کانون ادبیات عرب
#تحقیقی نسبت به قیدی که مرحوم شیخ بهایی در تعریف ذکر کردند یعنی {و لو حکما}: 🔸تا بدین جا اصل تعریف
👥شارحین متن صمدیه در توضیح این قید گفته اند:
🔸تعبیر {و لو حکما} در تعریف مستثنی، ناظر به قید {سابقه} می باشد یعنی همان طور که گفته شد، لفظ ما قبل الّا (مستثنی منه) که حکم به آن نسبت داده شده است، بر دو نوع است:
۱) مستثنی منه به صورت ملفوظ می باشد همانند {جاء القوم الا زیدا}؛
۲) مستثنی منه به صورت مقدّر می باشد همانند {جائنی الا زید}؛
✏️#نتیجه_کلام_فوق:
قید {و لو حکما} درصدد اشاره به نوع دوّم یعنی مستثنای مفرّغ می باشد تا در نتیجه همانند مستثنای مفرّغ در تعریف باقی بماند و تعریف برخوردار از جامعیّت در جهت شمول افراد باشد.
👁کما این که:
👤مرحوم سید در الحدائق الندیّه در شرح این فراز از عبارت مرحوم شیخ بهایی فرموده است: {و لو کان سابقه حکما}؛
👤مرحوم مدرّس افغانی در الکلام المفید در این باره فرموده است:
{قوله: و لو حکما ای و لو السابق حکما ای و لو کان مقدّرا...}؛ #یعنی مراد از تعبیر {و لو حکما}، {و لو کان مقدرا} است و همان طور که واضح است ایشان با این بیان درصدد اشاره به همان نوع دوّم می باشد.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
#تحقیقی نسبت به قیدی که مرحوم شیخ بهایی در تعریف ذکر کردند یعنی {و لو حکما}: 🔸تا بدین جا اصل تعریف
#تحقیق_بیشتر نسبت به تعبیر {و لو حکما}
🤔با اندک تامّل شاید بتوان عبارت مرحوم شیخ بهایی یعنی {و لو حکما} را به گونه ای دیگر توضیح داد و آن این که تعبیر {و لو حکما} ناظر به قید {عدم اتصافه} باشد یعنی عدم اتّصاف مستثنی به حکم نسبت داده شده به مستثنی منه، بر دو نوع است:
👈۱) یکی عدم اتّصاف حقیقی همانند {جاء القوم الا زیدا}
👈۲) دیگری عدم اتّصاف حکمی همانند {جاء القوم الا حمارا}.
📝توضیح آن که:
🔍گفته شد:
مقتضای فضای استثناء آن است که اگر ادات استثنایی ذکر نگردد و مستثنایی از حکمی که به مستثنی منه نسبت داده شده، خارج نباشد، اسمی که با فرض وجود إلاّ، مستثنی است، داخل در حکم مستثنی منه باشد یعنی در همانند «خرج القوم» اگر ادات استثناء بیان نگردد و «زید» از حکم نسبت داده شده به «القوم» یعنی «خرج»، خارج نشود، همچنان داخل در آن بوده به دلیل آن که جزئی از قوم می باشد.
🔐بنابراین اگر در فرض عدم وجود ادات استثناء، مستثنی داخل در حکمی که برای مستثنی منه ثابت شده، حقیقتاً باشد آن گاه اخراجی که صورت می گیرد هم یک اخراج حقیقی بوده است یعنی عدم اتصاف حقیقی مستثنی به آن چه که به مستثنی منه ثابت شده است همانند «جائَنِی القوم إلاّ زیداً»؛ ولی اگر در فرض عدم وجود ادات استثناء، مستثنی داخل در حکم مستثنی منه حقیقتا نباشد، آن گاه اخراجی که صورت می گیرد یک اخراج غیر حقیقی و حکمی می باشد یعنی عدم اتصاف حکمی مستثنی به آن چه که به مستثنی منه نسبت داده شده است همانند «جائَنِی القوم إلاّ حماراً» که در این مثال مستثنی یعنی {حمار} در فرض نبود الَّا، به صورت حقیقی داخل {القوم} نمی باشد لذا از آن جایی که دخول حمار به صورت حقیقی نیست، خروج آن هم به صورت حقیقی نخواهد بود به تعبیری خروج حمار حکمی می باشد کما این که برخی از نحویون همانند صاحب مکرّرات مدرس نیز به چنین احتمالی اشاره نمودند.
✏️ #نتیجه_کلام_فوق:
👈با توجّه به این احتمال، تعریف مصنّف، همچنان جامع افراد می باشد به دلیل این که، آن چه که در تعریف مستثنی بیان شد یعنی خروج مستثنی از حکم نسبت داده شده به مستثنی منه، هم در همانند «جائنی القوم الا زیداً» صادق است و هم در همانند «جائنی الا حمارٌ». بنابراین با این وجود، تعبیر «سابقه» در تعریف مصنّف به صورت مطلق بیان شده است یعنی هر دو قسم مستثنی منه یعنی ملفوظ و مقدَّر را شامل می شود.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺