جشن میلادِ شمس ولایت شد،شادی اهل ولایت بی نهایت شد
((ساقی کوثر مولا علی حیدر،ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر...))
چشم عالم شد محو تماشایش،خانه ی کعبه مُزیّن بر قدمهایش
عشق ناب او طعم عسل دارد،فاطمه بنت ِ اسد گل در بغل دارد
ماهِ روی او شد قبله ی مقصود،کعبه تا روز ابد نازد بر این مولود
ای همه جانها بادا به قربانش،آیه های مؤمنون گلواژه ی جانش
شکر للّه که بر او گرفتاریم،ما تمسّک بر ولای مرتضی داریم
زندگی ما شد فانی عشقِت،آرزو داریم شویم قربانی عشقِت
با شهیدان ما همراه و یکرنگیم،با سعودی ها همه آماده ی جنگیم
ذکر ِ هر کی با ما یار و همراهه،اشهد انّ علیاً ولیُ ا..هه
🌺🌺🌹🌹🌹🌹🌹
|⇦•از روزگار قسمت اگر...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━──────
از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تُربتِ ما بوترابی است
از بس علی علی زِ لبم چکه میکند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است
خورشید نَه جمالِ علی نقشِ سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است
یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است
جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمیزند
تا مرتضی ست مَرد که زانو نمیزند
بر قُدسیان به جلوهی قِدیس میشود
قدوسیان به سجده که تقدیس میشود
معراج رفت و دید پیمبر که قبله کیست
تنها جمالِ اوست که تندیس میشود
با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد
نوح و شعیب و موسی و جِرجیس میشود
میدان نیامده همهی عَمروعاص ها
در میروند و دامنشان خیس میشود
شوریدهایم و شیعهی آن شیر پروریم
ما کعبه ایم پایِ علی سینه میدریم
نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر
تا کعبه شد شبیه به بُتخانه بیشتر
بارِ خماریِ نَفسِ ما از این به بعد
اُفتاده است گردن پیمانه بیشتر
حق میدهی که کافر زنجیریات شوم
جمع است گِردِ زلفِ تو دیوانه بیشتر
زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما
پُر میشود زِ هدیهیِ شاهانه بیشتر
خُم را شکستهایم به سَر ، غرقِ بادِهایم
تا هست عُمر رو به علی ایستادهایم
با تو شروع میکنم امشب طواف را
افطار میکنم به مِیات اعتکاف را
از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد
هفتاد بار چرخ دَهَم آن مَطاف را
دارد خدا جلوسِ تو را نقش میزند
بگذار رویِ دامنِ سبزت غلاف را
پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری
جبریل گُم نموده سَرِ این کلاف را
ایوانِ توست تا به ابد آرزوی چَشم
جانم بخواه نَعره زنم اِی به روی چَشم
تکیه بزن به هیبت پروردگاریات
هو میکشم زِ طَنطَنهیِ ذوالفقاریات
تو ایستاده و ملکالموت میشود
در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاریات
حتیٰ خدا سروده برایت قصیدهای
مدحی برای لحظهی دُل دُل سواریات
عباس هم به پشت سرت مشق میکند
تقلیدِ ضربههای زمین کوبِ کاریات
زینب چه داشت؟جز نَفس مرتضیٰ علی
زینب که بود؟سایهی شیر خدا علی
ما را برای خانهی خود پادری ببین
تکه مُذاب کورهی آن زرگری ببین
ما را که در غبار مدینه نشستهایم
مانند یازده پسرت مادری ببین
دارند صحن فاطمه را کار میکنند
جایی برای رفتگری نوکری ببین
وقت رکوع گِرد شما بال میزنیم
ما را برایِ بردن انگشتری ببین
شُکرش که زیرِ دِینِ علی پیر میشویم
داریم با حسینِ علی پیر میشویم
#شاعر :حسن لطفی
14001125eheyat-taheri-madh-1.mp3
3.17M
|⇦•از روزگار قسمت اگر...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
|⇦•شأن تو در اندیشه ما...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج احمد نیکبختیان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنین یا عَلِیَّ بْنَ اَبیطـالِب"
ﺷﺄﻥ تو در اندیشۀ ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اَذان نیز اَذان شد
سردار بجز میثم تَمار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم
از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟
گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟
از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!
هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست
نام تو شده قدرت بازوی پیمبر
در غَزوه اَحزاب تویی یک تنه لشکر
یک ضربه ات از کل عبادات فراتر
با فاطمه شد قدرت تو چند برابر
غیر از تو علی هیچ کسی حِصن حَصین نیست
یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست
باید که به رخ ها بکشانی هنرت را
آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را
رِندی کن و یک گوشه رها کن سِپرت را
صِفین محیاست بیاور پسرت را
چَشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل
وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل
#شاعر :مجید تال
↫
14001225eheyat-nikbakhtian-madh.mp3
3.11M
|⇦•شأن تو در اندیشه ما...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج احمد نیکبختیان •✾
|⇦•سلامُ الله علیٰ...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلامُ الله علیٰ مَن عِـندهُ اسـرار یزدانش
تعالیَالله از این منزلت، زین رتبه و شأنش
سلام الله علیٰ مَن عنِدهُ علمُ الکتاب، آری
شهادت میدهد بر عـلم او آیات قـرآنش
مُنـوّر کرد بیت الله را در شـام آغـازش
مُشرف کرد بیتالله را در صبح پایانش
کَلیم اللّه را دیدم کنار وادی طورش
خَلیل اللّه را دیدم یکی از ریزه خوارانش
صَفیُّ اللّه مـیفـرمــود :هـذا قُـرَّهُ عَـیـنـی
ذَبیحُ اللّه میفـرمود: ای جانم به قـربانش
اگر چشمش بیفـتـد بر جـمال بیمثال او
ز یوسف چَشم میبندد یقیناً پیر کنعانش
توسل کرد شیخ الاَنبیا بر حضرتش، فوراً
به ذکر یا علی مولا تَرَحُم کرد طوفانش
کمی از خاک نعلین علی برداشت ابراهیم
که گردید آتش نمـرودیان، آناً گـلستانش
عیانش را نفهـمیدند این مردم و پیغـمبر
چگونه فاش گرداند از او اسرار پنهانش؟
چه بابایی! ابوطالب، سلامالله علیه آنکه
بود سنگنینتر از ایمان کل خلق، ایمانش
چه بانویی! که قرآن را مُزَیَّن کرده با کوثر
ندارد کُفو این بانو به غیر از شاه مردانش
دو آقا زاده دارد، خوانده قرآن لؤلؤ و مرجان
دلم را برده این لؤلؤ، و مجنونم به مرجانش
چه کرده با عطای لقمۀ نانی، که در قرآن
به شأنش هل اَتی نازل شده از ذات منّانش
تمام انبیا بهر تبرک اذن میگیرند
که بردارند لقمه نانی از سر خوانش
سلامالله! علی مالک که فانی گشت در عشقش
سلامالله! علی قنبر که گردید از غلامانش
خودش که جای خود، ما را نکن تکفیر با این حرف
به اِذنالله «کُن» میآید از امثالِ سلمانش
به جز بیت امیر عالم امکان کجا دیدید؟
که میکائیل خادم باشد و جبریل دربانش
نمک آماده کرده بهر نانش حضرت زهرا
الهـی جـان عـالـم بـاد قـربان نـمکـدانش
شنیدم از نبی، مولا به محشر میرود منبر
شنیدن دارد آن منبر که او باشد سخنرانش
یقیـن دارم سعادتمند میگـردد یقین دارم
اگر بر سجده افتد پیش پای او با توبه شیطانش
چگونه میتوانم از غلامی دم زنم اصلاً؟
در این درگه که حکم مور را دارد سلیمانش
جنان را دوست دارم تا شوم مهمانِ مولایم
به این امّید که گردم یکی از ریزهخوارانش
نلرزد دست و پایش، نه، نیاید خم به ابرویش
تمام خلق اگر مَرحَب شود آید به میدانش
کَاَنّ گردش تیغ علی با سرعت نور است
که عزرائیل بهر جان گرفتن مانده حیرانش
نجف، آری به قدری صاحب قدر است که باید
زند طعنه به یاقوتِ جنان، ریگ بیابانش
خداوند اختیار مطلـقـش داده که میباشد
تمام عالم کون و مکان در تحت فرمانش
به اِذنِالله تام الاختیار است و دهد فرمان
زمین را بهر رویاندن، سَما را بهر بارانش
مَلَک را واجبُ الطّاعَه است وقتی امر فرماید
فلانی را کن احیـا و فـلانی را بمیرانش
مقـامش را بنـازم، در کتابُ الله میبیـنم
قسم خورده به سُمّ مرکب او ذاتِ سبحانش
بلا تردید خورشید فلک مستور میگردد
اگر روشن کند مولای ما شمع شبستانش
خدا در عالم بالا شبیهی آفرید ازاو
زیارت میکندفوجملک درعرش رحمانش
نظر کردم به عرش و فرش و کرسی و قلم، دیدم
به دست حـیـدر کـرار باشد کلّ ارکانش
اگر این مصرع شیرین نمیشد کفر میگفتم
خدا مبهوت مانده بهر تشریفات اسکانش
بنازم آن مَلاحت را که هنگام نظر کردن
به جای تیر، جان می گیرد از پیکان مُژگانش
خدا را؛ آرزو کردم یـتـیـم بیکسی بـاشم
چو دیدم طفل بیبابا نشسته روی دامانش
نمیسوزد در آتش، آنکه دارد حُبّ مولا را
اگر آرد به روز حشر با خود کوه عصیانش
نمیترسـم من از یَومَ یَفِرُّ المَرءِ مِن اُمِّهِ
نه چون پاکم، چون این آقاست آن جاپای میزانش
فقط راه امیرالمـؤمنین عرفان بالله است
کسیکه بیعلی عارف شود لعنت به عرفانش
چه بد بختند آنها که سَلونیٖ را رها کردند
و رفتند از پیِ آنکه اَقیلونی است عنوانش
رها کردند باب علم را، رفتند این جُهّال
پیِ آن کس که دَلّال است بهر چهارپایانش
خلایق هر چه لایق أنکه پاکی را نمیخواهد
همان نامرد مَنحوس حرامی باد ارزانش
#شاعر محمد علی قاسمی خادم
14001125eheyat-bazri-madh.mp3
4.52M
|⇦•سلامُ الله علیٰ...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا بذری•✾•
.
#دهه_فجر انقلاب اسلامی ایران
دهه ی فجر انقلاب آمد
رفته ظلمت، چو آفتاب آمد
بهمن آمد مه ولایت و عشق
مه برپایی و عنایت عشق
بهمن آمد وقت تماشا شد
رهبر عشق ما هویدا شد
بهمن آمد، امام ما آمد
عطر خوش بر مشام ما آمد
بهمن آمد مه خمینی شد
همه دلها ز او حسینی شد
فجر پیروزی ولایت شد
بر همه این چنین عنایت شد
رهبری پاک و بی نظیر آمد
روبهان رفته اند و شیر آمد
همه دلها ز او شده تسخیر
رفته بر باد پستی و تزویر
بس جوانها که شهید گردیدند
نزد زهرا رو سپید گردیدند
رفت ظلمت دمید نور امید
سر زد از آسمان دین خورشید
دشمن از کار عشق حیران است
همه دل ها یاد شهیدان است
بعد چندی امام امت رفت
نورچشم تمام امت رفت
بعد از او هم علی ولی گردید
رهبر ما سید علی گردید
پیروان رهبر فرزانه
گرد او گشته همچو پروانه
او بود هادی ره امت
عزت و افتخار این ملت
گرچه ما جمله حیدری هستیم
رهرو راه رهبری هستیم
#رضا_یعقوبیان
کعبه امشب ز قدومت شده گلشن
فاطمه بنت اسد چشم تو روشن
نوری سرزده ز کعبه
حیدر آمده ز کعبه
حیدر علی علی حیدر۲
خانه ی کعبه شده چون وادی طور
فاطمه بنت اسد در شادی و شور
بوسد روی ماه حیدر
مست یک نگاه حیدر
حیدر علی علی حیدر۲
ختم مرسلین بود در انتظارش
ریزد اشک شوق و گشته بی قرارش
مرتضی آمده از راه
گشته جان رسول الله
حیدر علی علی حیدر۲
عالم از یمن وجودش باطراوت
می کند بهر نبی قرآن تلاوت
جشنی به پا شده امشب
شادان طاها شده امشب
حیدر علی علی حیدر۲
نفس پیغمبر اکرم اومد امشب
نور چشم همه عالم اومد امشب
نور حی سرمد آمد
جانان محمد آمد
حیدر علی علی حیدر۲
همه عالم بدونن حیدری هستم
من ز جام عشق مولا علی مستم
بر حیدر بود درودم
مهرش در همه وجودم
حیدر علی علی حیدر۲
ای که چون فاطمه ات خیر کثیری
گشته ام مهمان تو دستم بگیری
امشب من به تو پناهم
کن از مرحمت نگاهم
حیدر علی علی حیدر۲
صحن و ایوان طلای تو بهشتم
مهر و حب تو عجین با سرنوشتم
حیدر آرامش جانم
نام تو روی لبانم
حیدر علی علی حیدر۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دیگه_غصه_ای_نداره_دلی_که_مست_علیه
#سبک_زمین_و_هفت_آسمون_به_زیر_پاته
#ولادت_امام_علی_
#ترکیب_بند
#مدح_مولا
صبحگاهی در حریم بوتراب
مانده بودم با سوالی بی جواب
رو به ایوان گفتمش _ قرآن به دست _
یاعلی! میزان تویی یا این کتاب؟
در دلم افتاد که: قرآن بخوان
خود مشخص میشود قول صواب
از نبا، از آل عمران، مائده
خط به خط تا «ناس» از «امالکتاب»
هرچه میخواندم به حیدر میرسید
نور میبارید از آن آیات ناب
آیه بعد از آیه، نورٌ بعد نور
آفتاب آمد دلیل آفتاب
مصحف نار است بیشک مصحفی
کز دلش بیرون نیاید بوتراب
خاک بودم پیشت افتادم به خاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
من که سرتا پا پر از درخواستم
هر چه را دارم از این در خواستم
من غلام خانهزاد حیدرم
این غلامی را ز قنبر خواستم
نوکری نه، بلکه اینجا رو زدم
پادشاهی را ز نوکر خواستم
با علی دنیای خود را ساختم
هر چه را میخواست حیدر، خواستم
تا بیندازم به پای مرتضی
از خداوند علی سر خواستم
لب نیالودم به هر پیمانهای
ساغر از ساقی کوثر خواستم
هر زمان در زندگی خوردم زمین
یا علی گفتم زجا برخواستم
من خدای بی علی را کافرم
از علی، الله اکبر خواستم
ای برای دین و ایمانم ملاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
ما گرفتاریم ای جان نجف!
جان نوکرها به قربان نجف
حاضریم از زندگیمان بگذریم
یک سحر باشیم مهمان نجف
رزق ما هر صبح بعد از هر نماز
می رسد از سمت ایوان نجف
چترها را بستهایم و دیدهایم
عشق را در زیر باران نجف
ما گرفتار شیاطین گشتهایم
رحم کن بر ما سلیمان نجف!
آرزو دارد سگ اصحاب کهف
تا شود یک روز دربان نجف
من یقین دارم که مهمان خداست
هر کسی گشته است مهمان نجف
دیده ام پروردگار خویش را
در شکوه صحن سلطان نجف
با خدا داری هزاران اشتراک
کعبه از عشق نجف شد سینه چاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
روز خیبر بود و وقت کارزار
تیغ در دستان مرحب بی قرار
روز اول، اولی رفت و گریخت
دومی تا رفت میدان، الفرار
روز دوم میرود آنکس که شد
هم پیمبر عاشقش هم کردگار
نبض جنگ افتاد در دست علی
چون به دست کاردان افتاده کار
دیگر اکنون روز رزم حیدر است
خون مرحب نوش جان ذوالفقار
مرگ تنها چارهی بیچارهایست
که به خشم مرتضی گردد دچار
با نگاهش لشکری را زد به هم
شیر حق شمشیر میخواهد چهکار؟
مرگ جا میماند از چشمان او
پشت پایش میدود گرد و غبار
فرق دارد در اُحد زخمی شدن
یا که ترجیحِ فرارِ بر قرار
فرق دارد، خواب در آغوش مرگ
یا فرار از ترسِ مُردن سوی غار
فرق ایمان علی با آن سهتا
فرق بین جبر بود و اختیار
این قیاس اصلا قیاس باطلی است
حضرت دریا کجا و شورهزار؟
هر خلافت هر زمان و هر کجا
بی علی هرگز ندارد اعتبار
گفته این را دشمنش هفتاد بار
از شما هرکس جدا شد، شد هلاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
کیست حیدر؟ در شجاعت بی بدل
کیست مولا؟ در وفا ضرب المثل
شانههایش شاهد انفاق او
شاهد جنگ آوری هایش جمل
در اذان خود شهادت میدهم
عشق بر حیدر بود خیرالعمل
تا ابد هم دل نخواهم کند ازین
دُرّ نایابی که دارم از ازل
تا نبینم روی ماه مرتضی
من نخواهم داد جان دست اجل
بی علی هر کار خیری هم کنی
گوییا که چک کشیدی بی محل
خسته از دنیا که باشم میروم
تا مرا مولا بگیرد در بغل
شیعه بودن افتخار انبیاست
من محب او که هستم لااقل!
تا تو را دارم نگردم بیمناک
یا امیرالمومنین روحی فداک
شعر وقتی وصف یار فاطمه است
واژه ها در اختیار فاطمه است
من چه گویم از علی بی فاطمه؟
از علی که بیقرار فاطمه است
فاطمه دار و ندار مرتضی
مرتضی دار و ندار فاطمه است
گفت «لولا فاطمه» یعنی بدان
کل خلقت بر مدار فاطمه است
هر که رو در روی ظالم ایستاد
تا قیامت در کنار فاطمه است
روز محشر هر که دنبال کسی است
چشم ما در انتظار فاطمه است
بار عشق مرتضی برداشتن
کار هر کس نیست، کار فاطمه است
عشق زهرا! لیس معشوقی سواک
یا امیرالمومنین روحی فداک
#داود_رحیمی
شعر شهادت حضرت زینب (س) برای تسلیت به امام زمان (عج)
دلم گرفته از این انتظار طولانی
به پشت پرده غیبت چقدر میمانی
سرم فدای قدمهای تو بگو امشب
کجا برای غم عمه روضه میخوانی؟
فدای شال سیاهت که دور گردن توست
چقدر مثل دل عمهات پریشانی
به یاد غربت زینب دو دیدهات خون است
دلت شکستهترین شد امامِ بارانی
به گوشهای ز نگاهت بیا بخر ما را
به پای درد دل عمهات ببر ما را
⚑⚑⚑⚑
(س)
یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز و شب تویی همه جا روبه روی من
در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو
دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من
تصویر قتلگاه تو یادم نمیرود
یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من
از خاطرات آن شب مقتل کنار تو
مانده هنوز لاله سرخی به روی من
یک لحظه چوب محمل و پیشانیام شکست
تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من
قاری روی نیزه شدی تا نگاهها
آید به سوی نیزه نیاید به سوی من
سنگینترین غمم غم دفن سه ساله بود
او رفت و رفت پیش شما آبروی من
بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم
دیگر بس است باده غم در سبوی من
⚑⚑⚑⚑
شعر مصیبت حضرت زینب (س)
یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز و شب تویی همه جا روبه روی من
در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو
دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من
تصویر قتلگاه تو یادم نمیرود
یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من
از خاطرات آن شب مقتل کنار تو
مانده هنوز لاله سرخی به روی من
یک لحظه چوب محمل و پیشانیام شکست
تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من
قاری روی نیزه شدی تا نگاهها
آید به سوی نیزه نیاید به سوی من
سنگینترین غمم غم دفن سه ساله بود
او رفت و رفت پیش شما آبروی من
بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم
دیگر بس است باده غم در سبوی من
⚑⚑⚑⚑
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط واله و حیران زینب است
ایوب صابر است ولیکن درین مقام
انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است
در قتلگاه، جسم برادر به روی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تو است بکن از کرم قبول
کاری چنین به عهده ی ایمان زینب است
در خطبهاش که کوفه از آن شد سکوت محض
گفتی که ممکنات به فرمان زینب است
ابن زیاد شوم به دار الإماره اش
رسوا ز منطق شرر افشان زینب است
با این که با عیال برادر به شهر شام
در دست اهل ظلم، گریبان زینب است
برهم زن اساس جفاکاریِ یزید
لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است
افزون بود ز حوصله خلق عالمی
درد و غمی که در دل سوزان زینب است
دارد «صغیر» امیدی و از روی اعتقاد
چشمش به لطف بی حد و پایان زینب است
#استاد_صغیر_اصفهانی
#حضرت_زینب_س
دوبیتی
ای در مقام نُطق و بیان حیدری کلام
دخت امام و اخت امام نائب الامام
بر ما نمای یک نظر لطف از کرم
ای زینب ای سلیل نبی فاطمی مرام
▪️
زینب که به دل داغ فراوان دارد
از شدّت غم سینه ی سوزان دارد
او هست پیام آور صحرای بلا
بیش از همه غم ها غم هجران دارد
▪️
تویی صبوره ی دوران پر بلا زینب
پیام آور صحرای نینوا زینب
فقط تویی که به ام المصائبی مشهور
اسیر و قافله سالار کربلا زینب
▪️
عزیز فاطمه و دخت مرتضی زینب
به قلب سوخته ی ما نظر نما زینب
نگر که بار گنه خم نموده قامت ما
برای عفو خطامان نما دعا زینب
▪️
اسوه ی تقوا و صبر و استقامت زینب است
پشتبان دین و قرآن و امامت زینب است
با بیان، بنیاد استبداد را در هم شکست
حافظ خون برادر با اسارت زینب است
▪️
ویرانگر بنیاد استبداد زینب
آن اسوه ی ایمان و استعداد زینب
لرزاند کاخ دشمنانش را چو حیدر
تا خطبه اندر کوفه کرد ایراد زینب
▪️
ای رهنمای راه عدل و داد زینب
وی یکّه تاز عرصه ی ارشاد زینب
دستم ز دامانت رها منمای بی بی
حق علی تا عرصه ی میعاد زینب
▪️
دخت حیدر زینب غم مبتلا
بعد عمری درد و رنج و ماجرا
با دلی پر خون از این دار جهان
گشت عازم جانب مُلک بقا
#حسین_مقدم
#حضرت_زینب_س
السلام السلام شهید کرب و بلا
یااخا یااخا کنار خواهر بیا
تشنهی بیکفن
ای حسین جان من
وای حسینم
......................................
مانده چشمم به در، به زیر نورِ هلال
بعدِ یکسال و نیم، رسیده وقت وصال
بعد تو قلبم از، غم لبالب شده
لحظهی آخرِ عمرِ زینب شده
وای حسینم
......................
زندگی کردهام با روضههایت حسین
دل من مانده است در کربلایت حسین
مرثیه خواندهام، از غم قتلگاه
قتلوکَ حسین، بالسَّنان بالرِماح
وای حسینم
......................
سرِ تو روی نی رفت و تنت روی خاک
اسبها آمدند خواهر تو شد هلاک
پیشِ چشم حرم، لِه شده پیکرت
دخترت دید وای، چه کند خواهرت
وای حسینم
مناجات با خدا و روضه ی امام حسین علیه السلام در ایام اعتکاف
ای مهربون، بخشنده ی جرم و گناه، من اومدم امّا با این روی سیاه
معتکفِ خونه ی تو شدم خدا، با این بدی بازم به من دادی پناه
شرمنده ام، توبَم و کن قبول، به مصحف و به عترت رسول
به حق اون شهید سر جدا، نور دل زهرای بتول
می زنم صدات با چشمای ترم، تو اگه بگی برم کجا برم
یا الله، یا ربّنا، اِغفر لنا...
می دم قسم، تو رو به خاکِ کربلا، به قاری ِ قرآن روی نیزه ها
به حقّ اکبر و علیّ اصغرش، به اون که شد کنار علقمه فدا
به حقّ اون لحظه که غرق ِ آه، مادر اومد کنار قتلگاه
حسینش و غرقه به خون دید و، با حسرت به او میکرد نگاه
بُنَیَّ شهید بی سر یا حسین، بُنَیَّ غریب مادر یا حسین
واویلا غریب مادر یا حسین...
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
ای زینب ای که بیتو حقیقت زبان نداشت
خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت
آگاه بود عشق که بیتو غریب بود
اقرار داشت صبر، که بیتو توان نداشت
در پهندشت حادثه با وسعت زمان
دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت
یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر
پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت
گر پای صبر و همّت تو در میان نبود
اسلام جز به گوشهٔ عزلت مکان نداشت...
روزی به زیر سایهٔ پیغمبر خدای
روزی به جز سر شهدا سایهبان نداشت؟
محمل درست در وسط نیزهدارها
یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت
زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود
زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت
زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود
زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت
زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود
آزادی این چنین شرف جاودان نداشت
«میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی
حرفی بهجز مناقب این خاندان نداشت
شاعر: استاد #غلامرضا_سازگار