#حضرت_زهراس
غم خوار جهان بوده و غم خوار ندارد
دردا که علی در بر خود یار ندارد
آنقدر غریب است که با رفتن زهرا (س)
جز چاه دگر محرم اسرار ندارد
یارب چه گذشته ست به زهرا (س) ؟ که علی هست
خرسند از آن درب که مسمار ندارد
از تلخی آن کوچه و آن در چه توان گفت ؟
ولله که جز آه شرر بار ندارد
آتش به در افتاد ، ولی قلب علی سوخت
این شهر مگر میثم تمار ندارد؟!
انگار غریبی ست فقط ارث در این بیت
جز درد در این خانه کسی کار ندارد
یک روز حسن تکیه به دیوار غریبی ست
در خانه ی خود یار وفا دار ندارد
این درد چه دردیست که در کرب و بلا نیز
تنهاست حسینی که علمدار ندارد
افسوس کسی غیر علی درک نمی کرد
((گل تاب فشار در و دیوار ندارد ))
#محمد_درّودی
#حضرت_زهراس
پناهِ هر دو جهان است، چادرِ زهرا
امید کون و مکان است، چادرِ زهرا
شبی دلیل نجات چهل یهودی شد
که منجی همگان است، چادرِ زهرا
چه سایهای! که شده مهدِ یازده خورشید
چه قدر خیر رسان است، چادرِ زهرا
همیشه مَحرم و مَرهم به کوهِ غمهایِ
دلِ امام زمان است، چادرِ زهرا
اگرچه سوخت، اگر گشت خاکی، اما باز
پناه هر دو جهان است، چادرِ زهرا
✍ #محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زهراس
روز روشن دختر شمس الضحا را میزدند
لیلةالقدر خدا را آشکارا میزدند
خانه زهرا سیه پوش رسول الله بود
خانه را سوزانده و صاحب عزا را میزدند
در زدن آداب دارد آن هم این در پس چرا
با لگد ، با پا در بیت الولا را میزدند
(زن زدن حتی زمان جاهلیت عار بود)
این مسلمان ها چرا خیرالنسا را میزدند
در میان قبر میلرزید پیغمبر تنش
بسکه بی رحمانه دخت مصطفی را میزدند
آن غلاف هرجا فرود آمد همانجا را شکست
کاش میدیدند اصلا که کجا را میزدند
دسته جمعی یک غریبی را زدن نامردی است
عده ای نامرد ناموس خدا را میزدند
این به نامردی زدنها کربلا تکرار شد
لشکری باهم غریب کربلا را میزدند
پیش چشم خواهران و دختران مضطرش
پیکر افتاده زیر دست و پا را میزدند
زجرکش کردند او را در میان قتلگاه
تا سرش میشد جدا آقای مارا میزدند
با سرِ نی تا دم مغرب پدر را میزدند
با تهِ نی بعد مغرب بچه ها را میزدند
آی مردم طفل سه ساله زدن دارد مگر
کاش ما بودیم در آن خیمه مارا میزدند
#عبدالحسین_میرزایی