eitaa logo
عهدیاران- کانون پیشکسوتان سپاه استان گیلان
814 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
511 فایل
فرهنگی اجتماعی ورزشی و سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
❌تأثیر یک کلمه در به گناه کشیده شدن دختران و زنان❗️🔻 ⭕️همین کلمه « امول» چه بدبختی هایی به وجود آورده و چه زنانی رو از حجاب به گناه کشونده!! 🔻اگه ازش بپرسی معنیش چیه : میگه نمیدونم ! همینقدر میگه که: 🛑اگه اینطور برم بیرون بهم میگن تو عقب مونده ای و مسخرم میکنن!! ♨️ این حرف ها تو ذهن جوان های ساده خیلی تاثیر منفی داره! ♦️مراقب حرف ها مون باشیم.
📛 تیشه‌ی غرب به ریشه‌ی اخلاق به نام آزادی! 🔻 : برخلاف تصور بسیاری از فلاسفه غرب، آن چیزی که مبنا و اساس حق و لزوم رعایت و احترام آن می‌گردد، میل و هوا و اراده فرد نیست، بلکه استعدادی است که آفرینش برای سیر مدارج ترقی و تکامل به وی داده است. اراده بشر تا آن‌جا محترم است که با استعدادهای عالی و مقدسی که در نهاد بشر است هماهنگ باشد و او را در مسیر ترقی و تعالی بکشاند، اما آن‌جا که بشر را به سوی فنا و نیستی سوق می‌دهد و استعدادهای نهانی را به هدر می‌دهد احترامی نمی‌تواند داشته باشد. ❗️بسیار اشتباه است اگر خیال کنیم معنی اینکه «انسان آزاد آفریده شده» این است که به او میل و خواست و اراده داده شده است و این میل باید محترم شناخته شود؛ مگر آنجا که با میل‌ها و خواست‌های دیگران مواجه و معارض شود و آزادی میل‌های دیگران را به خطر اندازد. ما ثابت می‌کنیم که علاوه بر آزادی‌ها و حقوق دیگران، مصالح عالیه‌ی خود فرد نیز می‌تواند آزادی او را محدود کند. ‼️ بزرگ‌ترین تیشه‌ای که به ریشه‌ی زده شده، به نام آزادی و از راه همین تفسیر غلطی است که از آزادی شده است. ادامه دارد... 📚 از کتاب «اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب» 📖 صفحات ۴۵ و ۴۶
🔴اثر اعتقاد به خدا در چگونه زیستن و چگونه بودن انسان ✍ از خصوصیات اعتقاد به توحید این است که یک فکر و اندیشه‌‏ای است که خودبه‌خود در انسان، نوعی بودن و نوعی زیستن را به‌وجود می‌آورد. در اندیشه‌های انسان بعضی از اندیشه‌هاست که در انسان از این نظر که چگونه باید بود هیچ اثری نمی‌گذارد. مثلا آیا یک کهکشان در عالم وجود دارد یا بیشتر؟ اطلاعات بسیار مفید و خوبی برای انسان است، ولی دانستن و ندانستن این‌ها انسان را به این فکر فرو نمی‌برد که پس چگونه باید بود؟ برای این که در زیستن و بودن من اثری ندارد که یک کهکشان داشته باشیم یا هزار کهکشان. اما بسیاری از مسائل در عالم هست، و در رأس همه آن مسائل مسئله‌ خدا، [که در چگونه زیستن و چگونه بودن انسان اثر دارد.] اعتقاد به خدا نوعی جهان‌بینی به انسان می‌دهد که انسان خواه‌ناخواه فکر می‌کند که بنابراین من این‌جور باید باشم نه آن‌جور... چرا؟ واضح است؛ برای این که اگر بگوییم «خدا» معنایش این است: عالم، هستی و از آن جمله خود من از یک مبدأ حکیم علیم مُدرک شاعر به‌وجود آمده‌ام. فوراً این سؤال مطرح می‌شود: آیا خلقت عبث است یا غایتی دارد؟ آیا من عبث و پوچ آفریده شده‌ام یا برای چیزی آفریده شده‌ام؟ اگر عالم از یک مبدأ حکیم به‌وجود آمده باشد، من با خود می‌گویم چگونه باشم که با آن منظوری که خلقت من برای آن منظور است منطبق بشود؟ و اگر منطبق نشود بعد چه می‌شود؟ 👤 📚 از کتاب 📖 صص 17_15 ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 امام بود که می‌دانست مطهری کیست! 🔹 مروری بر مهمترین تعابیر و جملات امام خمینی(ره) درباره استاد مطهری 🇮🇷🍀🌸عهدیاران 🌸🍀🇮🇷 🌹کانون وابستگان سپاه گیلان🌹 https://eitaa.com/kanonvabastegansepgilan ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄
خواب عجیب شهیدمطهری قبلِ شهادت بوسه پیامبراکرمﷺبرلبان شهیدمطهری شهيد مطهری چند شب قبل از شهادت خواب عجيبی ديده بودند: که نزديک کعبه با امام خمینی ایستاده اند و پيامبرﷺ به سرعت به طرف ايشان می آيند . وقتي به ايشان می رسند و می خواهند مصافحه کنند ، شهید مطهری می گويند : يا رسول اللهﷺ امام خمینی از اولاد شما هستند من هيچم ! پيامبر هم ابتدا امام را می بوسند و دست بر سرشان می کشند و سپس به طرف شهيد مطهری برمی گردند ، و لبهايشان را روی لبهای شهيد می گذارند ، و به همين حالت تا مدت زيادی نگه می دارند . ايشان ناگهان مرا از خواب بيدار کردند و گفتند: خواب عجيبی ديدم . ايشان خواب هايشان را هيچ وقت به من نمی گفتند ، معمولا برای علامه طباطبائی يا آقای کشميری و يا حضرت امام تعريف می کردند. دستم را بر روی لبانش گذاشت و گفت : ببين داغ است ،_باور کنيد داغ بود _ گفتم : بله داغ است تب داريد؟ جواب دادند نه ، الان من با حضرت رسول ملاقات داشتم ، حضرت لبانش را بر لبم نهاد و حدود يک ربع اين حالت طول کشيد . به نظر شما تعبير اين خواب چيست ؟ من جواب دادم : به نظرم حضرت گفته های شما را تاييد کردند ، گفتند نه ! همين روزها حادثه ای در زندگی من رخ می دهد. سپس برای نماز شب برخاستند و ديگر نخوابيدند ، اين خواب را شب جمعه ديدند و سه شنبه شب هفته بعد به شهادت رسيدند.   « به روايت از همسر » کتاب جلوه های معلمی استاد.
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 فضیلت شب و روز عرفه 💎 استاد شهید مرتضی مطهری 🇮🇷 عهدیاران 🇮🇷 🌹کانون وابستگان سپاه گیلان🌹 https://eitaa.com/kanonvabastegansepgilan ┄┅•🍃🌸•┅┄
🔴ابن‌سینا و عیاشی! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برخی از گزارشگران زندگی سعی کرده‌اند او را فردی عیاش و خوشگذران و به ویژه شراب‌خوار و در نتیجه بی‌اعتنای به احکام شرعی و حتی نامتشرع معرفی کنند. شهید مطهری نیز درباره ابن‌سینا می‌گوید: افزون بر مشغله‌های سیاسی، اهل عیش و بزم هم بود! «و مقدارى از وقتش صرف اين كارها شده است و بالاخره جانش را روى اين دو كار- عياشى و وزارت- گذاشت.» بنده نمی‌دانم منبع برای چنین انتسابی به ابن‌سینا چه بوده است؛ گویا منبع اصلی چنین انتساباتی به ابن‌سینا، دو بخش از زندگی‌نامه کوتاه‌نوشت اوست که بخش اول آن را خودش و مابقی آن را شاگرد همراه و وفادارش ابوعبید جوزجانی نوشته‌اند: خود ابن‌سینا می‌گوید: «شبها به خانه می‌آمدم و چراغ را روشن می‌کردم و مشغول خواندن و نوشتن می‌شدم و هرگاه خواب به سراغم می‌آمد یا احساس ضعف می‌کردم، ظرفی «شراب» می‌نوشیدم و قوت خود را باز می‌یافتم و دوباره مشغول خواندن و هرگاه دیگر توان مقاومت در برابر خواب را نداشتم و اندکی خواب می‌رفتم، خواب آن مسائل را می‌دیدم تا جایی که پاسخ بسیاری از آنها را عیناً‌ در عالم رؤیا می‌یافتم» به نظر می‌رسد چنین عباراتی هرگز دال بر عیاشی و شراب‌خواری ابن‌سینا نیست؛ «شراب» در عربی یعنی «نوشیدنی» و ابن‌سینا در این عبارات می‌گویید یک «نوشیدنی خواب‌زدا» و «نیروزا» می‌نوشیدم تا بتوانم با قوت بیشتر به فعالیت‌های علمی‌ و فلسفی‌ام ادامه دهم و این غیر از می‌‌خواری و می‌گساری است! افزون بر این، خود ابن‌سینا در جملاتی قبل از آن جملات پیش‌گفته، چنین می‌نویسد: «هرگاه در پاسخ مسأله‌ای می‌ماندم و نمی‌توانستم حد وسط قیاس آن را بیابم، به مسجد می‌رفتم و نماز می‌گذاردم و به درگاه خالق هستی تضرع و زاری می‌کردم تا آنکه گره آن گشوده می‌شد و مشکل بر من آسان می‌گشت» و چنین باوری و رفتاری با عیاشی و شراب‌خواری و مستی و می‌گساری نمی‌تواند سازگار باشد. بخش دیگری از زندگی‌نامه ابن‌سینا که مستند ادعای شهید مطهری و دیگران بوده است گزارشی است که ابوعبید از ملاقات شیخ‌ ابوالقاسم کرمانی با ابن‌سینا نقل کرده است. وقتی کرمانی در یک روز تابستانی و خیلی گرم، مجموعه نقدهای اهل علم شیراز درباره کتاب الاصغر فی المنطق ابن‌سینا را در کتابچه‌ای به ابن‌سینا تقدیم کرد، «شیخ از من خواست تا برای او کاغذ سفید حاضر کنم» پنجاه ورق را در پنج دسته ده‌تایی برای او آماده کردم «سپس نماز عشاء را خواندیم و شمعی را جلوی خود گذاشت و دستور داد «شراب» را آماده کنند. من و برادرش نشستیم و از ما خواست تا شراب بنوشیم و خودش مشغول نوشتن پاسخ آن مسائل شد. پیوسته می‌نوشت و می‌نوشید تا نیمه‌های شب. تا آنکه خواب بر من و برادرش چیره شد. شیخ از ما خواست که به خانه برویم و استراحت کنیم. صبح‌هنگام، فرستاده شیخ آمد و گفت شیخ با تو کار دارد. من خدمتش رسیدم دیدم که در «نمازخانه» و مصلای خود نشسته» و پاسخ‌ نقدهای منطق‌دانان شیرازی را در پنجاه صفحه آماده کرده بود و «به من گفت اینها را بگیر و به شیخ ابوالقاسم کرمانی بده!» دقت در این داستان و توجه به صدر و ذیل آن نیز نشان می‌دهد که منظور از «شراب» در اینجا نیز نوعی نوشیدنی خواب‌زدا و نیروافزا بوده است و نه خمر و می مست‌کننده! وصیت‌نامه مشهور او که خطاب به عده‌ای از دوستانش و طبق برخی از گزارش‌ها خطاب به ابوسعید ابوالخیر نوشته است گویای شدت التزام او به احکام شرعی است: «بدان که برترین حرکات، نماز است؛ و عالی‌ترین سکنات روزه است و نافع‌ترین خیرات، صدقه داده و کمک به مستمدان است و ... برترین کارها کاری است که با خلوص نیت انجام گرفته باشد و ام الفضائل، حکمت است ...» حالات شیخ‌ در واپسین روزهای عمر پر برکتش نیز از شدت التزام عملی او به شریعت تا واپسین نفس‌های زندگی‌اش حکایت می‌دهد: «هنگامی که ضعف و ناتوانی او شدید شد، غسل کرد و به درگاه الهی از ناکرده‌ها یا بدکرده‌های خود طلب مغفرت کرد و همه اموالش را به مستمندان و نیازمندان بخشید و خدمتکاران خودش را آزاد کرد و رد مظالم کرد و پیوسته مشغول تلاوت قرآن شد تا اینکه جان به جان آفرین تسلیم کرد.»