#بستر_حضرت_امیرالمومنین_علی_علیهالسلام
#شب_بیستویکم
#دوبیتی
به گردِ بسترِ تو دادِ بیداد
نشسته دخترِ تو دادِ بیداد
چه سازم با دلِ خود وای ای وای
چه سازم با سرِ تو دادِ بیداد
یتیمی گفت مادر مرکبم کو
فقیری گفت که شمعِ شبم کو
دوچشمانت چرا تار است امشب
مرا کشتی نگو که زینبم کو
طبیب آمد سرش را هِی تکان داد
مرا دستِ بلایی بی امان داد
طبیب امشب چه در گوشِ حسن گفت؟
زمین خورد و کفنها را نشان داد
زمانِ سوختنها مانده باقی
غمِ عریان بدنها مانده باقی
به من حق میدهی حالا بسوزم
دوتا از این کفنها مانده باقی
نگاهم را به این رفتن بدوزم
لباسِ مجلسِ شیون بدوزم
خیالم نیست راحت با حسینم
نشستم چند پیراهن بدوزم
مرا با دردهای کوفه مگذار
که با نامردهای کوفه مگذار
مرا حتی تو با شاگردهایم
و با ولگردهای کوفه مگذار
#حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#بستر_حضرت_امیرالمومنین_علی_علیهالسلام
#شب_بیستویکم
#دوبیتی
روضهی دوم
چرا امشب به بستر جان نداری
ندارم هیچ باور... جان نداری
سَرَت برشانهات میاُفتد ای وای
بمیرم مثلِ مادر جان نداری
بخوان روضه که خون شد حاصلِ تو
که خون میجوشد از درد و دلِ تو
شبیه قاتلانِ مادرم باز
به من خندید بابا قاتلِ تو
بخوان روضه عصایش را شکستند
غرورِ مجتبایش را شکستند
بخوان ای سر شکسته نیم روزی
زدند و هفت جایش را شکستند
دو دستش رویِ سینه با ادب رفت
تو گفتی فاطمه با تاب و تب رفت
همینکه نامِ زهرا را شنید او
سرش پایین به سمت در عقب رفت
به او گفتی امانِ زینبم باش
بمان عباس جانِ زینبم باش
اگر حتی به رویِ نیزه رفتی
به نیزه سایبانِ زینبم باش
کنارش باش کمتر غم ببیند
که با تو دردها را کم ببیند
سپردم بر تو؛ حتی سایهاش را
مبادا چشمِ نامحرم ببیند
دلم قرص است غم همسایهاش نیست
که عباسِ مرا همپایهاش نیست
مرا او سایبان میگردد اما
سرِ کج روی نیزه سایهاش نیست
مرا گفتی به شهپر میسپاری
به دستِ شش برادر میسپاری
ولی دست چه کس در شام و کوفه
مرا با چند دختر میسپاری
#حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_امیرالمؤمنین_علی ع
#شب_بیستویکم
#شب قدر
صورت همینکه بر کفِ پای پدر گذاشت
آتش گرفت از غم و روی جگر گذاشت
سوزانده بود زهر علی را در این دو روز
پا ، بس که داغ بود به رویش اثر گذاشت
چون بچههای فاطمه بر گِرد بسترند
او رفت سر به زیر و سرش را به در گذاشت
امالبنین به شانهی او گریه میکند
از اضطراب ، دستِ دعا روی سر گذاشت
آمد صدای زخمی مولا ؛ تو هم بیا
لب را به گوشِ او پدری محتضر گذاشت
جانِ تو جانِ دخترِ زهرا عزیزِ من
آتش به سینهاش ، نفَسی شعلهور گذاشت....
کف را به آب برد و نهیبی به آب زد
آبِ فرات سر کفِ پای قمر گذاشت
ناموس مرتضاست به خیمه بیا رویم
خم شد به روی مشک قدم در گذر گذاشت
نگذاشت تا به خیمه رسد مَشک با عمو
زخمی که حرمله به دو چشمان تر گذاشت
تیری که کُشت اهل حرم را رُباب را
تیری گذشت و فاطمه را خونجگر گذاشت
یک نانجیب تیغ به کتفش زد و گذشت
یک نانجیب بر روی دستش تبر گذاشت
زینب دوید و دخترکان را به خیمه بُرد
وقتی حسین دست به روی کمر گذاشت
زخمِ سهشعبهای که عمو را به مَشک دوخت
نفرین به حرمله که به حلق پسر گذاشت
از آن به بعد جای عموجان و شانهاش
سر رویِ سنگ دخترکی دربهدر گذاشت..
حسن لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#شب_بیستویکم
نوحه
درد من گشت دوا که علی یافت شفا
زینبم میگرید کوفه شد کرببلا
آمده فاطمه همراه مرا هم ببرد
آنکه یک گوشۀ چشمش غم عالم ببرد
یا علی یا زهرا.....
یار مظلومۀ من از تو مظلوم ترم
لحظۀ جان دادنم یاد دیوار و درم
کی رود از نظرم ماتم آن کاشانه
خانۀ سوخته و سوختن پروانه
یا علی یا زهرا
اشک من پیوسته دلم از غم خسته
آمده فاطمه با پهلویی بشکسته
غم نا گفتۀ خود را به علی میگوید
با گلاب بصرش زخم مرا میشوید
یا علی یا زهرا......
میثم مومنی نژاد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#شب_بیستویکم
واحد
زمزمه
به سر آمد انتظار علی سر رسیده شبِ درد و هجرانم
مدارا کن کوفه با حیدر یک شب دیگر بر تو مهمانم
بر احوال فاتح خیبر اشک غم ریزد دیدۀ محراب
پس از عمری چشم بیدارم همچو بخت علی میرود در خواب
دل تنگم ناله سر داده
خداحافظ مهر و سجاده
دل شبها تا به وقتِ سحر شاهد اشکم ماه کوفه شده
ندارم کس در همه عالم مَحرم رازم چاه کوفه شده
شد از دود آه سینۀ من آن چنان روی آسمان نیلی
ز پیش چشم تَرم گل چین لالۀ من را چیده با سیلی
دل تنگم ناله سر داده
خداحافظ مهر و سجاده
خودم دیدم تیر غصه و غم سینۀ یارم را نشانه گرفت
به جای لبهای پیغمبر بوسه از دستش، تازیانه گرفت
کجایی ای یار تنهایم تا ز کارِ علی، عقده بگشایی
کجایی ای سورۀ کوثر ساقی کوثر، شد تماشایی
کجایی ای مهربان من
عزیز قامت کمان من
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
#شب_بیستویکم
از زبان حضرت زینب سلامالله
خانه ویران شدهام غُصهی بابا سخت است
حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است
دیدنِ رویِ تو و لَختهیِ خونها سخت است
سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است
باز هم روضه نخوان روضهیِ زهرا سخت است
شعلههایِ نَفَسِ شعلهوَرَت جمع نشد
زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد
لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد
بستهام روسریام را به سَرَت جمع نشد
زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است
آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان
حرفِ ناگفته بگو پیشِ پرستار بمان
پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان
گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان
از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است
شبِ آخر شده اِی کوکبِ اِقبال مَرو
روضهی باز مخوان این همه از حال مَرو
سَرِ آن پیکرِ اُفتادهی پامال مَرو
جانِ بابا جگرم سوخت به گودال مَرو
بینِ گودال مَیا دیدنم آنجا سخت است
کاش میشُد که بگویی بدنش را نکشید
پنجهها از همه سو پیرهنش را نکشید
تیر در کتف فرو کرده تنش را نکشید
نیزهها شرم کنید و دهنش را نکشید
پیشِ مادر زدنِ سنگ به لبها سخت است
منم و دیدنِ او لحظهی اُفتادنِ او
منم و ضربهی سرنیزه به روی تنِ او
وقتِ ضربه زدن و خَم شدنِ دشمن او
منم و کُندی خنجر به رویِ گردنِ او
زدن ضربه به سینه ولی با پا سخت است
حسن لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG