eitaa logo
کانون فرهنگی‌ هنری حضرت زهرا (س)
430 دنبال‌کننده
993 عکس
380 ویدیو
18 فایل
📍 اصفهان ، خیابان جی ، خیابان مهدیه ، محله کردآباد ، روبروی مسجد نورالله 🔻 دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ( کد شناسایی ۱۰۹۲۱۵۰۳۰۱ ) 🔻 ارتباط با ما : ۰۹۳۹۸۷۰۴۱۲۶ @kanoon_213 🔻 آدرس کانال اطلاع رسانی : https://eitaa.com/kanoon213
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اردوی چشمه لادر 👇🏻🏞 دخترانی که ثبت نام کردند توجه کنند : راس ساعت ۹:۱۵ دقیقه صبح ، حسینیه امیرالمومنین علیه السلام باشید ؛ زیر انداز ، ناهار ، بطری آب و تنقلات همراه خودتون بیارید ✅️🌱 بازی فکری میتونید بیارید ، ولی نیازی به آوردن توپ و ... نیست ! خودمون میاریم براتون 😊 و قراره بازی و مسابقه های جذاب ، به همراه جایزه داشته باشیم 😍 ساعت برگشت : ۱۸:۳۰ شماره تماس مسئول اردو : ۰۹۳۹۸۷۰۴۱۲۶ @kanoon213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺️ ⚠️نکته🔻 یک لیوان اب رو با چند قطره رنگ خوراکی مخلوط کنید و اب یه لیمو تازه‌رو بهش اضافه کنید بعد یه قاشق غذاخوری پودر ژلاتین و یا قاشق غذا خوری شکر رو بهش اضافه کنید اصلا شیرین نیست این نوع پاستیل ولی رنگ و ظاهری کاملا مشابه پاستیل داره اگه خواستید شیرین تر باشه میتونید شکر رو بیشتر بهش اضافه کنید بزارید از حرارت بیفته و اونارو با یه سرنگ داخل قالب سیلکونی مخصوص پاستیل بریزید و بزارید داخل یخچال به مدت دوساعت تا خودشو کامل بگیره. بعداز دوساعت ژله های خونگی خوشمزه و سالم ما اماده هستن @kanoon213
کانون فرهنگی‌ هنری حضرت زهرا (س)
اردوی چشمه لادر 👇🏻🏞 دخترانی که ثبت نام کردند توجه کنند : راس ساعت ۹:۱۵ دقیقه صبح ، حسینیه امیرالمو
دختران عزیز ، پول نقد یا کارت ( اگر دوست داشتید ) برای رفتن به پل معلق همراه خودتون بیارید 😊 در صورتی که شرایط مهیا باشه ، میتونید برید .... @kanoon213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ما شب زدگان درپی نوریم آقا از هجر تو درحالِ عبوریم آقا ✨روشن شده آسمان و پایان شب است ما منتظرِصبحِ ظهوریم آقا 🤲 @kanoon213
☺️ تاب_خونگی 🍩طرز تهیه 🍩 آرد 1 و 1/2 پ تخم مرغ 4 عدد روغن مایع 1/2 پ شیر 1/2 پ ب پ 1 ق چ وانیل 1/4 ق چ مواد میانی پودر کاکاءو 2 ق غ شکر 1 پ 🍞آرد و ب پ را با هم 3 بار الک کرده کنار بذارید.تخم مرغها و شکر و وانیل را با هم خوب بزنید تا کرم رنگ شود.روغن و شیر و کم کم اضافه کنیدتا خوب مخلوط شود.مخلوط آرد و در 3 مرحله اضافه کنید و هم بزنید در حدیکه فقط مخلوط شوند.کف یه قالب که بهتره مستطیلی باسه رو کاغذ روغنی انداخته از مایه کیک به قطر نیم سانت ریخته و پهن کنید در فر از قبل گرم شده در دمای 170 درجه به مدت 5 الی 10 دقیقه بذارید تا پخته بشه بستگی به فرتون داره.از فر دراورده مواد میانی رو با هم مخلوط کرده مقداری از این مخلوط به طور یکنواخت روش بپاشید.دوباره قالب و تو فر بذارید این دفعه حرارت پایین و خاموش کرده گریل و روشن کنید تا شکر کاراملی بشه بعد از 4 تا 5 دقیقه که شکرها آب شد دربیارید یه لایه نازک از مواد کیک رو مواد میانی ریخته آروم پهن کنید در فر بذاریدلایه رویی که پخت باز موا میانی بریزید بذارید تو فر آب بشه دوباره مواد کیک میریزیم میذاری تا بپزه.بستگی به خودتون داره که چند لایه باشه. @kanoon213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📚خیلی زیباست ... لوئیز ردن زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس و نگاهی مغموم. وارد خواربار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست تا کمی خواربار به او بدهد. به نرمی گفت که شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند. جان لانگ هاوس، صاحب مغازه با بی اعتنائی نیم نگاهی انداخت و محلش نگذاشت و با حالت بدی سعی کرد او را بیرون کند. زن نیازمند درحالی که اصرار می کرد گفت: آقا ... شما را به خدا قسم می دهم به محض اینکه بتوانم پولتان را می آورم. جان گفت که نسیه نمی دهد. مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را می شنید به مغازه دار گفت: ببین این خانم چه می خواهد. خرید این خانم با من.  خوارو بار فروش گفت: لازم نیست. خودم می دهم. لیست خریدت کو؟  لوئیز گفت : اینجاست ...  جان گفت : لیست ات را بگذار روی ترازو ... به اندازه وزنش هرچه خواستی ببر...! لوئیز با خجالت یک لحظه مکث کرد از کیفش تکه کاغذی درآورد و چیزی رویش نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت... همه با تعجب دیدند که کفه ترازو پائین رفت... خواربار فروش باورش نمی شد... مشتری از سر رضایت خندید... مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه دیگر ترازو کرد... کفه ترازو برابر نشد... آن قدر چیز گذاشت تا بالاخره کفه ها برابر شدند... در این وقت خواربار فروش با تعجب و دلخوری تکه کاغذ را برداشت ببیند روی آن چه نوشته است... کاغذ لیست خرید نبود ... دعای زن بود که نوشته بود: "ای خدای عزیزم... تو از نیاز من باخبری... خودت آن را برآورده کن" ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ @kanoon213