eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
551 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
151 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
1404 هشتم محرم امام زمان( عج) حضرت علی اکبر علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم 🔸ای دادخواه عترت و قرآن بیا بیا 🔸وی زخم دین به تیغ تو درمان بیا بیا 🔸از زخم هر شهید ندا می‌شود بلند 🔸کای التیام زخم شهیدان! بیا بیا... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان.. ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران عزاداربا آقا امام حسین علیه السلام انشاالله به آبروی جوانش علی اکبر حاجت روا بشید شب هشتم محرمه این ایام هم دارد تمام میشه معلوم نیست تا سال آینده ومحرم دیگری زنده باشیم خیلی ها سالهای گذشته در این مجلس ومحفل شرکت داشتند که اسیر خاک شده اند انشاالله روحشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند حسین جان شب علی اکبرِ امشب .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم منو ببخش بابا ....عزادران علی اکبر آمد خدمت بابا اذن میدان گرفت امام حسین یک نگاه به علی اکبر کردبا دست خود بر آو زره جنگ پوشانیدند زنهای حرم آمدند دور علی اکبر راگرفتند مثل پروانه دور علی اکبر می چرخاند اشک از چشمان همه سرازیر شده آبی عبدالله جلو آمد فرمود دامن علی اکبر را رها کنید علی اکبر قدری که حرکت کرد اشک از چشمان ابا عبدالله برمحاسن شریفش جاری شد عرض کرد خدا شاهد باش رفت به طرف این قوم.. جوانی که شبیه ترین مردم به رسول تو بود، هر وقت مشتاق نگاه پیغمبر میشدیم، نگاه به چهره علی می کردیم .. هروقت امام حسین با اهل بیت یاد پیغمبر می کردند نگاه به علی اکبر می کردند وقتی امام حسین دلشان برای صوت قرآن پیغمبر تنگ می شد می فرمود علی برایم قرآن بخوان حالا علی اکبر از کنار بابا سوی میدان می رود همین که روانه میدان شد دستها رابه محاسنش گرفت قدری پیاده دنبال علی اکبر رفت پشت سر علی قرآن خواند رفت به سمت میدان.. یا صاحب الزمان.. جنگ نمایانی کرد.. خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..برگشت صدا زد بابا بابا دارم از تشنگی میمیرم. ابی عبدالله به گریه افتاد.. فرمود عزیز دلم.. علی جان طاقت بیار بابا.. خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..برگشت به سمت میدان طولی نکشید.. صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه.. بابا به دادم برس افتاد روی اسب.. بعضی مقاتل نوشتند.. مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط لشکر دشمن. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. انشاالله داغ جوان نبینی دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. یکی با شمشیر میزنه...یکی با نیزه میزنه یکی با سنگ میزنه... بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره. روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. 🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی 🔸زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر علی رو به دامن گرفته..دلش آرام نشد هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها..صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم حسین آرام جانم..حسین روح و روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
✨ کرب و بلا حال و هوایی داره ✨دو بار‌گاه باصفایی داره (رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟) ✨روی یکی از این حرم های زیبا ✨نوشته یا حسین عزیز زهرا (دلت رفت کربلا؟) ✨اون یکی با سیم دلت می شه وصل ✨روسر درش نوشته یا اباالفضل (یا اباالفضل)3 امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل ✨آخ همه دار و ندارم را بگیرید ✨ولی عباس را از من نگیرید ⬅️ بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون.... ⬅️(اوج)امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن... ⬅️(اوج)همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادرتو... (اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. ✨ کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) ✨ شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل ✨بودُ امیدم مرا یاری کنی ✨ سالها بهرم علمداری کنی ✨آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 🌾 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد 🌾دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد 🌾 دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده 🌾 تا نگویند حسین داغ برادر دیده 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌾 کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم؟ نه باده مانده نه چیزی از این سبو چه کنم؟ به فرض اینکه مرا سمت خیمه ها بردی اگر سکینه به من گفت آب کو، چه کنم؟ بدون دست شدم من که پای می‌کوبند عزیز فاطمه ! درمانده ام بگو چه کنم؟ چهار تا یل ام البنین فدات شوند تو را چو دوره کنند از چهارسو چه کنم؟ برای حنجر تو سینه ام به تنگ آمد  اگر که نیزه نشیند بر این گلو چه کنم؟ حسین من! عزیز دلم! آقا زین العابدین علیه السلام فرمود: هفت مرتبه بابای من بلند بلند گریه کرد. از این هفت مرتبه، سه جاشو برا اباالفضل نقل کردم. یه جا موقعی که میخواست بره. گفت سینه ام داره سنگینی میکنه، ابی عبدالله مشک آبو آورد دستش داد. برو قدری برا این بچه ها آب بیار. خودِ ابی عبدالله رکاب شد برا عباس. "إرکب بنفسی أنت"... سوار شو دورت بگردم. زین العابدین فرمود: اینجا بابام دست گردن عموم انداخته اینقدر گریه کرده بود، که وقتی عموم اومد با من خداحافظی کنه همه پیراهنش از اشک بابام تر شده بود. تو این گریه، اگه حسین گریه میکرد زینب کنارش بود آرومش میکرد. اما یه گریه ای کنار بدن داشت،" و بَکا بُکاء عالیا... " هرچی صدای گریه حسین بیشتر میشد، صدا هلهله ها بیشتر میشد. میشنوی صدا هلهله ها رو؟ به اندازه ای که میشنوی امروز باید داد بزنی. اما گریه آخریش، از همه مظلومانه تر بود. اهل خیام دارن نگاه میکنن. ابی عبدالله یه دست به کمر گرفته، یه دست به عنان ذوالجناح. برا اینکه بچه ها نبینن دیدن حسین داره با آستینش اشک هاشو پاک میکنه. آه... آه... از طرز اومدن ابی عبدالله و گریه هاش، سریع عمه سادات دوید تو خیمه، رباب دیگه آروم باش. حرف از آب نزنی یه وقت. بچه ها رو یه گوشه ای جمع کرد. می بینه حال برادرو. حسین نزدیک خیمه ها نشست رو خاکا. آه... دیگه پاها جون نداره. یه وقت دید یه نازدانه ای دوان دوان اومد. نشست رو زانوی بابا. اشکای بابا رو پاک میکنه. صدا زد "أبتا... أین عَمّی العباس؟" چرا بدون عموم برگشتی باباجان؟ رسم در عرب اینه، اگه کسی از دنیا میره، عمود خیمه اشو میکشن. خیمه که رو زمین میفته یعنی دیگه این خیمه صاحب نداره. برا اینکه همه حرفا رو یه جا جواب بده ابی عبدالله ، دیدن پاشد عمود خیمهٔ عباسو کشید. رو کرد به عمه سادات، صدا زد زینب جان زیاد وقت نداریم، اینا دارن میان سمت خیمه ها. برو گوشواره ها رو دربیار. برو گره معجرا رو محکم کن...* «ای حسین. دستا بیاد بالا. هرکجا هستی صدا ناله ات رو برسون علقمه. میخوای عباس امروز دعات کنه. از پرده جگر بگو یا حسین...» کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
روز دهم محرم حسینی امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روز عاشورای حسینی است محرم هم تمام شد بگید خدایا شاکرم که امسال هم توانستیم در عزاداری سید الشهدا شرکت کنیم خیلی بود دربین ما ولی جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️غم تو آتشی بر جان ما زد ♦️یکی آتش به جان خیمه‌ها زد ♦️یکی انگشت و هم انگشترت برد ♦️یکی راس تو را بر نیزه‌ها زد ♦️زینب بیا وقت وداع آخرم شد ♦️آمادۀ خنجر دگر این حنجرم شد ♦️ای خواهری که هر کجا یارم تو بودی ♦️از کودکی غمخوار و دلدارم تو بودی ♦️بنگر کنون نخل جدایی جان گرفته ♦️آن روزهای خوب ما پایان گرفته ♦️ای خواهر نالان خدا باشد نگهدار ♦️من می روم میدان خدا باشد نگهدار ⬅️روز عاشورای امام حسین است ، روزتنهایی عزیز فاطمه است ، عجب روضه جانسوزی است روضه وداع امام حسین ، عزاداران امروز برای غربت حسین گریه کند بیاد آن ساعتی که ابی عبدالله به سوی میدان حرکت کرد آمدند دورش را گرفتند یکی صدا می زند : حسین بیا ما را به مدینه باز گردان ، یکی می گوید: حسین با این زن و بچه چه کنم ، بچه ها دور بابا می گردند تمام زن ها را ساکت کرد حسین ، اما کسی که آرام نمی شد زینب است ، دست ولایت روی قلب خواهر گذاشت «و اَشارَ بیَدِه الی قلب اُخته» زینب هم آرام شد یک دفعه صدا زد حسین جان می خواهی بروی برو . 🔶جان خواهر در غمم زاری مکن 🔶با صدا بهرم عزاداری مکن 🔶هر چه باشد تو علی را دختری 🔶عصمت الهی و زهرا پروری 🔶خانه سوزان را تو صاحب خانه باش 🔶با زنان در همرهی مردانه باش 🔶گر خورد سیلی سکینه دم مزن 🔶عالمی زین دم زدن بر هم مزن 🔶هست بر من ناگوار و نا پسند 🔶از تو زینب گر صدا گردد بلاند 🔶با تو هستم جان خواهر همسفر 🔶تو به پا این راه کوبی من به سر ⏪وقتی نگاه کرد دید زینب داره می آید ، خواهرم کجا می آیی ، صدا زد : حسینم وقتی حرکت کردی یاد وصیت مادرم زهرا افتادم . امام حسین تا نام مادر را شنید منقلب شد، فوراً پیاده شد ، صدا زد زینبم مگر مادرم چه فرموده ؟ برادرم مادرم فرموده : عصر عاشورا عوض من زیر گلوی حسینم را ببوس . اینجا زیر گلوی حسین را بوسید اما ساعتی بعد هم آمد گودال قتلگاه لبها را گذاشت بر رگهای بریده حسین . رگهای گلوی خشک گردیده ببوس جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس این تن که زهر زخم به تیغ دشمن وا کرده دو لب به خصم ببوس حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شب یازدهم محرم شام غریبان امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت ♦️سنگ ها بال زنان سوی برادر می رفت ♦️آسمان ها و زمین داشت به هم می پیچید ♦️سمت گودال کسی دست به خنجر می رفت ♦️ساعتی بعد که آتش به حرم بر پا شد ♦️همه سر ها به روی نیزه ی لشگر می رفت ♦️خیمه تاراج شد و هر طرفی دست به دست ♦️بین گهواره ی خالی دل مادر می رفت ♦️از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند ♦️گوشواره که نه گیسو پی معجر می رفت ♦️نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد ♦️یک نفر در طمع جایزه با سر می رفت ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب شام غریبان امام حسین است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... امشب مصیبت خیلی سنگینه... امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند... دیگه روضه خون نمیخواهی... زیر لب آروم آروم بگو... وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... 🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب 🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است امشب مادرش فاطمه میاد کربلا... 🔸زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا 🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه... ناله میزنه... اشک میریزه... میگه وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند حسین جان... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید... با زینب کبری هم ناله شید... خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب الله اکبر... در نصف روز... جلو چشماش... همه عزيزانش رو سر بریدند... 🔸چه خون شد دل زینب خدا به داد دل زینب برسه... چه حالی داره وقتی میبینه... یه طرف بدن بی سر حسینش... توی گودی قتلگاه... یه طرف دستهای قلم شده عباسش.. کنار شط فرات... یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر... یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا... یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده... خدایا چکار کنه زینب... با اينهمه مصیبت... 🔸چه خون شد دل زینب این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته... هم پرستار امام سجاده... هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه... مجسم کن... هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند... اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن... یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست... وقتی میرفت خیلی تشنه بود... آیا بهش آب دادند یا نه... یکی میگه خانوم جان زینب... عمو جانم عباس کجاست.. یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه... امان... امان... یکی جای تازیانه ها رو نشون میده... یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده... یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب چی کشید زینب... از یک طرف مصیبت برادر... از طرفی هم مصیبت اسارت... امام سجاد فرمودند... شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود... دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند.. زبان حال خانوم زینب کبری است... 🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار آخ... برادر خوبم حسین... 🔸غریبی و اسیری چاره داره 🔸ولی آخر کشد ما را غم یار حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
سکوتِ ماسه‌های داغ یعنی؛ بسترش با من صدای بادِ سوزان می‌رسد: خاکسترش با من غریبِ زخمیِ لب‌تشنه گیر اُفتاده در گودال که حتی آفتابِ داغ گوید  پیکرش با من حرامی‌ها و قاتل‌ها همه جمع‌اند؛ می‌گویند که از این زخم خورده کَندنِ بال و پَرَش با من   یکی می‌گفت با نیزه که ضربِ اولش با تو یکی می‌گفت با تیغش که زخمِ آخرش با من زره، پیراهنش، خودش، عبا، دستار، غارت شد به نعره خولی آنجا بود؛ خورجینِ سرش با من سنان با شمر می‌خندد بچرخانم؟ سرش باتو که با او شمر می‌گوید بچرخان خنجرش با من نگاهِ یک زنازاده به شالِ سبز آقا بود هوارِ ساربان آمد فقط انگشترش با من پس از عریانیِ او شد زمانِ غارتِ خیمه که یک وحشیِ شامی گفت گوشِ دخترش با من به خنده نانجیببی داد زد،  بچه‌ها   با من سوارِ نیزه داری گفت قبرِ اصغرش با من... حسن لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
حجت الاسلام میرزامحمدیRoze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_52.mp3
زمان: حجم: 17.18M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین ◼️ توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام حجت الاسلام میرزامحمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
جمعه ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین سردرب خانه تو نوشتند از ازل آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین آلوده تر زمن نبود بر درت ولی آقاتری از اینکه برانی مرا حسین . لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت خود میکند گریه کنت را سوا حسین آقا تو را به دست جدای برادرت دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم یک دم به شام اول قبرم بیا حسین زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین . موی تو بی وضو نزده شانه مادرم کی راس تو زده به روی نیزه ها حسین خاکم به سر بگو زچه خاکستری شدی دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
حاج‌محمدرضا طاهریحاج‌محمدرضا_طاهری_یه‌_عمر_که_‌شیرخوار_می‌بینم_می‌سوزم_.mp3
زمان: حجم: 12.79M
یه‌ عمر که ‌شیرخوار می‌بینم می‌سوزم... حاج محمدرضا_طاهری ویژهٔ شهادت کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری امام سجاد علیه‌السلام شهادت بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ، یَا ابْنَ رَسُولِ، اللّٰهِ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔶لاله سرخ شهادت تن تبدار من است 🔶چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است 🔶حافظ خون پیام شهدای ره دین 🔶لب گویای من و دیده خونبار من است 🔶داغ یکدشت شهید و غم یک دشت اسیر 🔶این همه بار گران بر تن بیمار من است 🔶پای در سلسله ودست به دامان وصال 🔶دشمن از بی خردی در پی آزار من است 🔶دشمنم بسته به زنجیر ولی غافل از آن 🔶که بر انداختن ریشه او کار من است 🔶تا بر انداز یبنیاد ستم می جنگم 🔶اشک من منطق من حربه پیکار من است 🔶پرچم نهضت خونین شهیدان خدا 🔶گرچه بر دوش من و عمه افکار من است 🔶صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق 🔶سخت بیمارم و او باز پرستار من است 🔶آنکه در کرببلا بود انیس پدرم 🔶درره شام بلا مونس و غمخوار من است 🔶در کنار شهدا جان مرا باز خرید 🔶عمه ام بعد خداوند نگهدار من است 🔶خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد 🔶اشک طفلان زغمش شمع شب تار من است 🔶از غم اصغر و اکبر جگرم می سوزد 🔶آه از این غم که خداوندخبر دار من است ⬅️شبِ شهادت امام زین العابدین علیه السلامِ دلا بره مدینه و قبرستان بقیع و کنارِ قبر با خاک یکسانُ غریبش . السلام علیک یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ بمیرم تا غریب به چهل سال بعد از واقعه کربلا کارش همه گریه و ناله بود ... هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا ... به هر بهانه ای گریه میکرد ، ناله میزد ، اشک میریخت . 🔸به لب آه و به دل خونُ به لب اشکِ بصر دارم 🔸شدم چون شمعِ سوزان آب و آتش بر جگر دارم پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام .... بمیرم برا دلت ... مگه چه کردن ▪️دلم خون شد نخندید ای زنانِ شام بر اشکم ▪️که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم .. ▪️کند اختر فشانی آسمان دیده ام دائم ▪️که بر بالایِ نیزه هیجده قرصِ قمر دارم ▪️عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه ▪️نشد تا نعش بابم را ز رویِ خاک بردارم ⏪تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم غذا می آوردن میل کنه ، تا چشمش می افتاد گریه میکرد صدا میزد «قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعاً ... »آب می آوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد ، روضه می خواند صدا میزد «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً ...» حسین رو با لب تشنه کشتن . 🔸تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم 🔸من از لب های خشک یوسف زهرا خبر دارم 🔸از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه 🔸به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشمِ تر دارم امان از اون لحظه ای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنند ... جلو میرفت ، با گریه سوال می کرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟... میگفتن بله آقا .... ناله ش بیشتر میشد ... میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن . 🔸از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه 🔸به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشم تر دارم 🔸مسافر کس چو من نَبوَد که همراهِ سرِ بابا 🔸چهل منزل به روی ناقۀ عریان سفر دارم 🔸از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما 🔸دلی از خیمه هایِ سوخته سوزنده تر دارم 🔸همه از آب رفع تشنگی کردند غیر از من 🔸که هرجا آب نوشم بیشتر در دل شرر دارم 🔸اگر چشمت به آب افتاد میثم گریه کن بر من 🔸که آتش در دل و جان بر لب و خون در بصر دارم ..یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند شب شهادته امام سجاده انشاالله به آبروی امام سجاد حاجت روابشید اما عزیزان بدن امام چهارم را آوردند بقیع بخاک سپردند،امام باقر وقتی که بدن بابا راغسل می داداصحاب دیدند گردن مبارک امام چهارم کبوداست سؤال کردند یابن رسول الله اثر کبودی گردن مبارک پدر بزرگوارتان چه است ؟ فرمود : این کبودی اثر همان روزهایی است که در شام غل و زنجیر به گردن بابایم بوده ،آخه امام سجاد را از کربلا سوار یک ناقه برهنه کردند پاهای مبارکش را زیر شکم شتر با غل و زنجیر بستند. تشییع جنازه با شکوهی شدمدینه آخه فرزند پیغمبر است فرزند زهرا ست باید تجلیل بشه اما کربلا ، وای وای مگر ابی عبدالله فرزند پیغمبر نبود ، بگم چطور تشییع شد ، ده ها نفر اسبای خودشونا نعل تازه زدن وبربدن عزیزدل زهرا.... وقتی خواهرش وارد گودی قتلگاه شدن بدن برادرشا نشناخت. سه مرتبه صدا بزن یا حسین 😭😭 الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو شبهاي آخر است... گدا را حلال كن اين هم بساطِ نوكر بي دست و پاي تو ما را ببخش گريه ي سيري نكرده ايم چشمانِ خشكِ ما خجل از اين عزاي تو هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام» 💢خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی 💢فرزانه ای و ماه شب های حسینی 💢باباست محو حُسن سیمای تو بانو 💢یا اینکه تو گرم تماشای حسینی 💢ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها 💢محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی 💢إِنسیه ای اما شبیه به فرشته 💢باید صدایت کرد "حورای حسینی" 💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو *دیدی دختر چهار ساله چطوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگه از ناقه افتاده باشه ...* 💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو 💢شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی 💢دل میبرد چادر نمازت از ملائك *دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره .. باباجان، یادت آمد دَمِ خیمه گفتی دخترِ من به تو چادر چقدر میآید .. بابا پاشو ببین چادرم خاکی شده بابا .. بابا .. بابا، پاشو ببین چادرم آتیش گرفته ... بابا ...* 💢تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت 💢پیداست در خوی تو تقوای حسینی 💢بابا برای خود دو تا غمخوار دارد 💢تو زینب کبری نه، صغرای حسینی 💢حبل المتین از ریشه های چادر توست 💢تو گرمی بازار فردای حسینی *امشب مجلسمون با شبهای دیگه فرق داره، امشب حضرت رقیه سلام الله سفره داره ... امشب شهدای مدافع حرم هم میان ... شب دخترهای سه ، چهار ساله اس ...* 💢امشب خدا دعای مرامستجاب کرد 💢بابامرا برای خودش انتخاب کرد 💢من که توان پاشدن از جا نداشتم 💢خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد *من دیگه نمیتونستم بلند بشم عمه زیر بغلهامو گرفت .. عمه پاشو بابا اومده عمه ...* 💢با اینکه من خودم پر درد و جراحتم 💢زخم لب تو زخم دلم راکباب کرد 💢دروازۀ پر از غم ساعات یکطرف 💢مارا یزید وارد بزم شراب کرد ... *داره با بابا درد دل میگه .. امشب با درد دلهای این خانم بسوز .. امشب یه دلت کنار حرمش باشه .. یه دلت تو حرم ابی عبدالله باشه .. بابا خیلی دوستش داره .. اگر دوستش نداشت با سر بریده دیدنش نمیامد .. امشب اونهایی که دختر چهار ساله همراهشونه .. یه خواهش ازتون دارم .. اگر دختر چهار ساله روی زانو ت نشسته یا کنارت نشسته .. اهسته این دستت رو صورتش بگذار .. ببین دستت بزرگتر از صورت دخترت هست!!!... حالاببینید این سیلی چه کرد‌ ... بابا* 💢در شام شامِ دختر تو تازیانه بود 💢عمه تمام خرج سفر را حساب کرد *یعنی هر وقت خواستن ما رابزنن عمه می آمد .. بازوشو سپر میکرد..* 💢زجری که من کشیده ام ازدستهای زجر 💢عکسی کبود ازمن دردانه قاب کرد *بابا گفتم نزن ..که بال و پرم دردمیکند ...خواهر کوچک داری اگه یکی بهش سیلی بزنه چکار میکنی ..* 💢گفتم نزن که بال و پرم درد میکند 💢اما چه سود خواهش من را جواب کرد 💢من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا 💢حالا خدادعای مرامستجاب کرد از شهر کوفه ،تا به شام، سنگم زدن از روی بام انقدر بهم سیلی زدن، دیگه نمی بینه چشام یکی بگه این دختره ، نزن .. نزن .. ضرب لگد زجر آوره ، نزن .. نزن .. حالا که اومدی بابا گوش بده دردِ دلمو زخمهای روی بدنم سَر میبره حوصله مو خسته شدم از قافله بابا، بابا... پاهام شده پر آبله بابا،بابا... وای!!! از سنان و حرمله ...بابا،بابا... حرمله منو میزد !!!...بابا،بابا... (توی همین اشکهات هر چی میخوای ازش بخواه ،بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ) بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی بابا.. اما امشب که مهمونم شدی میخوام تلافی کنم بابا ... امشب من میخوام سرت رو روی زانوم بگذارم اما دستهام توان نداره ... آنقدر زخم به پیکر دارم نتوانم که سرت بردارم ... یا ابتا، یا حسین ... یا ابتا ،یا حسین... کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG