eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
560 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
151 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
الاصحاب ♦️ابو ثُمامه صائِدى ابو ثُمامه، عمرو بن عبد اللّه صائِدى (صیداوی)؛ از ياران شجاع امیر المؤمنین عليه السلام بود و در جنگ هايى كه در دوران حكومت ايشان اتّفاق افتاد، حضور داشت و پس از شهادت ايشان از ياران امام مجتبى عليه السلام بوده است. ابو ثمامه که از جنگاوران عرب و از بزرگان شيعه بود، ساكن كوفه بوده يكى از افرادى است كه پس از مرگ معاويه، به امام حسين عليه السلام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت كرد. هنگامى كه مُسلم بن عقيل عليه السلام ، به نمايندگى از امام عليه السلام به كوفه آمد ، ابو ثُمامه ، در زمره ياران مورد اعتماد او قرار گرفت و در تهيّه سلاح و امكانات مالى ، فعّاليت داشت.۱ مسلم عليه السلام نيز او را به فرماندهى سپاهيان قبيله رُبع تميم هَمْدان گماشت و سپاه او بود كه ابن زياد را در قصر حكومتى ، محاصره كرد.۲ اما زمانی كه مردم كوفه ، مسلم عليه السلام را تنها گذاشتند ، ابو ثُمامه ، از كوفه خارج شد و خود را به امام حسين عليه السلام رسانيد. او علاوه بر استوارى در ايمان و صلابت در ولايت اهل بيت عليهم السلام، دلاورى و شجاعت، از هوش و ذكاوت نیز برخوردار بوده است. لذا از ورود كثير بن عبد اللّه (ملعونی که پيشنهاد ترور امام حسين عليه السلام را به عمر سعد داد) که مى خواست تا به عنوان قاصد، مسلّح بر امام عليه السلام وارد شود، ممانعت نمود.۳ از كارهاى ماندگار این بزرگمرد در تاریخ عاشورا، يادآوری رسيدن وقت اذان ظهر براى اقامه نماز در اوج نبرد در روز عاشوراست. ابو ثُمامه خطاب به سیدالشهدا علیه السلام گفت: «يا أبا عَبدِ اللّه ، نَفسي لَكَ الفِداءُ» اى ابا عبد اللّه! جانم فداى تو باد، من مى بينم كه اينان، به تو نزديك شده اند، نه! به خدا سوگند تو كشته نمى شوى تا اين كه من به يارى خدا پيش روى تو كشته شوم و دوست دارم وقتى كه پروردگارم را ملاقات مى كنم، اين نمازى را كه وقتش رسيده خوانده باشم. امام حسين عليه السلام با شنيدن سخن ابو ثُمامه ، سرش را بلند كرد و فرمود: «ذَكَرتَ الصَّلاةَ ، جَعَلَكَ اللّه ُ مِنَ المُصَلّينَ الذّاكِرينَ» : نماز را يادآورى كردى. خداوند تو را از نمازگزارانِ اهل ذكر، قرار دهد! آرى. اين اول وقت نماز است. سپس فرمود : از آنها بخواهيد كه از ما دست بدارند، تا نماز بگزاريم.۴ ابو ثُمامه، پس از شهادت تعدادی از اصحاب، به ميدان آمد و در حالى كه چنین رجز می خواند، به دشمن حمله كرد، از ویژگی های رجز او این است که بر خلاف رجزهای مرسوم به جای معرفی خود، از غربت امام علیه السلام گفته و به نوعی برای ایشان مرثیه سرایی کرده: «تسليت به خاندان مصطفى و دختران او برای حبس بهترينِ مردم، نواده محمّد ص تسليت به زهراى پيامبر و همسرش [علی ع] که خزانه دانش خدا، پس از احمد ص است تسليت به همه اهالى مشرق و مغرب و اندوه بر محاصره حسينِ استوار چه كسى از سوى من به پيامبر و دخترش مى رساند كه فرزندتان ، در سختىِ شديدى است».۵ و نهایتا در درگيرى با قيس بن عبد اللّه ملعون، به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه (زیارت شهدا) چنین آمده است: «السَّلامُ عَلى أبي ثُمامَةَ عُمَرَ بنِ عَبدِ اللّه ِ الصّائِدِيِّ».۶ ✍️ تحقیق و‌نگارش: سعید نسیمی 📚 منابع: ۱.ارشاد شیخ مفید ، ج۲، ص ۴۵ ۲.تاریخ طبری ج ۵ ص۳۶۸ ۳.همان، ص۴۱۰ ۴.مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص ۱۶ ۵.مناقب ابن شهر آشوب، ج۴ ص۱۰۴ ۶.اقبال الاعمال، ج۳، ص ۷۸ ۱۴۰۱ واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
العلما ⚪️مرحوم حاج شیخ احمد کافی ره 🔘 حضرت علی اصغر علیه السلام ارباب ما سید الشهدا علیه السلام اومد در خیمه صدازدند «ناولینی بولدی الصغیر حتی اودعه» فرمود بیارید اون بچهٔ شیرخوارمو میخوام ببینمش. قنداقه علی اصغر را آوردند دست امام حسین علیه السلام دادند. خدا! وقتی نگاه کرد دید بچه، چشمهایش به کاسه سر فرو رفته، دماغش تیر کشیده، رنگ بچه زرد شده، از شدت عطش زبانش را دور دهان می گرداند، لبهای بچه خشک شده. قنداقه بچه رو گرفت رو دست اومد طرف میدان کسی که می خواهد به میدان برود سوار بر اسب می شود، مجهز به آلات جنگ می شود، شمشیر می بندد. یک وقت دیدند حسین علیه السلام عبا به دوشش گرفته، عمامه پیامبر(ص) بر سر گذاشته، سوار بر شتر شده و با یک هیئت و حالتی دارد می آید. یک وقت دیدند دست زیر عبا برد، قنداقه بچه را روی دست گرفت و فرمود: «ویلکم یا قوم اسقوا هذا الرضیع أما ترونه کیف یتلظی عطشا من غیر ذنب أتاه الیکم» صدا زد: آی مردم! اگر به عزم شما من گناهکار شما هستم نکرده هیچ گناهی علی اصغرم است این بمیرم بمیرم همین طوری که داشت با مردم صحبت می کرد طلب آب می کرد برا بچه اش، یک وقت دید علی مثل یک مرغ سرکنده دارد پر و بال می زند.   شیعه های امام حسین علیه السلام علاقه مندان به ابی عبدالله بگویم همه بلند بلند گریه کنید؟ آی خدا! وقتی نگاه کرد دید خون از گلوی علی اصغر می ریزد. ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد ✍️ تحقیق و نگارش: سعید نسیمی علیه السلام واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr