eitaa logo
کانون دانشجویی شاهد و ایثار داراب
119 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
170 ویدیو
19 فایل
کانون دانشجویی شاهد و ایثار دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب 🔺زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود. https://zil.ink/kanoon_shahed_isar #شهید #آزادی #دفاع
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم:((خیلی!)) خودم را راحت کردم و گفتم:(( که نمی توانم بگویم چقدر)) زیرکی به خرج داد و گفت:((اگه اقا به شما بگوید مرا بکشید ، میکشید؟!)) گفتم:((اگه آقا بگن ، بله میکشمتون ..)) نتوانست جلوی خنده اش بگیرد او که انگار از اول بله را شنیده، شروع کرد درباره آینده شغلی اش حرف زد. گفت دوست دارد برود در تشکیلات سپاه، فقط هم سپاه قدس روی گزینه های بعدی فکر کرده بود: طلبگی یا معلمی. هنوز دانشجوبود. خندید وگفت که از دار دنیا فقط یک موتور تریل دارد که آن را هم پلیس از رفیقش گرفته وفعلا توقیف شده است پررو پررو گفت:((اسم بچه هامونم انتخاب کردم: امیرحسین،امیرعباس،زینب،زهرا.)) انگارکتری آبجوش ریختند روی سرم .. کسی نبود بهش بگوید:((هنوز نه به باره نه به داره!)) یکی یکی درجیب های کتش دست می کرد. یاد چراغ جادو افتادم. هرچه بیرون می آورد،تمامی نداشت. باهمان هدیه ها جادویم کرد: تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود، پلاک شهید، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت هایی که از لبنان و سوریه خریده بود. مطمئن شده بود که جوابم مثبت است.تیر خلاص را زد.صدایش را پایین ترآورد وگفت:((دوتا نامه نوشتم براتون :یکی توی حرم امام رضا(ع)،یکی هم، کنار شهدای گمنام بهشت زهرا!)) https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
🎓آئین بزرگداشت روز دانشجو برگزار شد به همت اعضای تشکل دانشجویی گام دومی ها،آئین بزرگداشت روز دانشجو با حضور معاون محترم فرهنگی دانشجویی و جمعی از اساتید،کارمندان و دانشجویان همراه با استنداپ کمدی،مسابقه و قرعه کشی،در تالار غدیر دانشگاه آزاد اسلامی داراب برگزار شد. 🔗لینک مشاهده آلبوم تصاویر : https://gamedarab.ir/?p=5607 💠روابط عمومی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب 💠 @gamedovom_darab
بچه ها اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح می‌کنیم مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند... 💠کانون شاهد و ایثار 💠تشکل دانشجویی گام دومی ها 💠دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
🤝موج همدلی دانشجویان گام دومی در حمایت جبهه مقاومت ( از اهدای طلا و بافت کلاه‌ تا تبیین افکار عمومی ) ◽️اعضای تشکل دانشجویی گام دومی ها در لبیک به ندای رهبرمعظم انقلاب،با راه اندازی پویش بافت کلاه و شال گردن و جمع آوری کمک های نقدی، توانستند یاد و خاطرات پشتیبانی از دفاع مقدس را در دانشگاه تداعی کنند. ◽️دختران دانشجو در مجاهدت با میل های بافتنی،توانستند بیش از ۵۰ کلاه و شال گردن را برای دلگرمی رزمندگان جبهه مقاومت ارسال کنند. ◽️در ادامه پویش نیز دانشجویان با اهدای طلا و کمک های نقدی ، نشان دادند که روحیه سخاوت و ایثار همچنان در دل دانشگاهیان زنده است و در لبیک به ندای ولی،بی تفاوت نیستند. ◽️البته گام دومی ها تنها به اهدای طلا و بافت کلاه و شال‌گردن محدود نمی‌شود و برگزاری نشست های تبیینی ، مجالس دعا برای نصرت رزمندگان و تجمع های دانشجویی از جمله برنامه هایی است که بصورت مداوم توسط دانشجویان گام دومی دانشگاه آزاد اسلامی داراب برگزار می گردد. 💠روابط عمومی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب 💠 @gamedovom_darab
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
📆 روایت تشکل دانشجویی گام دومی ها از آنچه که در هفته بزرگداشت گذشت... 🔻جمعه ۱۶ آذر ماه :نطق دبیر تشکل در نماز جمعه 🌐https://gamedarab.ir/?p=5500 🔻شنبه ۱۷ آذرماه :دیدار دانشجویان گام دومی با امام جمعه شهرستان 🌐https://gamedarab.ir/?p=5505دیدار با خانواده دانشجوی شهید دکتر احمد عابدی 🌐https://gamedarab.ir/?p=5532 🔻یک‌شنبه ۱۸ آذرماه:برگزاری اردوی تفریحی تشکیلاتی رویش۳ 🌐https://gamedarab.ir/?p=5538 🔻دوشنبه ۱۹ آذرماه : نشست بازخوانی واقعه تاریخی ۱۶ آذر ماه ● تجلیل از دانشجویان گام دومی 🌐https://gamedarab.ir/?p=5552 🔻سه شنبه ۲۰ آذرماه :نشست بررسی سیر تحولات جبهه مقاومت 🌐https://gamedarab.ir/?p=5567 🔻چهارشنبه ۲۱ آذر ماه :برگزاری آئین بزرگداشت دانشجو 🌐https://gamedarab.ir/?p=5607 🔻پنج شنبه ۲۲ آذرماه :اهدای کمک نقدی و غیرنقدی دانشجویان گام دومی به جبهه مقاومت 🌐https://gamedarab.ir/?p=5613 💠روابط عمومی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب 💠 @gamedovom_darab
« وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ... ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» رونمایی از سی و سومین ماهنامه شهدایی کانون شاهد و ایثار به یاد : « شهید حسین خرازی » 🥀شادی روحش صلوات 🥀 ⚜کانون شاهد و ایثار ⚜تشکل دانشجویی گام دومی ها ⚜دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
💠تشکل دانشجویی گام دومی با همکاری کانون های شاهد و ایثار ، دختران آفتاب و مهدویت برگزارمیکند: پویـــــش یــــلـــــداے همدلی (جمع آوری کمک های نقدی وغیرنقدی تهیه میوه شب یلدا برای خانواده های نیازمند) 💳شماره کارت جهت واریز کمک های نقدی شما:
۶۰۳۷۹۹۸۲۵۵۳۸۶۸۵۵
بنام نیلوفر زاهدی نزد بانک ملی 📞شماره تماس جهت کمک های غیر نقدی:
09390042092
روی شماره ها بزنید کپی می‌شوند | 💠گروه جهادی انقلابیون تشکل دانشجویان گام دومی دانشگاه آزاداسلامی واحد داراب💠 @gamedovom_darab
برگه هارا گذاشت جلوی رویم. کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ها .. درشت نوشته بود. ازهمان جا خواندم، زبانم قفل شد: ت مرجانی،تو درجانی،تو مرواریدغلتانی اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی انگار در این عالم نبود، سرخوش! مادر و خاله ام آمدند و به او گفتند:((هیچ کاری توی خونه بلد نیست، اصلا دور گاز پیداش نمی شه .. یه پوست تخمه جابه جا نمی کنه!خیلی نازنازیه!)) خندیدوگفت:((من فکر کردم چه مسئله مهمی می خواین بگین! اینا که مهم نیست!)) حرفی نمانده بود. سه چهارساعتی صحبت هایمان طول کشید. گیر داد اول شما از اتاق بروید بیرون . پایم خواب رفته بود و نمی توانستم از جایم تکان بخورم از بس به نقطه ای خیره مانده بودم، گردنم گرفته بود و صاف نمی شد. التماس می کردم:((شما بفرمایین،من بعد از شام میام!)) ول کن نبود، مرغش یک پا داشت. حرصم درآمده بود که چرا این قدر یک دندگی می کند. خجالت می کشیدم بگویم چرا بلند نمی شوم. دیدم بیرون برو نیست، دل رو به دریا زدم و گفتم:((پام خواب رفته!)) گفت:((فکر می کردم عیبی دارین وقراره سر من کلاه بره!)) دلش روشن بود که این ازدواج سر می گیرد .. https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
💢گــــــردهمایی فــصــلی گام دومی ها💢 ( همراه با آئین یلدای دانشجویی ) ⏳ چهارشنبه _ ۲۸ آذرماه ۱۴۰۳ _ ساعت ۱۷:۳۰ 📍دفتر مرکزی تشکل دانشجویی گام دومی ها ☎️ شماره تماس جهت هماهنگی حضور: ۰۹۲۲۶۷۶۴۶۳۳ 🏷 | ▫️واحد رشد تشکیلاتی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی داراب ▫️ @gamedovom_darab
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
📸 📌 گردهمایی فصلی خانواده بزرگ گام دومی ها ، با رنگ و بوی یلدایی برگزار گردید ▫️گردهمایی فصلی گام دومی ها با هدف هم افزایی و حفظ انسجام تشکیلاتی با حضور سرکار خانم دکتر عارف معاون محترم فرهنگی دانشجویی دانشگاه و جمعی از مدیران وفعالان گام دومی در روز چهارشنبه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۳ در دفتر مرکزی تشکل دانشجویی گام دومی ها برگزار گردید. ▫️گردهمایی مصادف با شب یلدا با سخنرانی کوتاه دبیرتشکل دانشجویی گام دومی ها آغازگردید و در ادامه به برنامه های مختلفی از جمله گفتگو های دانشجویی، پانتومیم، حافظ خوانی و ... پرداخته شد. 🔗لینک مشاهده آلبوم تصاویر : https://gamedarab.ir/?p=5621 🏷 | 💠روابط عمومی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب 💠 @gamedovom_darab
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
🔰مرکزمهارت افزایی وتوانمندسازی تشکل دانشجویی گام دومی ها با همکاری کانون رسانه ماهد برگزار می نماید: 🖥 چهارمین دوره آموزش مهارت های هفتگانه ICDL 🖥 📃 همراه باصدورگواهی معتبر سازمان فنی حرفه ای 📌 40% تخفیف دانشجویی پرداخت به صورت اقساط 🏠محل برگزاری: دانشگاه آزاداسلامی واحدداراب 📞شماره تماس جهت ثبت نام وکسب اطلاعات بیشتر: 🆔 @fatemeh_1577 ☎️ ۰۹۲۲۶۷۶۴۶۳۳ 🏷 | 🆔 @gamedovom_darab
هدایت شده از دانشجویان گام دومی
🖥 اخبار گام دومی ها در آذرماه ... 📽 ویدئو | نشست اول دوره آموزشی تحلیلی شرف فلسطین https://gamedarab.ir/?p=5414 🔖 کارگاه آموزشی | تصمیم گیری و حل مسئله https://gamedarab.ir/?p=5669 📽 ویدئو | نشست دوم دوره آموزشی تحلیلی شرف فلسطین https://gamedarab.ir/?p=5433 🔖 فاطمیه | نشست آشنایی با سیره و سبک زندگی حضرت زهرا (س) https://gamedarab.ir/?p=5462 https://gamedarab.ir/?p=5467 🔖 هجدهمین شماره نشریه فرهنگی پیام شهدا | به مناسبت روز دانشجو https://gamedarab.ir/?p=5491 🎙 صوت | نطق دبیر تشکل در بین الصلاتین نماز جمعه https://gamedarab.ir/?p=5500 🔖 به مناسبت روز دانشجو | دیدار دانشجویی با امام جمعه شهرستان داراب https://gamedarab.ir/?p=5505 🔖 به مناسبت روز دانشجو | دیدار خانواده شهدای دانشجو https://gamedarab.ir/?p=5532 📽 ویدئو | نشست سوم دوره آموزشی تحلیلی شرف فلسطین https://gamedarab.ir/?p=5567 🔖 به مناسبت روز دانشجو | اردو تفریحی تشکیلاتی رویش ۳ https://gamedarab.ir/?p=5538 🔖 نشست | بازخوانی واقعه ۱۶ آذر و تجلیل از دانشجویان https://gamedarab.ir/?p=5552 🔖 آئین بزرگداشت روز دانشجو https://gamedarab.ir/?p=5607 🔖 موج همدلی | حمایت از جبهه مقاومت https://gamedarab.ir/?p=5613 🔖 گردهمایی فصلی گام دومی ها https://gamedarab.ir/?p=5621 💠 روابط عمومی تشکل دانشجویی گام دومی ها دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب @gamedovom_darab
نزدیک در به من گفت :«رفتم کربلا زیر قبه به امام حسین (ع)گفتم :«برام پدری کنید فکر کنید منم علی اکبرتون! هر کاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید ، برای من بکنید !» دلم را برد ، به همین سادگی... پدرم گیج شده بود که به چه چیز این آدم دل خوش کرده ام . نه پولی ، نه کاری ، نه مدرکی ، هیچ ... تازه بعد ازدواج می رفتیم تهران . پدرم با این موضوع کنار نمی آمد . می پرسید :«تو همه اینارو میدونی و قبول می کنی ؟!» پروژه تحقیق پدرم کلید خورد . بهش زنگ زد : « سه نفر رو معرفی کن تا اگه سوالی داشتم از اونا بپرسم !» شماره و نشانی دونفر روحانی و یکی از رفقای دانشگاهش را داده بود. وقتی پدرم با آن ها صحبت کرد ، کمی آرام و قرار گرفت . نه که از محمد حسین خوشش نیامده باشد . اما برای آینده و زندگی مان نگران بود . برای دختر نازک نارنجی اش حتی دفعهٔ اول که او را دید ، گفت :«این چقدر مظلومه !» باز یاد حرف بچه ها افتادم .. حرفشان توی گوشم زنگ می زد :((شبیه شهداس)) یاد حس و حالم قبل از این روزها افتادم! محمد حسینی که امروز می دیدم ، اصلا شبیه آن برداشت هایم نبود .. برای من هم همان شده بود که همه می گفتند پدرم کمی که خاطر جمع شد ، به محمد حسین زنگ زد که «می خوام ببینمت !» قرار و مدار گذاشتند برویم دنبالش . هنوز در خانهٔ دانشجوی اش زندگی می کرد. من هم با پدر و مادرم رفتم . خندان سوار ماشین شد . برایم جالب بود که ذره ای اظهار خجالت و کم رویی در صورتش نمی دیدم https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
پدرم از یزد راه افتاد سمت روستایمان اسلامیه . وسیر تا پیاز زندگی اش را گفت : از کوچکی اش تا ازدواج با مادرم و اوضاع فعلی اش . بعد هم کف دستش را گرفت طرف محمد حسین و گفت :«همهٔ زندگی م همینه ، گذاشتم جلوت . کسی که می خواد دوماد خونه من بشه ، فرزند خونه منه و باید همه چیز این زندگی رو بدونه !» اون هم کف دستش را نشان داد و گفت :« منم با شما رو راستم !» تا اسلامیه از خودش و پدر و مادرش تعریف کرد ، حتی وضعیت مالی اش را شفاف بیان کرد . دوباره قضیه موتور تریل را که تمام دارایی اش بود گفت . خیلی هم زود با پدر و مادرم پسر خاله شد! موقع برگشت به پیشنهاد پدرم رفتیم امامزاده جعفر (ع) یادم هست بعضی از حرف ها را که می زد ، پدرم برمی گشت عقب ماشین را نگاه می کرد ، از او می پرسید :«این حرفا رو به مرجان هم گفتی ؟» گفت :«بله!» در جلسه خواستگاری همه رابه من گفته بود مادرش زنگ زد تا جواب بگیرد ‌. من که از ته دل راضی بودم پدرم هم توپ را انداخته بود در زمین خودم . مادرم گفت :« به نظرم بهتره چند جلسه دیگه با هم صحبت کنن !» کور از خدا چه میخواهد ، دو چشم بینا! قار قرار صدای موتورش در کوچه مان پیچید. سر همان ساعتی که گفته بود رسید : چهار بعد از ظهر از روز های اردیبهشت. نمی دانم آن دسته گل را چطور با موتور این قدر سالم رسانده بود مادرم به دایی ام زنگ زد که بیاید سبک سنگینش کند . نشنیدم با پدر و دایی ام چه خوش و بش کردند . تا وارد اتاقم شد پرسید :«دایی تون نظامیه ؟» گفتم :«از کجا می دونید؟» خندید که «از کفشش حدس زدم !» https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر یعنی تو ... به نیابت از فرزند عزیزت که آزادی ام را مدیون قطره قطره خونش هستم این روز را به تو و همه مادران شهدا تبریک می گویم همسر عزیز جانباز که لحظه هایت در اضطراب ونگرانی سپری می شود روز زن را به تو بانوی نمونه تهنیت میگویم وبه همسر شهید ،کسی که در جوانی اش سایه سر را از دستن داد و دم نزد تا سایه شوم استکبار بر سر ما نباشد میدانیم که مدیون خون شهداییم ،مدیون لحظه های چشم انتظاری مادران مفقود الاثرها هستیم مدیون فرزندانی که حسرت یک لحظه دیدار پدر را به دل دارند.... خدایا توفیقمان ده پیرو راه شهدا باشیم روزتان مبارک 🌸 https://zil.ink/kanoon_shahed_isar
برایم جالب بود ، حتی حواسش به کفش های دم در هم بود چندین مرتبه ذکر خیر پدرم را کشید وسط برای اینکه صادقانه سیر تا پیاز زندگی اش را برای او گفته بود . یادم نیست از کجا شروع شد که بحث کشید به مهریه .. پرسید :«نظرتون چیه ؟» گفتم :«همون که حضرت آقا میگن !» بال در آورد قهقهه زد :« یعنی چهارده تا سکه !» از زیر چادر سرم را تکان دادم که یعنی بله ! می خواست دلیلم را بداند ‌. گفتم :« مهریه خوشبختی نمیاره!» حدیث هم برایش خواندم :«بهترین زنان امت زنی است که مهریه او از دیگران کمتر باشد !» این دفعه من منبر رفته بودم دلش نمی آمد صحبتمان تموم شود حس می کردم زور می زند سر بحث جدیدی را باز کند سه تا نامه جدید نوشته بود برایم گرفت جلویم و گفت :«راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه !» از ته دلم ذوق کردم نمی دانم اوهم از چهره ام فهمید یا نه ، چون دنبال این طور آدمی می گشتم حس می کردم حرف دیگری هم دارد ، انگار مزه مزه می کرد ... گفت :«دنبال پایه می گشتم ، باید پایه م باشید نه ترمز! زن اگر حسینی باشه ، شوهرش زهیر می شه !» بعد هم نقلی قولی از شهید سید مجتبی علمدار به میان آورد : «هرکس رو که دوست داری ، باید براش ارزوی شهادت کنی! https://zil.ink/kanoon_shahed_isar