eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
354 دنبال‌کننده
317 عکس
54 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
  آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت سراي ماست عزاخانه ي شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی شاید دلت به حال دل ما بسوزد و فکری برای روز مبادایمان کنی ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود در بین نوکرانت اگر جایمان کنی ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزلهایمان کنی بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن 🔸شاعر: *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم اشک می‌ریزیم...؛ ما با اشک، بالا می‌رویم پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم از خودش درخواست کن، کم، می‌شود اینجا زیاد، از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق عاقبت، سرباختن، در مَقدمش را خواستیم درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز ما از آن‌که، درد داده، مرهمش را خواستیم دیدنی‌های جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاکِ ! ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستم 🔸شاعر: عادل_حسین_قربان
نصیحت پدرم مانده است در گوشم که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم غم گرسنگی ات قوت غالب من شد همیشه در وسط روضه اشک مینوشم قسم به کتری جوشیده در حسینیه که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم گرفت نور خدا زندگی تاریکم به لطف شعله ی در چلچراغ بر دوشم حسین گفت پدر جای لای لایی شب شراب ریخت به جانم هنوز مدهوشم به چار گوشه‌ی قبرم قسم که بعد از مرگ برای تنگی قبرم گدای شش گوشم کفن که دستِ‌ مرا بست؛ دست تو باز است وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت مصیبت پسر تو نشد فراموشم میان روضه ی بزم یزید فریادم به یاد شام غریبان اگر که خاموشم عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است تو پاره پیرهنی، من لباس می پوشم 🔸شاعر:
# آخرین مجلس من قبل مماتم روضه است اولین محفل من بعد وفاتم روضه است پدرم گفت گرفتار شدی روضه بخوان خواندم آگاه شدم باب نجاتم روضه است مال و فرزند و عیالم همگی وقف حسین کارِ من در همه ی طولِ حیاتم روضه است چه نیازیست که نوکر به همه رو بزند رزقِ افزون شده دارم ، برکاتم روضه است چاره ای نیست اگر کرببلا روزی نیست وقت ایام جدایی، عتباتم روضه است وقت جان‌کندن من مرثیه خوان را گویید سخن از غیر نگوید سکراتم روضه است گر بپرسند چه داری به شب اول قبر؟ باز با گریه بگویم حسناتم روضه است 🔸شاعر:
(ع) سرسودای من و ناز تو اقا چکنم گرب میل تو نیفتد دل رسوا چه کنم بجز این روضه ندارم بخدا دارایی نخرد مادرتان حضرت  زهرا چکنم دوجهان گشتن دور تو شده روزی ما گرکه روزی ندهد زینب کبری چکنم لایق سنگ شده مرغ بد اواز حسین تو کنی دور من از هیات سقا چکنم خاک کفش درهر روضه تان میبوسم نپسندی تو سرما من تنها چکنم دران خانه لطفی ک گرفتارم کرد ب روی این سگ عاشق نکنی وا چکنم روز محشر که همه سینه زنان پیش تواند تو مرابین محبان نکنی جا چکنم ب دل سوخته ات کن دل ما سوخته تر بامن خار صفت گر نکنی تا چکنم....