eitaa logo
کانون فرهنگی و خانه قرآنی غدیر
895 دنبال‌کننده
8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
85 فایل
📚کانون‌فرهنگی‌ و خانه قرآنی غدیـر📚 #جهاد_تبیین #واجب_فوری_عینی ارتباط با ادمین کانال: @AfsaneAlizade •┄══••🔻••══┄• eitaa.com/kanoon_ghaadir •┄══••🔺••══┄•
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد 😭😭😭😭
من سینه سپر میکنم امروز برایت تا سنگِ سر ِکوچه به پای تو نگیرد تو خواستی اینبار فدایم شوی اما من خواستم اینبار دعای تو نگیرد..😭😭 eitaa.com/kanoon_ghaadir
تضمینی از استاد بانو! به محضرت همه دنیا کند سلام چون مهر و ماه، زهره‌ی زیبا کند سلام بر مادر تو، مادر عیسی کند سلام «ای دختری که پیش تو بابا کند سلام! تو کوثر استی و به تو طوبی کند سلام» ای آن كه گر نبود به ماه رخت نقاب! هرگز کسی به دیده نمی‌دید ماهتاب ای مهربان! بتاب و ز ما ماه رخ متاب «زهرایی و به خانه‌ی تو هم‌چو آفتاب هر صبح و شام، سیّد بطحا کند سلام» ای وام‌دار عطر گلت باغ سرنوشت! زیبا بُوَد به مهر تو گل ورنه زشت زشت بر ساق عرش، کلک خدا فاطمه نوشت «بر فضّه‌ی تو مائده می‌آید از بهشت بر مادر تو حیّ تعالی کند سلام» ای اصل نور! نور اصیل تو نور رب! می‌چرخد از اشاره‌ی تو چرخ، روز و شب آن را که نیست مهر تو حمالة الحطب «درگاه توست قبله‌ی دل‌ها و با ادب هر زنده دل به قبله‌ی دل‌ها کند سلام» بر سائل تو لطف و عطایش دهد جواب حور و مَلَک ز عرش علایش دهد جواب در شهر توس، شمس ضحایش دهد جواب «قدر تو این قَدَر که خدایش دهد جواب هر کس به حضرت تو ز هر جا کند سلام» هر کس گدای توست گدایش بُوَد بهشت هر جاست یاد تو همه جایش بُوَد بهشت دیوار و سقف و فرش و فضایش بُوَد بهشت «فرمود مصطفی که جزایش بُوَد بهشت هر کس که تا سه روز به زهرا کند سلام» ای رشته کوه لطف تو بر خلق، تکیه‌گاه! ما پیش کوه لطف شمايیم پرّ کاه تنها فقط تویی گل و عالم همه گیاه «ای قبر بی‌نشان تو بر غربتت گواه! مهدی کنار قبر تو تنها کند سلام» اي فرش آستان تو معراج عرشیان! مَهریّه‌ی تو خاک زمین، مِهر آسمان مِهر تو محور همه خلقت به هر زمان ای «واعظی»! سلام «مؤیّد» بر او چنان شرمنده بنده‌ای که به مولا کند سلام اشعار داخل پرانتز از استاد
دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها سرمایه‌ی هستی فقط زهراست، زهرا زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای بین در و دیوار و آتش بود زهرا با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند بر دست او شلاق زد، از او گذشتند فریاد زد: "بابا مدد!" از او گذشتند یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم  این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از  از وای وایِ تو کافی است  نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است.... کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی  برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است... تو را  زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است *** پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید حسین داغ تو  واغربتای تو کافی است برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز یکی اگر که شود بوریایِ تو  کافی است
من از تو مزد نوکری ام را نخواستم تنها مرا به خاطر کم کاری ام ببخش..😭
بارانِ جُنون گِرِفتِه رویِ سَرِ شيعِه اَز عَرشِ بَرين رِسيدِه تاجِ سَرِ شيعِه بَه بَه،چِه شَبِ جُمعِهِ ی بابَركَتُ و خِيری هَم مادرمان آمَده هَم كوثَرِ شيعِه😍🌺
✔️ شنبه 13 دی ماه مراسم سوگواری و بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و شهید فخری زاده ☑️ فردیس خیابان امام حسن علیه السلام مسجد امام حسن ع ✔️ساعت 9 صبح ختم قرآن به نیت شهدا ✔️ 9/45 سخنرانی حاجیه خانم فرزانه ✔️ 10/30 مداحی سرکار خانم بابایی
✔️ شنبه 13 دی ماه مراسم سوگواری و بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و شهید فخری زاده ☑️ فردیس خیابان امام حسن علیه السلام مسجد امام حسن ع ✔️ساعت 9 صبح ختم قرآن به نیت شهدا ✔️ 9/45 سخنرانی حاجیه خانم فرزانه ✔️ 10/30 مداحی سرکار خانم بابایی
✔️ شنبه 13 دی ماه مراسم سوگواری و بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و شهید فخری زاده ☑️ فردیس خیابان امام حسن علیه السلام مسجد امام حسن ع ✔️ساعت 9 صبح ختم قرآن به نیت شهدا ✔️ 9/45 سخنرانی حاجیه خانم فرزانه ✔️ 10/30 مداحی سرکار خانم بابایی
🌺 خدا کند که مرا پشت در قبول کنند کنار خانه نشستم مگر قبول کنند امید می‌رود این خانواده‌های کریم مرا بدون کمی دردسر قبول کنند بنا شده‌است سرم نذری کسی باشد چه خوب می‌شود امّا اگر قبول کنند... فقط به دادن جانی نمی‌شوم راضی تلاش می‌کنم این بار؛ سر قبول کنند به نوکری کمم راضی‌ام ولی بد نیست از این بعد مرا بیشتر قبول کنند اگر قبول کنند اعتبار می‌گیرم تمام نوکری‌ام را به کار می‌گیرم کدام لطف مرا مبتلای فاطمه کرد؟ کدام فیض مرا آشنای فاطمه کرد سیاه بودم و بی اعتبار، کار که بود... مرا غلام سیاه سرای فاطمه کرد قرار بود خدا قیمت مرا بدهد به این بهانه مرا خاک پای فاطمه کرد اراده کرد مرا نزد حق عزیز کند مرا گدای گدای گدای فاطمه کرد چه خوب شد دل ما را به دست غیر نداد چه خوب شد دل ما را برای فاطمه کرد نوشته اند تو هم مصطفای من باشی بزرگْ بانوی شهر خدای من باشی نمی‌شود گره‌ای باشد و تو وا نکنی فقیر باشد و یکبار اعتنا نکنی گرسنه هستی و در می‌زنند ـ مسکین است... گمان نمی‌کنم این بار هم عطا نکنی مرا بس است که همسایه‌ی شما شده‌ام نمی‌شود که تو همسایه را دعا نکنی هزار لشگر اگر دشمن علی باشد اگر سرت برود ترک مرتضی نکنی قسم به مهر تو در کار خویش می‌مانند اگر که گوشه‌ی چشمی به انبیا نکنی هدایت همه بر زُهرویّت زهراست محبّت تو نجات همه پیمبرهاست بدون عطر خوش یاس تو بهاری نیست بدون محور خورشیدی‌ات مداری نیست به خانه‌داری ات این بیت وحی محتاج است وگرنه شأن بلند تو خانه‌داری نیست تو پشت گرمی پیغمبر مباهله ای شکست دادن این قوم با تو کاری نیست اگر کریمه تو هستی، دگر فقیری نیست اگر تو بانوی رزقی، دگر نداری نیست مباد صبح قیامت شفاعتم نکنی به غیر عاطفه از مادر انتظاری نیست بزرگْ بانوی محشر بگیر دست مرا به روز واقعه مادر بگیر دست مرا تو خانه دار علی هستی و پریِّ علی تویی کمال عروج کبوتری علی نشان دهنده‌ی بالایی تکامل توست همین روایت با تو برابری علی علی به همسری‌ات باید افتخار کند و یا تو فخر بورزی به همسری علی؟ هزار سال دگر هم نمی‌بریم از یاد حماسه‌ای که تو دادی به حیدری علی قسم به حرمت تو، مثل تو نمی خواهیم حکومتی که نباشد به رهبری علی •┄══••🔻••══┄• eitaa.com/kanoon_ghaadir telegram.me/Kanoon_Ghaadir •┄══••🔺••══┄•