#امام_زمان_عج_مناجات
برای
#حاجیان_بیت_الله_الحرام #مکه_مکرمه
#حج
بـه کعبـه روی نهـادم کـه دور یـار بگردم
کجـای خانـه بـه دنبـال آن نگـار بگـردم
میان این همه حاجی کجاست حاجی زهرا
کـه هـر نـفس بـه فدایش هزار بار بگردم
مقام و زمزم و رکن و حطیم را همه گشتم
کنـار حجـر روم، یـا بـه مستجـار بگردم؟
میـان خلـق دویـدم که در کنار تو باشم
بگـو چقـدر بـه هر گوشه و کنار بگردم
دلم گرفته بگـو ای عزیـز فاطمـه تا کی...
تو را نبینم و بر گِرد ایـن جـدار بگردم؟
به شوق این که فقط زیر سایۀ تو بمیرم
چو آفتاب به هر کوه و کوهسار بگردم
اگر چـه گَردِ رهم، با نسیم در به درم کن
که در هوات به هر شهر و هر دیار بگردم
خدا گـواست که نـومید نیستم ز وصالت
اگر چـه دور تو تـا دور روزگار بگردم
بـه انتظار قسـم بـا خـود این قرار نهادم
که در هـوای تـو تـا وقت انتظار بگردم
عنـایتی کـه همـه عمـر «میثم» تو بمانم
بسـانِ میثـمِ تـو دور چـوبِ دار بگردم
استادغلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#مناجات_با_خدا
برای
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
استادغلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#مناجات_با_خدا
برای
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
استاد_سازگار(میثم)
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#اخلاقی_و_اندرز
#مکه_مکرمه
#حج
ای که در کوی وفای دوست تنها میروی
مست وحدت در مقام قربِ یکتا میروی
میروی تا در حریم کعبه بینی روی دوست
تا کنی آیینۀ دل را مصفا میروی
شستهای از شوکت و مال و منال خویش دست
فارغ از اندیشۀ امروز و فردا میروی
راز وحدت بین در آن سامان که با شاه و گدا
یکزبان و یکدل و یکسان و یکجا میروی
حالیا تا محرم اندر کوی جانان گشتهای
با صفای دل برِ محبوب یکتا میروی
پاک از نور حقیقت لوح دل کن چون کلیم
گر پی دیدار حق در طور سینا میروی
راه بس دشوار و شیطان سد راه است ای رفیق
هان مشو غافل که این ره بی محابا میروی
میکنی شب زنده داری در هوای روز وصل
گر نبینی مهر روی یار، بی جا میروی
بانگ لبیک اجابت از لب دلبر خوش است
ورنه بیهوده است کاین پائین و بالا میروی
جامهی تلبیس از تن دور کن گر چون مسیح
بر سر دار بلا از بهر مولا میروی
عاشقان را خلوت دل جایگاه دلبر است
بی جهت مجنونصفت در کوه و صحرا میروی
شو چو "مردانی" گدای رهنشین کوی دوست
کز پی دیدار آن ماهِ دلا را میروی
محمدعلی_مردانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#اخلاقی_و_اندرز
#مکه_مکرمه
#حج
از خاک میروم که از آیینهها شوم
ها میروم از این منِ خاکی جدا شوم
من زادهی زمینم و تا عرش میروم
پر میکشم، مسافر اُمّ القری شوم
این چند روز، فرصت خوبیست تا که من
از چند سال بندگیِ تن جدا شوم
تا نقطهی عروج دلِ خویش پر زنم
از خود جدا شوم، همه محو خدا شوم
با جامهای سپیدتر از بخت آفتاب
از تیرگی، از این همه ظلمت رها شوم
لب را به ذکر قدسی لبیک وا کنم
با اهل آسمان و زمین همصدا شوم
در لحظهی طواف بگردم به گرد یار
سرگشته چون تمامیِ پروانهها شوم
در جستجوی زمزم جوشان عاشقی
از مروه تا صفا بروم با صفا شوم
حرف تمام شعر همین است؛ این که من
در خود فرو بریزم و از نو بنا شوم
سیدمحمدجواد_شرافت
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#مکه_مکرمه
#حج
#مناجات_با_خدا
مرغ سحرم، دانهی اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنه کارم و تو حیّ یگانه
مشتاق توأم ورنه گداییست بهانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
من عبد نمکخوار نمکدان شکن استم
گشتم خجل از توبه، زبس توبه شکستم
باز آمدهام بر در عفو تو نشستم
هر چند بدم عبد گنهکار تو هستم
از بندگیام غیر گنه نیست نشانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
بیچاره و درماندهام ای دوست! نگاهی
با کوه گنه آمده سویت پر کاهی
غیر از سر کوی تو مرا نیست پناهی
سبحانک یا سیّدی العفو، الهی
العفو که جز عفو توأم نیست بهانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
سوگند به اشک سحر فاطمه یارب
سوگند به جان پدر فاطمه یارب
سوگند به سوز جگر فاطمه یارب
سوگند به خون پسر فاطمه یارب
با اشک مرا پاک کن ای حیّ یگانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
یا مَن سَبَقَت رَحمتُک ای خالق داور
سوگند به العفوِ شب ساقی کوثر
سوگند به پیشانی مجروح پیمبر
العفو، که از وعدهی عفو تو مکرّر
در باغ دلم زد گل امّید جوانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
با عفو تو جرمی نبُوَد جرم دو عالم
آرد گنه خلق زلطف و کرمت کم
بوده است گناه از من و عفو از تو دمادم
هرگز نگذارد کرم و لطف تو "میثم"
از کوی تو گردد به سوی نار روانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه
استادحاج غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
مناجات
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#مکه_مکرمه
#حج
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جانبخش تو در حِلّ و حرم پیچیدهست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرماسرار، کجای حرمی؟
محمدجواد_غفورزاده
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#مناجات_با_خدا
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#حج
#مکه_مکرمه
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکهبه_سوی_کربلا
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سر خارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان! دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید؟
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
::
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله مِنی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت؟
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل مِنی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
استادحاج غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
مناجات
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#مکه_مکرمه
#حج
بـه کعبـه روی نهـادم کـه دور یـار بگردم
کجـای خانـه بـه دنبـال آن نگـار بگـردم
میان این همه حاجی کجاست حاجی زهرا؟
کـه هـر نـفس بـه فدایش هزار بار بگردم
مقام و زمزم و رکن و حطیم را همه گشتم
کنـار حجـر روم، یـا بـه مستجـار بگردم؟
میـان خلـق دویـدم که در کنار تو باشم
بگـو چقـدر بـه هر گوشه و کنار بگردم
دلم گرفته بگـو ای عزیـز فاطمـه تا کی...
تو را نبینم و بر گِرد ایـن جـدار بگردم؟
به شوق این که فقط زیر سایۀ تو بمیرم
چو آفتاب به هر کوه و کوهسار بگردم
اگر چـه گَردِ رهم، با نسیم در به درم کن
که در هوات به هر شهر و هر دیار بگردم
خدا گـواست که نـومید نیستم ز وصالت
اگر چـه دور تو تـا دور روزگار بگردم
بـه انتظار قسـم بـا خـود این قرار نهادم
که در هـوای تـو تـا وقت انتظار بگردم
عنـایتی کـه همـه عمـر «میثم» تو بمانم
بسـانِ میثـمِ تـو دور چـوبِ دار بگردم
استادحاج غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#اخلاقی_و_اندرز
#مکه_مکرمه
#حج
تو دور میشوی از خویش تا رها باشی
دو روز سر زده همسایهی خدا باشی
سفر به مرکز ثقل زمین، به چشمهی وحی
رها از این همه آشوبِ ادّعا باشی
درست مثل تولد، نه مثل لحظهی مرگ
کفن بپوشی و از زندگی جدا باشی
در آسمانی لبیک، بال و پر بزنی
که با ملائکه، با روح همصدا باشی
و هفت بار بچرخی و رو نچرخانی
به پاس حرمت آیینه بی ریا باشی
شکوه دامن هاجر تو را بر انگیزد
نسیم هروله از مروه تا صفا باشی
تبر به دوش بگیری و مثل ابراهیم
به جانِ بتکدهی نفس خود بلا باشی
پرنده باش و رها باش، بال و پر وا کن!
تلاش کن که تو پایان ماجرا باشی
پروانه_نجاتی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#مناجات_با_خدا
برای
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#حج
#مکه_مکرمه
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سر خارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان! دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید؟
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
::
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله مِنی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت؟
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل مِنی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
استادحاج غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حاجیان_بیت_الله_الحرام
#مکه_مکرمه
#حج
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانهی امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
کعبه، ای محفل انوار خدا
کعبه، ای زادگه شیر خدا
کعبه، ای شاهد غمهای حسین
کعبه، ای جای قدمهای حسین
کعبه، ای قبلهگه اهل نیاز
کعبه، ای بُرده به تو خلق، نماز
من و لطفِ احدِ سرمد تو
احترام حجرالاسود تو
همه با دیدن تو بی تابند
همه از زمزم تو سیرابند
ای خدا داده تو را قدر و جلال
ای به بام تو اذان گفته بلال
تو همه هستِ خلیل اللّهی
هنرِ دست خلیل اللّهی
بیت رحمان و رحیمی، کعبه
صاحب حجر و حطیمی، کعبه
پردهات بافته از رشتهی دل
خود تویی عضو جدا گشتهی دل
کعبه! من بر تو پناه آوردم
کاهم و کوه گناه آوردم
گر چه بیچارهام و روسیهم
نگهم کن، نگهم کن، نگهم
گر چه یک عمر خلاف آوردم
در مَطاف تو طواف آوردم
::
کاش تا دور تو میگردیدم
مهدی فاطمه را میدیدم
در طواف تو شدم پابستش
تا که یک بوسه زنم بر دستش
نام او آمده نُقل دهنم
منم و نالهی یابن الحسنم
::
کعبه کی از تو جدا گشت حسین
محو در ذات خدا گشت حسین
کاش جانم رسد از غصّه به لب
کعبه کی از تو جدا شد زینب
دور تو باغ گل یاسی بود
اکبر و قاسم و عبّاسی بود
کعبه مهمان تو یک مادر بود
کودکی داشت، علی اصغر بود
کعبه از سوز درون داد بزن
گریه کن ناله و فریاد بزن
میهمان تو بیابانی شد
حاجی فاطمه قربانی شد
در منای اَحَدِ دادگرش
سر جدا شد عوض موی سرش
شاخهی یاس جدا شد، کعبه
دست عبّاس جدا شد، کعبه
کعبهی او پسر فاطمه بود
حج عبّاس تو در علقمه بود
زخم بر برگ گل یاس زدند
تیر بر دیدهی عبّاسِ زدند
چهره از اشک بشویم کعبه
از حسین تو بگویم کعبه
یوسف فاطمه را سنگ زدند
گرگها بر تن او چنگ زدند
چون بریدند سر از پیکر او
کرد با گریه نگه مادر او
کعبه، مرهون حسین است حسین
زنده از خون حسین است حسین
"میثم" از بیت خدا داد سلام
به حسین و حرمش باد سلام
استادحاج غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG