eitaa logo
کانال تبلیغی ؛ فرهنگی ؛اخلاقی-رمضانی پور
106 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
45 فایل
آیدی بنده برای طرح سوالات @Ramezanipoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 شیوه های انگیزشی دعوت به نماز 🌸 1⃣ نقل داستان‌های شیرین در مورد نماز 🍀کودکان به داستان علاقه مند هستند و دوست دارند تا بزرگ تر ها برایشان قصّه بگویند؛ از این رو می توانیم از علاقه آن ها استفاده کنیم. 🍀 با نقل داستان های شیرین، از نماز و نمازگزاران، برای نماز خواندن آنها انگیزه کافی ایجاد کنیم. 🍀 البته بهتر است نقش اول کودک باشد و لفظ نماز دائماً تکرار نشود و در حد امکان به طور غیر مستقیم ذکر شود. مثلا مجتبی علیه السلام وقتی هفت ساله بود می رفت وقتی برمی گشت سخنرانی های پیامبر را برای مادرش تکرار می کرد. (سفینة البحار ، ج ۱ ، ص ۲۵۴) 📚 استاد علی‌نقی‌فقیهی ، شیوه‌های ترغیب و جذب به نماز، خلاصه ای از صفحه ۵۳ تا ۷۱.
📝صلوات خاصه مجتبی علیه السلام اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَوَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَابْنُ اَمیِنِه عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة
بسم الله الرحمن الرحیم/ ای طشت یاریم‌ بده دیگر بریده ام این زهر را به قصد شفایم چشیده ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را! من‌ ناز مرگ‌ را به دل و جان خریده ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم! کوچه‌ نرفته ای‌ که‌ بدانی چه دیده ام نامحرمی به مادر من حرف تند زد جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام! سنگین‌ شدست گوش حسن مثل مادرم آزرده از صدای بلند کشیده ام! ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت فریاد زد حسن! کمکم‌ کن خمیده ام! این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام 🔸شاعر: ____________________
بسم الله الرحمن الرحیم/ من زخمیِ نامردمانِ بی وفایم در غربتم عیناََ شبیهِ مرتضایم یک تشتِ پر خون رو به رویم، باشد اما دیدارِ روی مادرم تنها دعایم افتاده ام روی زمین از آتش زهر اما به یاد کوچه‌های پر بلایم میخواستم تا سدِّ راهِ ضربه باشم پس ایستادم بر نوکِ انگشتِ پایم دیدم که دستِ مادر از دستم جدا شد تا به ابد محزون آن دست جدایم مادر صدا میزد "حسین" اصلا نترسی گفتم که قربانت شوم‌ من مجتبایم گفتم‌ حسین و آهِ حسرت در دل آمد حتی دم آخر به فکر کربلایم واللهِ روزی مثل روز او دگر نیست در اضطرابِ دشمنان بی حیایم 🔸شاعر: ____________________
بسم الله الرحمن الرحیم// گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد دعا می‌کرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم ضمانت می‌کند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری می‌کند ، آنجا شفاعت هم 🔸شاعر: =========================== https://eitaa.com/kanaltablighiramezani