eitaa logo
کانون میثاق با افلاکیان
374 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
596 ویدیو
24 فایل
کانال " کانون میثاق با افلاکیان" دانشگاه فردوسی مشهد ●یاد، افتخارات و عزت شهدا را همه باید نصب‌العین خودشان قرار بدهند؛ نگذارید فراموش بشود 📩 راه ارتباطی : @misagh_um 📍آدرس تلگرام: https://t.me/kanoom_misagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺 🦋 جهادے🦋 از جمله خاطراتی که از رشادت های شهید رسول خلیلی به روایت از همرزمانش برای ما بیان شده است داستان ساختمانی است که نیروهای داعشی و تک تیراندازها با استفاده از تاریکی شبها در آن نفوذ کرده و چندین نفر از نیروهای مقاومت را به شهادت رسانده و مسیر رفت آمد را دچار مزاحمت کرده بودند ... در این بین که همه فکر چاره ای بودند شهید رسول خلیلی به همراه چندتن ازدوستانش با شجاعت خاصی به شناسایی آن منطقه رفته و با مواد گذاری در آن بنا و ساختمان و تخریب آن چشم فتنه را در آن منطقه کور میکنند. #سبڪ زندگے #شهیدرسول خلیلے #رفیق مثل رسول 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🖤🖤🖤 🍂جـــهـــادے🍂 پرستار بود و توی اتاقش #عکس_امام رو نصب کرده بود، خیلی ها میگفتند: اگر رئیس بیمارستان ببینه برخورد #بدی باهات میکنه، اما فوزیه عکس رو برنداشت. يه روز رئيس بيمارستان كه برای سركشی اومد و متوجه عكس روی ديوار شد و با #عصبانيت دستور داد كه عكس رو از روی ديوار بردارد. اما فوزيه گفته بود: اتاق #متعلق به من است و هر عكسی روی ديوار آن آويزان ميكنم.🙂 رئيس بيمارستان هم فوزيه رو تهديد به كسر يكماه از حقوق كرد.اما فوزيه حرفش يك كلام بود و گفت : اگر #اخراج هم بشم، عكس رو برنميدارم.... #سبڪ زندگے🥀 #شهید_فوزيه_شيردل🥀 #پرستار_مكتب_زينبی🥀 🖤🖤🖤 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🖤🖤🖤🖤🖤 حیات طیبه📿 بهترین ها،در راه درمنطقه گیلان غرب که بود. لباس پلنگی بسیار زیبایی برای خودش تهیه کرد.وقتی برای اولین بار پوشید واز مقر بیرون آمد.سربازی از لباس او خوشش آمد. ابراهیم لباس را به او هدیه می دهد ولباس سرباز را از او می گیرد ومی پوشد! او همیشه بهترین ها و دوست داشتنی ها را در راه خدا می داد کتاب خدای خوب زندگے ابراهیم هادی 🖤🖤🖤🖤🖤 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🖤🖤🖤🖤🖤 🤲عارفانه🤲 تو اوج درگیری وعملیات بودیم.شرایط خیلی سخت وروحیه نیروهای ما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیک می شد.دشمن حلقه محاصره را کامل کرد. در این شرایط ابراهیم بر روی بلندی رفتو با صدای بلند فریاد زد:الله اکبر...اشهد ان لا اله الا الله وقتی اذان ونام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد.وقتی ابراهیم پایین آمد،یکی از رفقا بهش گفت:خیلی عالی بود.با صدای شما آرامش پیدا کردیم.ابراهیم یاد آور شد که:من نبودم این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد: ألا بذکر الله تطمئن القلوب آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام ومطمئن می گردد.رعد/28 زندگے کتاب خدای خوب هادی 🖤🖤🖤🖤🖤 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🌺🌺🌺🌺 🤲عــــــارفـــــانــــــه🤲 آخر شب🌙 بود. نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت . مادر بهش گفت: پسرم، تو که همیشه نمازت رو اول وقت می خوندی، چی شد که ...؟! 🤔 البته ناراحت نباش، حتما کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده. محمدرضا لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید، گفت😊: «الهی قربونت برم مادر! نمازم رو سر وقت، مسجد خوندم. دارم تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم؛ شنیدم هر کس قبل از خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه، ملائکه تا صبح براش عبادت می نویسن.»💌 منبع : کتاب دوران طلایی به نقل از مجموعه همکلاسی آسمانی📚 زندگے🦋 🕊 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
.. ..: 🦋🦋🦋 🌺حیات طیبه🌺 . بعد از فتح شهر الحاضر بود که به لطف خدا و مدد اهل بیت بدون شهید و مجروح، عملیات تموم شد.🌷 رزمنده ها خیلی خوشحال بودن و هر کسی به نحوی شکر گذاری میکرد و درحال شادی بود.☺️ . منم اسلحه رو مسلح کردم و دوتا تیر هوایی زدم یه دفعه یه نفر زد رو شونم برگشتم دیدم با ناراحتی گفت چیکار میکنی!!؟🤔🙁 گفتم: خب خوشحالم. شهر و فتح کردیم دارم می زنم. 😄 مسعود گفت: برادر ... . با اینکه من بزرگتر بودم و تقریبا مسعود هم سن بچه من بود، ولی این حرفش تا رفت و همیشه صداش تو گوشمه و خدارو شکر میکنم که لیاقت همراهی و همرزمی شهدا رو نصیبم کرده☺️ زندگے🔔 🦋🦋🦋 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon-misaghh
.. ..: 🌺🌺🌺 🦋حیات طیبه🦋 آمد به خط فاطـميون سـر بزند شب ڪہ شد گفتيم لابـد مۍرود يڪ جايے دور از هياهوۍ رزمنده هـا استراحت ڪند🙃 کفش هايـش را گذاشـت زير سرش گوشہ اتاق دراز ڪشيد ، خودمان خجالـت ڪشيديم اتاق را خلوت ڬـرديم کہ چند ساعـت استراحـت کند.....🍂💔 🕊 زندڱے📿 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🌺🌺🌺 جـــهـــادے🦋 🌸مجاهد پرکار🌸 بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد!! حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیایند😕 یک بار درحضور شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود : من اینطوری فهمیده ام که خداوند را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند👌 حاج قاسم هم گفته بود : بله همین طور است 🌹 یک بار وقتی بعد از شهادتش به سر کارش رفتم دیدم روی کمدش این جمله از آقا را نصب کرده : در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است...☝️ مدافع حرم محمودرضا بیضایی🌹 زندگے🕊 🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
❤️❤️❤️ 🌺حیات طیبه ظرف غذایش ڪه دست‌نخورده می‌ماند ، وحشت می‌ڪردیم . مطمئن می‌شدیم حتماً گروهانی در یڪ ‌گوشه‌ی خطِ لشڪر غذا نخورده. این‌طوری اعتراض می‌ڪرد به ڪارمان. تا آن گروهان را پیدا نمی‌ڪردیم و غذا نمی‌دادیم بهشان، لب به غذایش نمی‌زد . گاهی چهل‌‌وهشت ساعت غذا نمی‌خورد تا یقین ڪند همه غذا خورده‌اند . زندگے🦋 ❤️❤️❤️ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
❤️❤️❤️ حیات طیبة💐🌺💐 ازهمان بچگی فرق محرم ونامحرم رامیدانست. معلم دبستان حسین بعدمراسم تشییع گفت در دوران ابتدایی قرآن رابسیارزیباتلاوت میکرد ازبس زیباخواندآمدم دستم راروی شانه اش بگذارم دیدم این بچه حیامیکند وعقب عقب میرود...! حسین واقعاخاص بود شهیدحسین معزغلامی🕊 زندگے🍁 ❤️❤️❤️ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🌿🍁🌿🍁🌿 💢حیات طیبه🕊🕊🕊 یکی از دوستای اقا ابراهیم تعریف میکرد با اقا ابراهیم به هر سنگری که سر میزدیم از ابراهیم میخواستند که برای آنها مداحی کند و از حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخواند.یه شب ابراهیم توی یکی از مجلس های گردان شروع کرد به خوندن اما بخاطر خستگی و طولانی شدن مجلس صداش گرفته بود بعداز تموم شدن مراسم یکی دونفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صداش رو تقلید میکردند ابراهیم خیلی ناراحت شد و اخر شب بهم گفت قسم میخورم دیگه هیچ وقت مداحی نکنم هرچه میگفتم اقا ابراهیم حرف بچه ها رو به دل نگیر شما کار خودت رو بکن ، اما فایده ای نداشت ابراهیم میگفت بخاطر خودم ناراحت نیستم من مهم نستم اینا مجس حضرت زهرا(سلام الله علیها)رو به شوخی گرفتن😭😔 فردا صبح بعد از نماز صبح دیدم ابراهیم دوباره شروع کرد به مداحی کردن خیلی تعجب کردم بعد از مراسم قبل از اینکه ازش سوال بپرسم خودش گفت میدونم دلیل تعجبت چیه... تعجب کردی که چرا با اینکه قسم خوردم اما باز امروز مداحی کردم گفتم : خب اره ، شما دیشب قسم خوردی که..... پرید توی حرفم و گفت : تا وقتی زنده ام چیزی که میگویم جایی نقل نکن بعد کمی مکث گفت : دیشب حضرت زهرا(سلام الله علیها) به خوابم اومدن و گفتن : نگو نمیخوانم ما تورا دوست داریم هرکس گفت بخوان تو هم بخوان. دیگه گریه امان صحبت کردن به ابراهیم را نمیداد. بعد از آن ابراهیم به مداحی کردن ادامه داد... هادی زندگے 🌿🍁🌿🍁🌿 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh
🍁🌿🍁🌿 حیات طیبة🕊🍁🍃 نمیدونستم هروقت میخواد بره مدرسه وضو میگیره. چندبار دیدم توی حیاط مشغول وضو گرفتنه.... بهش گفتم مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو می گیری؟؟ گفت مادرجون! مدرسه عبادتگاهه بهتره انسان هروقت میخواد بره مدرسه وضو داشته باشه...☺️ 🕊🍃 زندگے 🍁🌿🍁🌿 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @kanoon_misaghh