود
آه از آن لحظهای که خواهرها
یاد کردند از برادر خود
شور محشر دوباره بر پا شد
لب زینب به روضهها وا شد
ای برادر بلند شو از جا
تا بگویم به تو چه با ما شد
من کیام زینب ستم سوزم
کشتهی داغهای آنروزم
گرچه قلبم شکسته شد اما
زینبم سربلند و پیروزم
کوفه رفتم ولی علی بودم
غرق ذکر سینجلی بودم
بین نامحرمان که جایم نیست
بین نامحرمان ولی بودم
ابرخونبار کاروان بودم
من علمدار کاروان بودم
زینب و چند کودک زخمی
من پرستار کاروان بودم
گریه کردم تمام خندیدند
پای رأس امام خندیدند
گفتم این سر، سر حسین من است
بی حیاها مدام خندیدند
خواهرت را به شام میبردند
بین آن ازدحام میبردند
پسرت را به تازیانهشان
با غضب چون غلام میبردند
کس نکرده به ما وفا هرگز
بینشان صحبت از خدا هرگز
همه را میبرم ز یاد اما
ستم نیزهدار را هرگز
بی وضو دست بر سرت میزد
پنجه بر موی اطهرت میزد
تیشه میزد به ریشهی قلبم
دخترت را برابرت میزد
همه را با تو رو به رو می کرد
نیزه را در گلو فرو می کرد
سر عباس را زمین می زد
دختر تو عمو عمو می کرد
کشتهی دور از وطن! برخیز
عشق من! پاره پیرهن! برخیز
پیکر بین بوریا مانده
بهرت آوردهام کفن برخیز
ابر غم روی ماه میافتاد
دخترت بین راه میافتاد
جسم تو در خیال من دائم
بین آن قتلگاه میافتاد
اربعین کربلا چه حالی بود
عطر زهرا در آن حوالی بود
همه بودند دور قبر حسین
حیف جای رقیه خالی بود
روی خود را به لطمه آزردند
بر سر هر مزار پژمردند
بعد از آن بانوان اهل حرم
عمه را سوی علقمه بردند
نَفَسِ پاک و پُر اثر زینب
نافله خوان هر سحر زینب
قد خود نه، که قد دشمن را
خم نموده است تا کمر زینب
مجتبی_شکریان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س
#اربعین
اى جان ما فداى تو؛ لبيك ياحسين
هستى است رونماى تو؛ لبيك ياحسين
اى نَفْس مُطمَئنّه كه تنها فقط خداى
گرديده خونْ بهاى تو؛ لبيك ياحسين
هَلْ مِنْ مُعينْ تو گفتى و گوئيم يك صدا
در پاسخ نداى تو: لبيك ياحسين
توحيد را به قتلگهت كردهاى بيان
حق راضى از رضاى تو؛ لبيك ياحسين
زينب كنار پيكر تو گفت: تا ابد
برپا بُوَد لَواى تو؛ لبيك ياحسين
شكرخدا كه فاطمه ما را دعا نمود
گشتيم مبتلاى تو؛ لبيك ياحسين
جا ماندهايم و دل به همين خوش كنيم كه
اينجاست كربلاى تو؛ لبيك ياحسين
::
پيغمبرانه مُعتكفم در حَراى تو
هر روضه شعبهایست ز صحن و سراى تو
با سينهاى پر از غم و با ديدهی ترى
قامت خميده مىرسد از راه خواهرى
باور نمیكند كه چهها آمده سرش!
يك اربعين گذشته ز هجر برادرى
دارد مرور مىكند آن خاطرات را
بر روى خاك بود چه گلهاى پرپرى
تنها حسين ماند و زمان وداع شد
بوسه زند به زير گلو جاى مادرى
يك ساعتى گذشت كه از روى تَل بِديد
بر جاى بوسهاش بزند بوسه خنجرى
لرزيد كربلا و هوا تيره گشت و ديد
رفته به روى نيزهی بيدادگر سرى
اما هنوز كينهی دشمن نشد تمام
ده اسب تاختند روى جسم اطهرى
بعد از حسين بود كه غارت شروع شد
بعد از حسين رنج اسارت شروع شد
على_اصغر_انصاريان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#امام_زمان_عج
#اربعین
حق من این بود از رفیقان جا بمانم!
ماندم چرا نگذاشتی تنها بمانم؟!
من که نمیدانم چرا در کربلایم!
شاید مرا اینجا کشاندی تا بمانم
این زائران امواج شورانگیز عشقند
بگذار در آغوش این دریا بمانم
حتی اگر هم این زیارت خواب باشد
تا عمر دارم کاش در رؤیا بمانم
من برنمیگردم دلم اینجاست اما
ای کاش میشد با دلم اینجا بمانم!
من هر چه دارم از دعای مادر توست
بگذار زیر سایهٔ زهرا بمانم
محمدعلي_بياباني
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حماسه_ی
#اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
صحرا به صحرا، کو به کو، داريم نم نم میرويم
پشت سر هم، دم به دم، آدم به آدم میرويم
ما هر دو عالم را به اين معراج دعوت میکنيم
از اين سوى عالم اگر آن سوى عالم میرويم
راهىشدن، دريا شدن، يعنى کمال قطرهها
ما هم به راه افتادهايم و جانب يم میرويم
در شعله آتش میشويم، آتش به عالم میزنيم
هم مثل يک پروانه میسوزيم ما، هم میرويم
هم در نجف، هم کربلا، پرچم به دست زينب است
هر جا که پرچم میرود، دنبال پرچم میرويم
عيسى بن مريم، آدم، ابراهيم، موسى، نوح، هود
اين راه را پيغمبران رفتند و ما هم میرويم
ما تشنهی وصليم و دنبال سلوک وصلتيم
پس پابرهنه، تشنهلب، تا نهر علقم میرويم
بىواسطه اسماء حق در ما تجلى میکند
هر وقت تحت قبهى سلطان عالم میرويم
علی_اکبر_لطیفیان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
#اربعین
مجنونترين آوارهی روي زمينم
آوارهی كرب و بلا در اربعينم
ديگر نخواهم داشت در دل آرزويی
امروز اگر مهدی زهرا را ببينم
آقا كجاي شهر هستي تا بيايم
قدری به پای روضههای تو نشينم
با گريه كردن بر غريبی تو آقا
امروز كامل میشود اركان دينم
اي كاش ميشد تا كه همچون جاده من نيز
از خاك پايت هرقدم بوسه بچينم
اي وای كه از راه آمد اربعين و
از غصهی زينب نمردم، شرمگينم
محمدعلی_بیابانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#اربعین
#محاوره
نه باورم نمیشه که اومدم
باور نمیکنم مسافر شدم
اگه که خوابم، منو بیدار نکن
چه خوبه خوابِ اینکه زائر شدم
خوبا همه جمعن و من بینشون
یعنی که این بدم سعادت داره
من؟! اربعین؟! راه نجف کربلا؟!
رؤیاهام انگار که حقیقت داره
حقیقته میخام بیام کنارت؟
با اینکه بیشتر شبیه خواب شده
نمیدونی وقتی که راهی شدم
پشتْسر من چه دلایی آب شده
خودت بگو حالا به غیر روضه
کجا برن از کربلا جاموندهها
سلام اول من و قبول کن
از طرف تموم جاموندهها
هر چی توقع تو از من کمه
رو دوشم التماسْ دعا زیاده
شاه دو عالم! کرمت رو برم
دور و برت چقد گدا زیاده
یه شب توی یکی از این موکبا
انگاری روحم از بدن جدا شد
آخه تو آسمون، کبوتر دیدم
یهو دلم تنگ امام رضا شد
نمیدونم کی و کجا از آقا
دوای زخم سینهمو گرفتم
فقط اینو میدونم آخر امسال
برات اربعینمو گرفتم
حالا میخوام یه سر برم زیارت
به نیت آقای مهربونم
میرم توی گودال قتلگاه و
روضهی یابن شبیبو میخونم
یابن شبیب! جدمو سر بریدن
جدمو با شمشیر و دشنه کشتن
ذبیح و قبل کشتن آبش میدن
یابن شبیب! جدمو تشنه کشتن
یابن شبیب! مدینه تکرار شد و
دنیا روی سرامون آوار شد و
فقط یه حرف میزنم و رد میشم
ناموسمون راهی بازار شد و....
محمدعلي_بيابانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زینب_س
#اربعین
از فراق من و دلدار چهل روز گذشت
از شب آخر دیدار چهل روز گذشت
از همان شب که زن و بچهی دلخونت را
من شدم قافله سالار، چهل روز گذشت
از شبی تلخ که همراه یتیمان بودم
وسط شعله گرفتار، چهل روز گذشت
از شب شام غریبان که زمین میافتاد
پسرت با تن تبدار، چهل روز گذشت
از غروبی که تنت زیر سم مرکب رفت
من شدم بی کس و بی یار، چهل روز گذشت
از غروبی که دو تا دخترکانت مردند
پشت یک بوتهای از خار، چهل روز گذشت
من که یک روز جدا از تو شدم، پژمردم
باورم نیست که این بار چهل روز گذشت
تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت
محمود_مربوبی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام حسین ع
#اربعین
#حضرت زینب س
چهل روزه ندیدمت،
نگو چرا جون بر لبم
شاید نمی شناسی منو
به اون خدا من زینبم
داداش اگه کمونیم،تو بوده ای جوونیم،
رفتی که پیرم
رسمش نبود داداش جونم، تو بری و من بمونم، بذار بمیرم
💔غریب و بی کفن حسین
ما رو غریب که دیده اند،
به اشکمون خندیده اند
به پای نیزه سرت،
پیش چشام رقصیده اند
بگو که ناموس خدا،
مگه کوچه بازاریه
غمی که پشتمو شکست،
غم امانت داریه
داداش یاس تو چیده شد،
چه جور بگم با دست خود،
با آه و گریه قبری
کوچیک کندم براش،
ریختم خاک و یواش یواش،
روی رقیه، با گریه
💔غریب مادر یا حسین
💔چهل روزه ندیدمت
دردم که تازیونه و
رخ سرخ و کبود نبود
دردم اینه که جای من
محله یهود نبود
آمون زقلب تیره شون
امون زچشم خیرشون
سرگرمی شون کتک زدن
یتیم کُشی بود سیره شون
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG