eitaa logo
کانون کتاب و کتابخوانی
128 دنبال‌کننده
191 عکس
40 ویدیو
6 فایل
کانون کتاب و کتابخوانی 📚معرفی کتاب 📖برگ اول 📜حکایت نویسی 🎶زمزمه های کهن 📗داستان نویسی 💫روزنه های امید💫
مشاهده در ایتا
دانلود
📕مثل شناسی 📝ضرب المثل :شتر دیدی ندیدی مردی در صحرا شترش را گم کرد، او در جستجوی شترش بود تا به پسرک باهوشی رسید. از پسرک سراغ شترش را گرفت. پسر چند سوال از مرد پرسید. از او پرسید آیا یک چشم شتر کور بود؟ آیا یک طرف بار شتر ترشی بود و طرف دیگر شیرینی؟ مرد پاسخ داد بله. مرد که یقین پیدا کرد پسرک شترش را دیده است، از او پرسید شتر من کجاست؟ اما پسرک پاسخ داد من شتری ندیدم. مرد به شدت عصبانی شد و با خودش فکر کرد احتمالا این پسر شتر مرا دیده و بلایی سرش آورده است. پسرک را به نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد. قاضی هم که مثل مرد تصور می‌کرد، پسر شتر را دیده است، به او گفت: بدون اینکه شتر را دیده باشی، مشخصاتش را درست می‌گویی. چطور چنین چیزی ممکن است؟ پسرک در پاسخ گفت: در مسیر ردپای شتری را دیدم که علف‌های یک طرف جاده را خورده بود، در حالی که علف‌های طرف دیگر سرسبز بودند. پس فهمیدم که احتمالا یکی از چشم‌های شتر کور است. در یک طرف ردپا‌ها مگس و طرف دیگر پشه جمع شده بود. از آنجایی که مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی، حدس زدم یک طرف بار شتر شیرینی و طرف دیگر ترشی بوده است. قاضی که از هوش و ذکاوت پسرک خوشش آمده بود، حرف او را باور کرد و به او گفت تو پسر باهوشی هستی و من بی گناهی تو را باور می‌کنم؛ اما از این به بعد شتر دیدی، ندیدی! کاربرد:اگر از رازی باخبر شویم که افشای آن به ما یا دیگری آسیب برساند این ضرب المثل را بکار می‌بریم. 🔻با ما همراه باشید و مارو به دوستانتون معرفی کنید.😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕مثل شناسی 📝ضرب المثل :فوت کوزه گری پسری پیش استاد كوزه گري رفت و با خواهش و التماس فراوان به شاگردي استاد درآمد. پسر بسیار باهوش و زرنگ بود و استاد کم کم به او علاقه پیدا کرد و تمام تجربه هاي كاري خود را به او ياد داد . شاگرد وقتي تمام كارها را ياد گرفت . شروع به ايراد گرفتن كرد و گفت مزد من كم است . و كم كم زمزمه كرد كه من مي توانم بروم وبراي خودم كارگاهي راه اندازي كنم و كلي فايده ببرم . هرچه استاد كوزه گر از او خواهش كرد مدتي ديگر نزد او بماند تا شاگردي پيدا كند و كمي كارها را ياد بگيرد تا استاد دست تنها نباشد ، پسرك قبول نكرد و او را دست تنها گذاشت و رفت و كارگاهي راه اندازي كرد و همانطور كه ياد گرفته بود كاسه ها را ساخت و رنگ كرد و روي آن لعاب داد و در كوره گذاشت . ولي متوجه شد كه رنگ كاسه هاي او مات است و شفاف نيست. دوباره از نو شروع كرد و خاك خوبتر انتخاب كرد و در درست كردن خمير بيشتر دقت كرد و بهترين لعاب را استفاده كرد و آنها را در كوره گذاشت ولي باز هم مشكل قبلي بوجود آمد . شاگرد فهميد كه تمام اسرار كار را ياد نگرفته . نزد استاد رفت و مشكل خود را گفت . و از استاد خواهش كرد كه او را راهنمائي كند . استاد از او پرسيد كه چگونه خاك را آماده مي كند و چگونه لعاب را تهيه مي كند و چگونه آنرا در كوره مي گذارد . شاگرد جواب تمام سوالها را داد . استاد گفت : درست است كه هر شاگردي بايد روزي استاد شود ولي تو مرا بي موقع تنها گذاشتي . بيا يك سال اينجا بمان تا شاگرد تازه هم قدري كار ياد بگيرد و آن وقت من هم تو را راهنمائي خواهم كرد و تو به كارگاه خودت برو . شاگرد قبول كرد يكسال آنجا ماند ولي هر چه دقت كرد متوجه اشتباه خودش نمي شد . يك روز استاد او را صدا زد و گفت بيا بگويم كه چرا كاسه هاي لعابي تو مات است . استاد كنار كوره ايستاد و كاسه ها را گرفت تا در كوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهايت را باز كن تا فوت وفن كار را ياد بگيري . استاد هنگام گذاشتن كاسه ها در كوره به آنها چند فوت مي كرد . بعد از او پرسيد : ” فهميدي “ . شاگرد گفت : نه . استاد دوباره يك كاسه ديگر برداشت و چند فوت محكم به آن كرد و گرد وخاكي كه از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت : اين فوت و فن كار است ، اين كاسه كه چند روز در كارگاه مي ماند پر از گرد و خاك مي شود در كوره اين گرد وخاك با رنگ لعاب مخلوط مي شود و رنگ لعاب را كدر مي كند . وقتي آنرا فوت مي كنيم غبار پاك می‌شود و رنگ لعاب روی آن روشن می‌شود و جلا پیدا می‌کند حالا کارگاه خودتو روبراه کن و فوت کوزه گری رو فراموش نکن. 🔻با ما همراه باشید و مارو به دوستانتون معرفی کنید.😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
• ٺگ‌هاے‌ݘنݪ: 🦋💛 • ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ❀‌💙⸾⸾↫ ⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید 🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani
📕 مثل شناسی 📝 ضرب المثل :کاه بده،کالا بده یک قازو نیم بالا بده كنایه از توقع بیش از حد دیگران از آدم روزی روزگاری، مرد تاجری كه معمولا كالاهایی را در داخل كشور می‌خرید و به خارج از كشور می‌برد و آن طرف مرزها به چند برابر قیمت می‌فروخت. تاجر بعد از چند بار رفت و آمد با یكی از مأموران گمرك دوست شد و هر بار كه كالایی را می‌خواست از مرز رد كند رشوه‌ای به مأمور گمرك می‌داد و بدون پرداخت كمترین حق گمركی به راحتی كالایش را از مرز رد می‌كرد. یكبار كه تاجر مانند همیشه كالایی را خریده بود تا از مرز عبور دهد وقتی به گمرك رسید دید دوست عزیزش آنجا نیست. با خود گفت با این مرد هم از در دوستی وارد می‌شوم و هر جور شده كالاهایم را بدون پرداخت حق گمركی از آنجا رد می‌كنم. مرد تاجر وقتی خوب به گمرك نزدیك شد، از اسبش پیاده شد و طبق برنامه ریزی كه كرده بود با روی خوش به طرف مأمور گمرك رفت و گفت:سلام عموجان خسته نباشی. این اسبی كه اینجا به درخت بسته شده اسب شما است؟ مأمور گمرك جواب سلامش را داد و گفت: بله آن اسب من هست. مرد تاجر برای اینكه خودش را نشان دهد اسبش را كنار اسب مأمور گمرك بست و مقداری كاه و علوفه كه خریده بود جلوی هر دو اسب ریخت و دوباره به طرف مأمور گمرك برگشت. مأمور گمرك گفت: تاجری؟ گفت: نه بابا مسافرم. می‌خواهم به دیدن اقوامم آن طرف مرز بروم این باری هم كه می‌بینی سوغات خریدم. كمی توتون و ادویه است، آن وقت به طرف بارش رفت مقداری توتون آورد و به طرف مأمور گرفت و گفت: می‌توانید بپیچید و یك سیگار حسابی بكشید. مأمور گمرك توتون را نگرفت و گفت: معلوم است كه مرغوبترین توتون را با خود می‌بری. ممنون خودت سیگار بكش من اهل سیگار نیستم. تاجر اصرار كرد كه قربان بردارید خودتان نمی‌كشید به دوستان و عزیزانتان تقدیم كنید. ولی باز مأمور گمرك قبول نكرد و به وارسی كالایی كه تاجر قصد عبور آنها را از مرز داشت مشغول شد. مأمور گمرك بعد از بررسی كامل كالا گفت: فكر كنم حدوداً چند خروار باشد. عوارض گمركی كالای شما بیست تومان می‌شود. یك قاز و نیم تا دو قاز هم باید جریمه پرداخت كنی. تاجر گفت: جریمه! من كالای غیرقانونی حمل نمی‌كنم؟ مأمور گفت: بله توتون جزء كالاهای غیرقانونی محسوب نمی‌شود ولی شما به مأمور قانون پیشنهاد رشوه دادید. با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕 مثل شناسی 📝ضرب المثل: پیش از چوب غس و ریسه می‌ره به کسی می گویند که قبل از تنبیه شدن، بسیار آه و ناله می کند. ۲- ریسه رفتن و غش کردن کنایه از ضعف کردن به سبب گریه فراوان است. ۳- یعنی پیش از آنکه برای اشتباهاتش مجازات شود، گریه و ناله های بسیار سر می دهد! گاهی خود جنایتکار را به سبب همین ترس هایی که قبل از مجازات دارند، به خوبی می توان شناخت! حکایت شده است که دو نفر سر مسئله ای با یکدیگر اختلاف شدید پیدا می کنند تا جایی که کارشان به بگو و مگو و دعوا کشیده می شود. تا اینکه یکی از آن دو که زور بیشتری داشت، ضربه محکمی به صورت دیگری وارد می کند و منجر به زخمی شدنش می گردد. مردم از راه می رسند و هردو را نزد قاضی می برند. مرد زورگو تا خود را در محکمه می بیند، بدون آنکه قاضی سوالی بپرسد، با صدای بلند شروع به ناله و فریاد و جزع و فزع می کند و می گوید: به من بیچاره رحم کنید! من آبرو دارم! خانواده دارم! اصلا حال خوشی هم ندارم. سرم درد می کند، پایم واریس دارد نمی توانم بایستم و … از این دست بهانه ها و ناله های دروغین! قاضی فریاد می کشد و او را ساکت می کند. سپس می گوید: هنوز که چیزی نگفتیم تا معلوم شود چه کسی مقصر بوده است! هنوز برای ما متهم مشخص نشده تا او را مجازات کنیم. اما تو با این ناله ها و غش و ریسه رفتن هایت قبل از چوب خوردن، نشان میدهی که هم گناه کاری و هم باید به زندان بروی! اینگونه است که در چنین موقعیت هایی این ضرب المثل را برای آدم هایی که سعی دارند از مجازات گناهشان فرار کنند یا خود را تبرئه کنند استفاده می شود. 🔻با ما همراه باشید و مارو به دوستانتون معرفی کنید.😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕 مثل شناسی 📝 ضرب المثل : کسی را دنبال نخود سیاه فرستادن کنایه از چیست؟ 1⃣ معنای دور: یعنی برای اینکه کسی سر از کار بقیه در نیاورد، او را به دنبال شیء کمیاب یا کم ارزش می فرستند تا ساعاتی بیهوده مشغول باشد و دیگران در امان باشند! 2⃣ معنای نزدیک و ظاهری ضرب المثل: نخود سیاه چیست؟ نخود انواع مختلفی دارد که یکی از کمیاب ترین نوع آن، نخود سیاه است. بقیه انواع نخودها معمولا همان شکلی که هستند کشت می شوند و در غذاها استفاده می شوند ولی نخودسیاه باید بعد از کشت خیس بخورد تا لپه آن را جدا کنند. به همین دلیل است که اکثرا در فروشگاه ها نخود سیاه نمی فروشند یا کسی نمی خرد. به همین دلیل اگر کسی را دنبال چیزی بفرستند که جایی پیدا نشود، این ضرب المثل را استفاده می کنند. کاربرد : ✅ معمولا برای بچه هایی که در کار دیگران کنجکاوی و فضولی می کنند، این اصطلاح را به کار می برند. ✅ از سر باز کردن کسی؛ یعنی به دنبال چیزی می فرستی که دیر پیدا می شود. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕 مثل شناسی 📝 ضرب المثل: چاه از خودش آب برمیداره. ۱-یعنی به چیزهایی افتخار کنید که خودتان در به دست آوردنش نقش داشته اید! ۲- یعنی بالیدن به فضیلت های دیگران درحالیکه خود شخص از آن بی بهره است. ۳- معمولا این ضرب المثل را به کسانی می گویند که به ثروت پدری، موقعیت اجتماعی او می بالد و سعی دارد به وسیله اینها برای خودش جایگاه به دست آورد. ۴- به کسی می گویند که سعی دارد با سوء استفاده از جایگاه دیگران در اجتماع، به موقعیت خوبی دست پیدا کند. ۵- معنای ظاهری ضرب المثل این است که یک چاه وقتی ارزشمند است که آب از درون آن بجوشد. چنین چاهی در نگاه اطرافیان قطعا ارزشمند است و مایه برکت! اما اگر آب چاهی خشکیده باشد و چیزی نداشته باشد، هرچقدر هم از بیرون به آن آب بریزی و پر کنی، فایده ای ندارد. 🔗 در معنای کنایی منظور از چاه بی آب، فردی است که سعی دارد از داشته های دیگران استفاده کرده و آن را به خود نسبت دهد. اما چاهی که آب از درون آن می جوشد، کنایه از انسان سخت کوش و با استعدادی است که علم و ادب و دستاوردهای خودش دیگران را به تشویق وا می دارد نه داشته های خانواده و دوستان و اقوامش. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕 مثل شناسی 📝 ضرب المثل هم خدا را می خواهد هم خرما را ۱- این ضرب المثل زمانی به کار می رود که فردی انقدر حریص باشد که همه چیز را برای خودش بخواهد. ۲- به افرادی می گویند که دنبال کسب منفعت برای خویشتن هستند خواه برای دیگران ضرر ایجاد شود یا نه. ۳- یعنی کسی می خواهد از هر لحاظ تامین باشد و هیچ کم و کاستی نداشته باشد. ۴- به معنی زیاده خواهی و خود خواهی است. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕 مثل شناسی 📝 ضرب المثل:به ریش کسی خندیدن 🔴 به ریش کسی خندیدن؛ کنایه از مسخره کردن اوست به گونه نامحسوسی که خودش دیر متوجه می شود! 🧔‍♂ ریش جزء محاسن ( یعنی زیبایی های) مرد است. این ضرب المثل شاید اشاره به این مطلب دارد که نهایت تمسخر به چیزی را نشان می دهد که برای فرد مقابل بسیار مهم و باارزش است. مردان ( منظور، مردانی که ریش می گذارند) روی ریششان حساس اند و دوست ندارند کسی ریش آنها را مسخره کند. پس به ریش کسی خندیدن، خندیدن به گونه مسخره گونه و نوعی بی حرمتی به شخص است در مواردی که شخص برای کاری که انجام می دهد بسیار ارزش قائل است و خوش ندارد مورد استهزاء دیگران واقع شود. احتمالا استفاده از کلمه ” ریش ” و تشبیه آن به یک امر مهم، از این جهت باشد. 🔺 یعنی مسخره کردن چیزی یا کاری از دیگری که او روی آن بسیار حساس است و آن شیء برایش ارزشمند می باشد. همچون ارزش ریش برای مرد ریش دار. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir