eitaa logo
کانون میثاق با افلاکیان
394 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
547 ویدیو
24 فایل
کانال " کانون میثاق با افلاکیان" دانشگاه فردوسی مشهد ●یاد، افتخارات و عزت شهدا را همه باید نصب‌العین خودشان قرار بدهند؛ نگذارید فراموش بشود 📩 راه ارتباطی : @misagh_um 📍آدرس تلگرام: https://t.me/kanoom_misagh
مشاهده در ایتا
دانلود
علمِ صادق عشقِ حسین رو احیا کرد. تا ابد مدیونتیم یا شیخ الائمه...
🖋همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم. و سلام را به امام زمان(عج) بفرستید تا رستگار شوید. خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید. همه شما را به جان حضرت زهرا(س) قسم می دهم که من را فراموش نکنید و یادم کنید من هم حتما شما را یاد می کنم. نگذارید شیطان باعث جدایی ما بشود. ✍بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم "سجاد زبرجدی" 🆔 @kanoon_misagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️‍🩹بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا... با صدای شهید مجتبی علمدار🎙 🆔 @kanoon_misagh
🔹باسلام و احترام خدمت مخاطبان گرامی! برنامه دیدار باخانواده شهید این هفته برگزار نمی گردد. ان شاءالله این برنامه از هفته های آتی به روال قبل برگزار خواهد شد.
🎊 به رنگ کوثر ♦️جشن روز دختر 🔰 محفل دخترونه با حضور برترین اساتید کشوری 🔻همراه با: 🎙مولودی 🎞 تئاتر 🤗 استنداپ کمدین 🏳 آیین پرچم گردانی حرم مطهر رضوی و حرم حضرت معصومه (س) 🍰 برش کیک چهارده متری ☕️ چایخانه رضوی 👌قرعه کشی جوایز نفیس بین همه حاضرین 🏞 سفر شمال به همراه خانواده 🎁 بن خرید ده میلیون ریالی حریران لوازم خانگی، چادر مشکی و... ▫️توزیع تبرکات حرم مطهر رضوی و حضرت معصومه (س) 📆 دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ⏰ ساعت ۱۵ 🏢 آمفی تئاتر دانشکده علوم، سالن همایش دکتر رحیمی زاده ┄┅═✧❁🇮🇷❁✧═┅┄ 🆔 @kanoon_misagh 🆔 @nahadfum
شما دعوتیـد به جشن امام رضایی ها 🥳 جشن بزرگ پناه ۲ شاید بهتر است چند ساعتی از تمام دغدغه های زندگیمان فاصله بگیریم و در کنار هم، میهمان سفره شادی حضرت رضا باشیم💚 جشنی پرنشاط و جذاااب به مناسبت میلاد آقا امام رضا علیه السلام😍 منتظر خبرهای تکمیلی باشید...😉 یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🗓️ ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۹ آمفی‌تئاتر دانشکده علوم 🏢 @fum_imam_reza
کانون میثاق با افلاکیان با همکاری بسیج دانشجویی برگزار می کند: "سه شنبه های شهدایی" 🔸دیدار با خانواده محترم شهیده بتول چراغچی 🕢 سه شنبه ۲۵ اردیبهشت، ساعت ۱۹:۴۵ 🚍حرکت از مقابل مسجد امام رضا علیه السلام برای شرکت در برنامه لطفا از طریق آیدی @misagh_add ثبت نام کنید. 🔸 @kanoon_misagh 🔸 @naslesalman_fum
🖤🖤🖤انالله و انا الیه راجعون شهادت مظلومانه‌ی رییس جمهور محبوب و مردمی حضرت آیت الله سید ابراهیم ریسی و هیئت همراه را در سانحه سقوط بالگرد را تسلیت عرض مینمایم🖤🖤 🆔@kanoon_misagh
قرارمان یک روز که خیلی دور نیست، که دیگر نه ظلمی مانده و نه ظالمی، نه اشکی و نه غربتی؛ قرارمان روز ظهـور ...💔
📌 آغاز ثبت‌نام در انتخابات سراسری کانون‌های فرهنگی‌ مذهبی دوستانی که تمایل دارند در تیم شورای مرکزی سال تحصیلی آینده "کانون میثاق باافلاکیان" دانشگاه فردوسی، حضور داشته و نقشی موثر در اجرای برنامه های فرهنگی مذهبی و شهدایی دانشگاه ایفا کنند، میتوانند به عنوان کاندید در انتخابات شورای کانون میثاق باافلاکیان ثبت نام نمایند. در صورت تمایل، لطفاً تا چهارشنبه ۱۶ خرداد ماه جهت دریافت فرم ثبت نام برای شرکت در انتخابات و عضویت در شورای مرکزی کانون به آیدی روابط عمومی کانون پیام دهید: 🔸@Misagh_add 🌷 🆔 @kanoon_misagh
◇مرگ مهم نیست تو مرگ را خواهی داشت ببین برای چه میمیری و یکی از مراحل مرگ این است که از دنیا بیرون بروی قبل از اینکه از دنیا بیرون بروی 🆔️ @kanoon_misagh
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 🌷 @kanoon_misagh
°توسل° 🌷قصد کرده بودم به مرخصی بروم. سر جاده که رسیدم، غروب شده بود و دیگر وسیله‌ای نبود. اول گفتم برگردم، بعد به فکرم آمد بمانم تا ماشینی بیاید. شروع کردم به خواندن دعای توسل، یکی یکی معصومین را یاد می‌کردم تا به اسم اباعبدالله (علیه السلام) رسیدم. یک دفعه دیدم از دور یک لنکروزی آمد. خیلی خوشحال شدم. تا به من رسید ایستاد و مرا سوار کرد. چند رزمنده دیگر هم عقب بودند. شروع کردم ادامه دعای توسل را خواندم. لندکروز تا سه راه خرمشهر مرا رساند و همین که به سه راه رسید، کنارم یک نیسان وانت ایستاد. از عقب لندکروز به عقب نیسان پریدم و حرکت کردیم. نیسان تا خیابان نادری اهواز مرا رساند، همین‌که.... 🌷همین‌که به نادری رسیدیم یک موتوری گفت رزمنده کجا میری؟ دیدم دوستم مرتضی صدیقی بود. مرتضی هم تا در خانه مرا برد. به خودم آمدم و گفتم، ببین ائمه و مخصوصاً دردانه پیامبر و زهرا و علی (علیهم السلام) برای غلاماشون چه کارا که نمی‌کنند. شاید توی همین مرخصی بود که رفتم در منازل بعضی از بچه‌ها و خبر سلامتی‌شان را به خانواده‌ها دادم. یادش بخیر، وقتی درِ خانه‌ی مرحوم امیر برهان رفتم؛ مرحوم پدرش آمد دم در. تا مرا دید دست‌ها را بالا برد و در هوا چرخاند و با لهجه‌ی بندری گفت: "امیروم کجان؟" وقتی این برخورد را به امیر و بقیه گفتم مدت‌ها سوژه‌ی بچه‌ها شده بود و تا قبل از فوت امیر یادش می‌کردیم. راوی: رزمنده دلاور سلطان حسنپور ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
❤️ 🍃اگھ‌میخواے"پرواز"ڪنی؛ باید‌دݪ‌بڪنی‌از‌دنیا‌و‌ تعلقاتش . . . یعنی‌جوری‌نشه‌که‌ واسه‌دنیاتب‌کنی‌ یادلت‌وابسته‌اش‌ بشه در‌سجده‌یِ‌آخرِ‌نمازهایش این‌دعا‌را‌میخواند⇊ اللّھم‌أخرِجْنے‌‌حُب‌الدُّنیا‌مِن‌ قُلوبِنا 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🟢کانون میثاق با افلاکیان دانشگاه فردوسی مشهد ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 روستای مایک مدرسه بیشترنداشت آن هم دبستان بودآن وقتهاعبدالحسین توکلاس چهارم ابتدایی درس می خواند،نمره اش هم همیشه خوب بود. یک روزازمدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: ازفردااجازه بدین دیگه مدرسه نرم من وباباش با چشم های گردشده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبارهم سابقه نداشت.باباش گفت: توکه مدرسه رودوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟ آمدچیزی بگویدبغض گلوش راگرفت همان طوربغض کرده گفت: باباازفردابرات کشاورزی می کنم،هرکاری بگی میکنم ولی دیگه مدرسه نمی رم. این راگفت ویکدفعه زدزیرگریه حدس زدیم بایدجریانی اتفاق افتاده باشدآن روزولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت روزبعددیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی هاراضی نمیشد،پا تو یک کفش کرده بودکه : یابایدبری مدرسه،یا بگی چرانمی خوای بری آخرش عبدالحسین کوتاه آمدگفت:آخه باباروم نمی شه به شمابگم. گفتم: ننه به من بگو. سرش راانداخته بودپایین وچیزی نمیگفت،دستش راگرفتم وبردمش تواتاق دیگرکمی نازونوازشش کردم وباگریه گفت: ننه اون مدرسه دیگه نجس شده! -چرا پسرم؟! 🌷 @kanoon_misagh
°جنایت و مکافات ° به یاد ۵۵۰ شهید لبنان💔 اگر به محکوم به مرگی، یک ساعت قبل از اعدام، حق انتخاب بدهند که یا در بلندی بالای صخره‌ای باریک زندگی کند که فقط جای دو پایش باشد و اطرافش سراسر پرتگاه و اقیانوس و تنهایی و سیاهی و طوفان باشد و هزاران سال در همان نقطه بماند یا اعدام شود. بی‌شک آن زندگی را ترجیح خواهد داد. فقط می‌خواهد هر طور شده زنده بماند. (برشی از کتاب جنایت و مکافات داستایفسکی) آری! اوضاع رژیم صهیونیستی چیزی شبیه به گزاره بالاست. به هر ریسمانی چنگ می‌اندازد تا خودش را نجات دهد ولی زهی خیال باطل. او دارد غرق می‌شود و به اذن خدا غرق خواهد شد. اما خواهران و برادرانمان در فلسطین و لبنان: چند صباحی است که خون دل میخوریم و کاری از دستمان ساخته نیست. روز و شب آیه امن یجیب را می‌خوانیم تا شاید قدری قلب هایتان تسلی پیدا کند. جنایت اخیر این رژیم نامشروع را محکوم می‌کنیم و لحظه شماری را آغاز کرده‌ایم تا مکافات آنها مثل موشک بر سرشان نازل شود. بدانید پیروزی نهایی از آن ماست. ان‌شاءالله. 🤲🕊 کانون امام رضا علیه‌السلام کانون میثاق با افلاکیان کانون قرآن انجمن علمی ماهاد انجمن علمی علوم قرآن هیئت محیا @fum_imam_reza @kanoon_misagh @Quran114_etrat14 @ram_fum @mahya_theo
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
پای رفاقت این‌طور.... 🌷فرمانده‌اش برای ما تعریف کرد که در موقع عقب‌نشینی، سید محمد، دوست ابراهیم به شدت مجروح می‌شود و ابراهیم زخم او را با چفیه می‌بندد و بر پشتش سوار می‌کند و به عقب برمی‌گردد. در همین حال یک تیر به پای ابراهیم نیز می‌خورد و با زحمت زیاد خودش را بالای تپه می‌رساند. در همان‌جا دوستش را دراز می‌کند وخودش هم کنار او می‌خوابد. هر کارش می‌کنند که او را همان‌جا رها کن و خودت را نجات بده، قبول نمی‌کند و همان‌جا می‌ماند و می‌گوید اگر کسی آمد به کمک‌مان که هر دو می‌آییم وگرنه همین‌جا هستیم و دفاع می‌کنیم. فرمانده ادامه داد که ما به عقب برگشتیم و روز بعد که به آن منطقه رفتیم، هیچ اثری نه از ابراهیم بود و نه از دوستش. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابراهیم سراجه راوی: خانم نساء نورآبادی مادر گرامی شهید ‌‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
❤️ جہاد کلا پسر سر به زیری بود! هیچ وقت خودش رو در معرض نامحرم قرار نمیداد. یعنی از اون اماکنے کہ امڪان داشت نامحرم باشہ همیشہ فرارے بود و دوری میڪرد. تو برخوردش هم یه حالت خاصی بود . یعنی هم خودش رو عادی جلوه میداد و هم تو اون عادی بودنش بشدت حیا رو رعایت میکرد. اصلا اهل تظاهر نبود..(: شهیدجهادمغنیه ‌‎‌‌‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 اسم معلمش را با غیظ آورد و گفت «روم به دیوار دور از جناب شما دیروز این پدرسوخته رو با یک دختری دیدم، داشت...» شرم و حیا نگذاشت حرفش را ادامه بدهد. فقط صدای گریه اش بلند تر شد و باز گفت: اون مدرسه نجس شده، من دیگه نمیرم آن دبستان تنها یک معلم داشت او را هم می دانستیم طاغوتی است از این کارهاش ولی دیگر خبر نداشتیم. موضوع را به باباش گفتم عبدالحسین پیش ما حتی سابقه یک دروغ هم نداشت رو همین حساب پدرش گفت حالا که اینطور شد خودم هم دیگه میلم نیست بره مدرسه..... تو آبادی علاوه بر دبستان یک مکتب هم بود از فردا گذاشتیمش آن جا °به یاد گرفتن قرآن ° ❇️پاورقی: زمان وقوع این خاطره بر میگردد به حول و حوش سال ۱۳۳۳ هجری شمسی 🌷@kanoon_misagh
28.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پایان سرما❤️ 🎥 فیلم کوتاه ▫️روایتی از شهید ابراهیم همت در میدان جنگ ، به مناسبت هفته دفاع مقدس 🟡هر روز از کانون میثاق با افلاکیان دانشگاه فردوسی مشهد ساعت 16 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯
🕊 تلاوت آیات‌ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‌‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ @kanoon_misagh ╰┅─────────┅╯