eitaa logo
طُلوعِ حُجَة ☀️
1.1هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❁﷽❁ « دستنوشته و مطالب متفرقه _ مذهبی _ امام زمانی » ●ارتباط با ادمین↯ https://eitaa.com/MiShMm کپی با ذکر صلوات حلال 🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ جول اوستین👆 🍃🌸 راه های خداوند، بهتر از راه های ما انسان هاست 🌸🍃 @kanalmazhab ❣این پیام را برای بهترین دوستانتان بفرستید و با جول اوستین آشنایشان کنید❣
🍁در این شب زیبای پاییزی از خدای مهربان براتون یک حس قشنگ ، یک شادی بی دلیل ، یک نفس عطر خدا و آرامش خواستارم ♥️🍃 🍃🌸 شبتون پر از نگاه خدا 🌸🍃 @kanalmazhab
🍃🌸 سلام امام زمانم 🌸🍃 به خودم مینگرم سخت دلم میرنجد به خودت مینگرم منبع خوبی هایی سـد راه تـو منـم کاش بمیـــــرم آقا بعد مرگم به گمانم که شما می آیی 😔💔 @kanalmazhab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸ســـــلام 🍃🌸صبح زیبـاتون بخیر 🍃🌸یه دل شاد 🍃🌸یه لب خندون 🍃🌸یه دل بی غم 🍃🌸برای یکایکتون خواستارم @kanalmazhab
⭕️ 💕✨ مهم نیست چند تا ستاره توی آسمون هست ♥️🍃 من همیشه نگاهم به ماهه خودمه:)🌙 @kanalmazhab
⭕️ ۱۰ کشور با کمترین حداقل دستمزدها در دنیا 🔹جالب اینه که افغانستان‌و سوریه و عراقِ جنگ زده بین ۱۰ تا نیستن❗️ دودمانت بسوزه که با مردم چیکار کردی( مخاطب خاص) @kanalmazhab
طُلوعِ حُجَة ☀️
⭕️ داستان زن زیبا ، خیاط و شیطان ♦️ زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟ ♦️ شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد و آن زن به او گفت : اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای ادای نماز ، و زن خیاط گفت : بفرمایید،خوش آمدید و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم و آن زن گفت : کمی صبر کن نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟!! ♦️ شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟ آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نمازو آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش. و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد و اطلاعات دیگری از شیطان نداریم 🌸🍃 @kanalmazhab