eitaa logo
کانون ادبیات عرب
2.2هزار دنبال‌کننده
110 عکس
24 ویدیو
86 فایل
✍باسمه تعالی 📣 #توجُّه: 🔊استفاده از مطالبِ مذکورِ در کانال، #فقط با ذکر منبع، #مجاز است و در صورت تخطّی پیگرد قانونی دارد. 📝 گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 📲پل ارتباطی: 🔵 @Lakhair
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون ادبیات عرب
#سوال شماره: #۰۲ ❓ملاک نحویّون برای تعیین اعرف معارف و رتبه بقیه معارف درست می باشد یا خیر؟ به عبار
#پاسخ سوال شماره: #۰۲ ✳️از میان دوستان برخی دلایلی که نحویّون مطرح کرده اند را قبول داشتند و ظاهر عبارت برخی دیگر نیز گویای این بوده که ملاک در تعیین اعرف معارف، مقتضای حال می باشد. 🗣به نظر می رسد آن دسته از رفقایی که مقتضای حال را ملاک تعیین قرار داده اند، مسیر درست تری را در پیش گرفته اند لذا در این باره برخی از دوستان تعابیری مناسبی را به کار برده اند لکن قبل از بیان پاسخ‌ سوال، ذکر یک ‌نکته لازم است و آن این که قبل ورود در هر مبحثی، ابتدا باید مشخّص کنیم که آن مسئله مربوط به کدام یک از علوم می باشد تا برای اثبات و نقد آن بتوانیم ادله ای متناسب با آن علم را ذکر کنیم. 👈در ما نحن فیه نیز باید توجّه داشت که مسئله "معرفه و نکره" از مباحث نحوی نمی باشد چون نه با تعریف علم نحو تناسب دارد و نه با موضوع آن؛ به همین جهت بحث معرفه و نکره از مباحث علم بلاغت است فتامّل. #بیان پاسخ سوال: از آن جایی که مبحث معرفه و نکره از مباحث علوم بلاغی است لذا تعیین اعرف معارف که متفرّع بر بحث معرفه و نکره می باشد نیز تابع مقتضای حال است به همین جهت نمی توان به صورت کلّی گفت که ضمیر اعرف معارف است و یا اسم اشاره اعرف معارف می باشد و... زیرا ممکن است طبق مقتضای حالی، اسم اشاره اعرف از ضمیر باشد و طبق مقتصای حال دیگر علم اعرف از ضمیر باشد و هکذا. #ادامه_پاسخ:👇
کانون ادبیات عرب
#سوال شماره: #۰۴ ❓تعریف عنوان تمییز چیست؟ 👇👇👇 ✳️ب
سوال شماره: #۰۴ 👌رفقا در بیان پاسخ سوال شماره: ۰۴، واقعا سنگ تمام گذاشتند الحمدلله. ✔️تذکّر: بحث امروز از زوایایی مورد نقد قرار گرفت لذا می شود که از ابتدا به مطالعه بحث بپردازید. بیان پاسخ: 👥دوستان با بیان های متفاوتی به پاسخ از سوال پرداختند لکن برخی با بیان کامل تری بدان پاسخ دادند به همین جهت گفته می شود: همان طور که نحویّون گفته اند، مفاد تمییز رفع ابهام از ذات یا نسبت می باشد به همین جهت برای تبیین بهتر این مفاد، شایسته است ابهام از ذات و نسبت را با اندک تفصیلی توضیح دهیم؛ 1) ابهام در ذات به دو صورت می باشد؛ برخی از ابهامات، ابهامات موجود در ذاتِ معنا می باشند یعنی خود معنا و مفهوم مبهم است که به این نوع ابهام، ابهام ذاتی یا وضعی می گویند همانند اعداد اما در مقابل برخی از ابهامات، ابهامات موجود در ذاتِ معنا و مفهوم نیستند بلکه ابهامات موجود در کیفیت و مصادیق هستند همانند اسم اشاره و ضمیر و... که به این نوع ابهامات نیز ابهامات عارضی و بالعرض می گویند. 2) ابهام در نسبت نیز به دو صورت می باشد؛ برخی از ابهامات، ابهامات موجود در نسبت هستند مثلا وقتی نسبت ضرب به زید ایجاد می شود، ابهاماتی نیز ایجاد می کند همانند زمان حدث، مکان، علّت، تعدّد حدث، نوع حدث و...؛ اما در مقابل برخی از ابهامات برخواسته و برآمده از نسبت می باشند یعنی در مثال اشتعل الراس شیبا نه اشتعل معنایش مبهم است و نه راس معنایش مبهم است لکن وقتی اشتعل که به معنای انتشر است به راس نسبت داده می شود، نسبت مبهم می شود و قابل درک نمی باشد. :👇