eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
562 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
152 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام میرزامحمدیMirzaMohamadi_Shab_6_Moharam_1404_b.mp3
زمان: حجم: 11.99M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله ع روضه پیشنهاد_دانلود حجت الاسلام میرزامحمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ای قاسمم چه زود عمو! قد کشیده ای بر خاک، با هجای تنت مَد کشیده ای شیرین‌تر از عسل شده لعل لبان تو گردد هنوز دور دهانت زبان تو جان می‌دهی مقابل چشم عدوی من سخت است دست و پا زدنت پیش روی من این سینه‌ بسکه ضربه‌ی ناکار خورده است حالا شبیهِ سینه‌ی مسمار خورده است پا می‌کشی به روی زمین، مردِ آسمان پیش عمو بخاطر اهل حرم بمان اینگونه رفتنِ علی اکبر مرا نکشت آتشفشانِ داغِ برادر مرا نکشت از بسکه تیر بر بدنت کارگر شده شکلِ شهادتِ تو شبیهِ پدر شده بابا تمامِ عمر، جگر پاره بود و حال پاره جگر شدی و بنام تو خورده فال از لابلای سینه شکسته، دلِ تو ریخت از زخم‌های تو، همه آب و گلِ تو ریخت راحت نمی‌توان، بدنت را به خیمه برد باید کشان کشان، بدنت را به خیمه برد سینه به سینه، می‌کِشَمَت پشت مرکبم بر روی شانه، می‌بَرمَت پیش زینبم ماندند کودکانِ گُلَم بی‌قرار تو چشمانِ خیسِ اهلِ حرم انتظار تو رفتی ولی توان مرا با خودت مبر نیروی زانوانِ مرا با خودت مبر این کوفیان که رحم ندارند بر حرم بعد از شما دگر که نمانند محترم بعد از تو و علی، فقط عباس مانده‌ است در خیمه چند، دسته گلِ یاس مانده است قاسم، به اهلِ خیمه دعا کن که بعدِ ما تا شام و کوفه هیچ ندارند آشنا وقتی در انتظار جوانان شهادت است در انتظار اهل خیامم اسارت است محمود_ژولیده کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
غزل دستت افتاده لب افتاده و سر افتاده عمویت دیده تو را و ز کمر افتاده همه با چکمه جنگی ز تنت رد شده اند بس که امروز تنت بین گذر افتاده پشت لبهای تو دیگر پسرم سبز شده روی خشکی لبت خون جگر افتاده چشمهای حسنی تو نه بسته ست نه باز هرکسی دیده تورا یاد پدر افتاده آستین پاره ی تو در بغلش خونی شد حق بده تازه عروس تو اگر افتاده باز انگار علی رفته احد برگشته باز انگار روی فاطمه در افتاده آسمانی شده ای که پر ماه است عمو برویت سم فرسها چقدر افتاده مشتری های تو با سنگ خریدند تورا عسلت ریخته و شیشه دگر افتاده... سید_پوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
رشته رشته شده ای مثل نخ پیرهنت شده پر خونِ جگر، لعل عقیق یمنت کار یک نیزه و یک خنجر و یک نعل که نیست خوب پیداست چه کردند سپاهی به تنت رسمشان رسم مدینه است شبیه زهرا سیزده بار تو را اهل سقیفه زدنت چقدر بوسه گرفته است ز لبهای تو سنگ آه می ریزد عسل پشت عسل از دهنت قد و بالات شده مثل علی اکبر من بسکه پامال شده زیر لگد یاسمنت نعل بدجور تو را ریخته بر هم قاسم داغ سختی است برای من عمو، لِه شدنت استخوانت زده بیرون ز جناق سینه چقدر بغض مدینه است نصیب بدنت دست و پا می زنی و خون شده سر تا پایت چه نیازی است عزیز دل من بر کفنت... جابر_عابدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مربع_ترکیب شد شب معجزه ها ، ذکر عوالم حسن است بر لب سینه زن و ذاکر و ناظم حسن است سایه ی روی سر این همه خادم حسن است اولین گریه کن روضه قاسم ، حسن است حسنی گشته حسینیه ی دلها امشب جای هر درد نوشتند مداوا امشب ای حسن جان ِحرم ، حضرت دلدار سلام دست پرورده ی عباس علمدار سلام یک تنه لشکر دین قبله ی ایثار سلام شیر غران علی حیدر کرار سلام سیزده ساله شدی پیر شهادت طلبان داده ای یاد قیامت به قیامت طلبان ذکر جانم حسن از عالم بالا آمد طالب خون علی اکبر لیلا آمد سیزده سالگی حضرت مولا آمد حال عباس و حسین از رجزت جا آمد ذکر طوفان انابن الحسنت را عشق است یک تنه لشکر آقا شدنت را عشق است می رسد موج زنان غیرت طوفان حسن لشکر کفر به جان آمده از جان حسن باز پی شد شتر فتنه به دستان حسن کوفه را ریخت بهم یوسف کنعان حسن هیبتت حیرت انس و ملک و جن شده است آن همه مَن مَن ازرق همه مِن مِن شده است وقت آن شد بچشی غربت بابایت را کینه ها داشت مگر چشم تماشایت را سنگ ها کرد پر از لاله سراپایت را چه غریبانه صدا می زدی آقایت را با زمین خوردن تو گشت بلند هلهله ها نیمه جانی ِ تو جان داد به این حرمله ها گرگ های جملی، یوسف کنعان ای وای از عطش آمده روی لب تو جان ای وای مرهم زخم تو شد سم ستوران ای وای شد یکی جسم تو با خاک بیابان ای وای آه بر آه یتیمانه ی تو خندیدند شیر گشتند همه تا که غریبت دیدند زنده شد با غم تو روضه مادر قاسم قتل تو زیر سر این همه لشکر قاسم سرو گویم به تو یا لاله ی پرپر قاسم هم ابالفضل شدی هم علی اکبر قاسم لرزه از حال تو بر عرش معلی افتاد می کشی پا به زمین و عمو از پا افتاد محمد_حسین_رحیمیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ازبس که پاره پاره زتیغ جفا شدی چون آیۀ مقطعه ازهم جدا شدی پا بر زمین کشیده ای و قد کشیده ای ازبس که پایمال سم اسب ها شدی وقتی رسیده ام به کنارت که دیده ام سرتا به پای خویش پُر از رّد پا شدی سنگین دلان کوفه چه کردند با تنت آئینۀ شکستۀ دشت بلا شدی با عزم و رزم خویش گُل مجتبای من یاد آور حماسه ای از مجتبی شدی خالی نبود کرب وبلا جای مجتبی درپیش دیده ام حسن کربلا شدی چسبیده است لعل لبت ازعسل بهم؟ یا در سکوت خویش تو غرق خدا شدی؟ دیگر عمو نگفتی و جانم به لب رسید دیدم تنت فتاده به خاک و فدا شدی تا خیمه گه چگونه برم پیکر تو را ازسرتو را گرفتم و از پا رها شدی دارم نگاه مرحمت ولطف سوی تو هرگه «وفایی» ازغم ما درعزا شدی سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
کربلا را نعل ها پر از حسن جان می کند قاسم من نیمه جانش نیز طوفان می کند محشری بر پا کند حتی به زیر دست و پا آن که ازرق را ز جنگیدن پشیمان می کند هر کسی جا مانده است از تیرباران پدر آمده اینجا پسر را سنگ باران می کند ناگهان دیدم که هر کوفی بزدل شیر شد با یتیم بی رمق ، جنگ نمایان می کند هر چه دارد می کشد او از یتیمی می کشد کوفه رسمش این بُوَد لج با یتیمان می کند پیش چشمم پشت ِ هم پا می کشد روی زمین این که آهش عرش را یکباره لرزان می کند گرچه دارد می زند فریاد این قامت ولی دردهایش را ز من او باز پنهان می کند نیست نه ، بینی و بین الله حق کافران آن چه دارد این جماعت با مسلمان می کند لشکری که شیر مردان مرا این گونه کشت با یتیمانم چه در شام غریبان می کند هر چه دشمن زخم از این شیر مردان خورده را عصر ، با اهل حرم مردانه جبران می کند محمد_حسین_رحیمیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
این جوان کیست« زمین دور سرش می گردد» ماهِ رخشنده به دورِ قمرش می گردد آفتاب آمده در چشمِ تَرَش می گردد نازنینی که حرم دور و بَرَش می گردد سیبِ سرخِ حسن و میوه ی نوبَر ،قاسم بر سرِ سفره ی زهرا،رطبِ تَر ،قاسم پسری آمده میدان که حسن در حسن است از زبان علی و فاطمه اورا سخن است کلماتش همه از مصحف و شکّر شکن است همه از لؤلؤ و مرجان و بهشتِ عدن است بر لبش واقعه و نور تلاوت دارد سیزده ساله و این گونه کرامت دارد این جوان کیست که اینگونه فرس می راند تیغِ لا حول و لا قوّةَ می تاباند ذوالفقاری که به سرپنجه ی خود چرخاند بو تراب آمده گویی که رجز می خواند مثل شیری ست که می غرّد و می آید مست دست در رطل گران کرده و شد باده پرست با عمو شیوه ی بحث و جدلش دیدنی است گوش کن؛واژه ی احلیٰ عسلش دیدنی است در نبرد آمده عکس العملش دیدنی است با رکب های فراوان٬بدلش دیدنی است شیوه ی چشم تو دل می برد از حور و پری حق همان بود که راحت ز عمو دل ببری خرم آن لحظه که او پا به رکاب اندازد گردش چرخ و فلک را به شتاب اندازد آمده تا که به چشم همه خواب اندازد تا که طوفان به دل آتش و آب اندازد آمده تا به نیابت ز پدر تیغ زند ضربدر مثل علی روز خطر تیغ زند..... بر عمو دیدن آن حال پریشان سخت است زخم بر پیکر آهوی خرامان سخت است دیدن آن جگر و این لب عطشان سخت است لحظه ی آخر و فریاد عموجان سخت است روبرو با تو شدن حال دگر می خواهد بردنِ جسم تو تا خیمه جگر می خواهد بر عمو سخت بوَد بی تو چه سان برگردد شرمگین از کرم ناب برادر گردد روبرو با دلِ غمدیده ی خواهر گردد عرش از بوی تو باید که معطر گردد شورِ شیرینی ِ عشق تو تماشا دارد هرچه آن شور تماشا بکند جا دارد علی_کفشگر کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
غزل زره اندازه نشد پس کفنش را دادند کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند قاسم انگار در آن حظه "انا الهو" شده بود سر این "او" شدنش بود "من"ش را دادند بی جهت نیست تماماً بغلش کرده حسین بعد ده سال دوباره حَسنش را دادند تا که حرز حسنی همره قاسم باشد عمه ها تکه ای از پیرهنش را دادند داشت مجذوب کلیم اللهی خود می شد سنگ ها نیز جواب سخنش را دادند داشت با ریختنش پای عمو کم شد چه قدر خوب زکات بدنش را دادند گفت یعقوب: تن یوسف من را بدهید گفت یعقوب: ولی پیرهنش را دادند علی_اکبر_لطیفیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
روزی ما سر هر سفره به نامِ حسن است تا کرم بین مقیمینِ  مَقام حسن است هرکه مجنون حسین است خودش می‌داند که حسینی شده‌ی دست امام حسن است از خرابات بقیع تا به خدا راهی نیست همت باده کشان از لب جام حسن است در جمل بین جوانان علی کاری کرد همه گفتند فقط سکه به نام حسن است گفت لایومک فقط کرببلا دیده شود همه‌ی معجزه‌ها پشت کلام حسن است صلح او صلح حسین است به زهرا سوگند  کربلایی هم اگر هست  قیام حسن است حسنی‌های حرم هول قیامت دارند کربلا دید زمین زیر لگام حسن است خیمه‌ی آل حسن حلقه‌ی انگشتر بود مسند عمه‌ی سادات خیام حسن است تا سرِ ازرق شامی و یلانش را زد قاسمش گفت که این تازه سلام حسن است حسن_لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آمد از خیمه برون صف شکن کرب و بلا سیزده ساله یلی و حسن کرب وبلا اذن بگرفته ز مولا و شده در تب و تاب بند نعلین نبسته ست ز بس کرده شتاب قاسمست و به رگش خون حسن میجوشد زره اندازه اش ار نیست قبا میپوشد بر سرش بسته حسین ابن علی عمامه بی کُله خود و زره می کند او هنگامه شیر کرار حسن وارث شیر جمل است در شجاعت چو حسن‌ آمده مرد عمل است سوی میدان شهادت‌ شده با اذن عمو گشته سرمست ز پیمانه و از باده ی هو پهلوانیست دلیر و یل بی واهمه است بر لبش نغمه ی يا حیدر و یا فاطمه است در رجز خوانی خود گفت به آوای جلی قاسم هستم و فدایی حسین ابن علی مجتبی را همه در جنگ جمل یاد آرید چون ز تیغ پسرش ناله و فریاد آرید تیغ در دست به ناگاه بلا نازل کرد "اَزرق و چار پسر را به درک واصل کرد" کوفیان دست به نامردیِ در جنگ زدند بر تنش خصم ز هر چار جهت سنگ زدند تیرها بود که بر پیکر و بازویش خورد نیزه ای آمد و اینبار به پهلویش خورد ناگهان گرد و غباری شد و طوفان دیدند همه از خشم حسین ابن علی ترسیدند دید قاسم چه غباری شد و گوئی مِه شد قاتلش نیز به زیر سم اسبان له شد استخوانهاش شکستند و پر از زخم تنش مانده در زیر سُم و نعل ستوران بدنش سر خود را چو به دامان عمو یش حس کرد خواست حرفی بزند سینه ی او خِس خس کرد چه نگاهی به عمو حضرت قاسم می‌کرد خنده بر روی لبش بود و تبسم می‌کرد گوئیا از لب او شعر و غزل میریزد مرگ در کام خوشش همچو عسل میریزد گفت مولا ، که غمت گشته چو آتش به دلم چه کنم جانِ برادر که ز رویت خجلم میبَرَد سوی حرم سرو بلند چمنش میبَرد پیکر خونین عزیز حسنش قد کشیده ست به زیر سم اسبان ای وای و در آغوش عمويش بدهد جان ای وای نجمه گفتا پسرم خوش قدو بالا شده است ای ابالفضل ببین هم قد سقا شده است کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
کربلا را نعل ها پر از حسن جان می کند قاسم من نیمه جانش نیز طوفان می کند محشری بر پا کند حتی به زیر دست و پا آن که ازرق را ز جنگیدن پشیمان می کند هر کسی جا مانده است از تیرباران پدر آمده اینجا پسر را سنگ باران می کند ناگهان دیدم که هر کوفی بزدل شیر شد با یتیم بی رمق ، جنگ نمایان می کند هر چه دارد می کشد او از یتیمی می کشد کوفه رسمش این بُوَد لج با یتیمان می کند پیش چشمم پشت ِ هم پا می کشد روی زمین این که آهش عرش را یکباره لرزان می کند گرچه دارد می زند فریاد این قامت ولی دردهایش را ز من او باز پنهان می کند نیست نه ، بینی و بین الله حق کافران آن چه دارد این جماعت با مسلمان می کند لشکری که شیر مردان مرا این گونه کشت با یتیمانم چه در شام غریبان می کند هر چه دشمن زخم از این شیر مردان خورده را عصر ، با اهل حرم مردانه جبران می کند محمد_حسین_رحیمیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG