eitaa logo
🕊️کانون شهــید عــباس دانشـگر 🕊️
1.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
143 فایل
﷽ مشخصات شهید: 🍃تولد:۱۸ / ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠ /۰۳ /۱۳۹۵ محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه مزار:امامزاده علی اشرف"؏"سمنان لقب:جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل راه ارتباطی: @shahiddaneshgaram گروه ارتباطی: https://eitaa.com/joinchat/3542745432C26c342ba35
مشاهده در ایتا
دانلود
📃🌿 روز بعد از عقدمون امتحان داشتیم؛ من نرفتم امتحان بدم، محمدحسین هم ظهرش امتحان داشت و درس نخونده بود ولی با اعتماد به نفس رفت سرجلسه. قبل از امتحان زنگ زد و گفت:"دارم میام ببینمت!" گفتم:'برو امتحان بده که خراب نشه!' پشت گوشی خندید و گفت: "اتفاقا دارم میام ببینمت که امتحانم خراب نشه:)" آمد و گوشه حیاط چنددقیقه ای با هم صحبت کردیم. چند بار این جمله را بهم گفته بود و دوباره برایم تکرارش کرد: "تو همونی هستی که دلم میخواست، کاش منم همونی بشم که تو دلت میخواد♥️!" به روایت همسر شهید 🌱
به‌همه‌مقدساتتون‌قسم هرچادری‌بهشتے‌نیست... هرریشویے ‌حزب‌اللھےنیست ! هرآخوندۍ‌، انقلابے‌نیست☝️🏻 هرسپاهے سلیمانے‌نیست... :) ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
Ali-Fani-Elahi-Azumal-Bala-320.mp3
9.08M
مَن‌دُعآي‌فَرج‌میخوآنَم‌بیـآآقـا؎ِمَن!
مدام به قرآن نگاه کردن، دوای درد چشم است . - آیت الله بهجت ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
وصیتنامه طلبه ی اگر انسان تحت ولایت الله باشد مرتبا از ظلمت به سمت نور می رود. شاید انسان بگوید من با نماز از ظلمت به نور می‌روم نه با ولایت الله نه.با نماز نمی روی با ولایت می‌روی. وقتی ولایت نباشد انسان راازخداوند دور می‌کند به عاشورا نگاه کن مگر عاشورا یی ها نماز نمی خواندند؟ چرامیخواندند اما نماز بی ولایت می خواندند شدند اشقیای کربلا. باهمان نماز صبح همان جهاد باهمان امربه معروف باهمان نهی ازمنکر باهمان روزه باهمان زکات باهمان صله رحم اما شدند اشقیای کربلا چرا چون با ولایت طاغوت بودند این مهم است که انسان بگوید من به این رهبر(حضرت آیت‌الله خامنه‌ای)حواسم است واقتداکرده ام. حرف های دیگران هرچه باشد حواست را پرت نکند. درعصرامروزیک عده مزدور توسط طاغوتیان اسیر شده اند که این ولایت امرراازبین ببرند و این جانب فرهادطالبی فرزندباقر باسلامت کامل ورضایت قلبی برخود واجب می‌دانم که بااین مزدوران به پیکار بپردازم. شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸سوریه🌷 مزار:گلزارشهدای روستای دهنو فاضلی بخش چاهورز 🕊 🌷 ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
نماز اول وقت التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقِ خدا شدن سـخت نيست ! مقدمه‌یِ آن دشوار است ؛ مقدمه‌یِ عشق به خدا ، دل‌ بريدن‌ از دنيا و ديگران است .. مقدمه‌یِ عشق به خدا ، گذشتن از خود و سـپردنِ امور به اوست . .
گمنامی تنها برای شهرت‌پرستان؛ دردآور است ... ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
روز پدر مادرایی که توی انتظار کم‌ کم سوی چشماشون کم شد و بی خبری چین و چروک صورتشون شد خیلی مبارک سالمند که نه، شما تهِ خوبی و صبوری هستید ... ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
⊰•🕊🍃•⊱ آخرین مدافع خرمشهر که بود؟ امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت. امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونی‌های شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. می‌گفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند. او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمین‌گیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلوله‌ای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد. تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد. این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطره‌ها ثبت شد. او دیگر هیچ‌گاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است. اینگونه بود که او آخرین مدافع خرمشهر لقب گرفت.💔   📚 چهل حماسه، فصل خرمشهر 🕊 ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
حواست بہ این دو تا چیز فقط باشہ ؛ بقیش درست میشہ ✅💚🌱 نماز اول وقت ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توزیع ۸۰بسته لوازم التحریر بین دانش آموزان ایتام و نیازمند شهرستان منوجان کرمان شهید عباس دانشگر ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
شهادت جان کندن نیست دل کندن است نخستین عامل شهادت او بود، وقتی که مجبور بود کار اداری انجام دهد در حد ضرورت با نامحرم صحبت می‌کردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمی‌کرد و فقط کارهای مرتبط با را در آن فضا انجام می‌داد . ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه می‌گفتند که من آدم‌های زیادی را دیده‌ام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است. ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمی‌شد، دوساعت در سجده‌گریه می‌کرد و خسته نمی‌شد... و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است. طلبه شهید مدافع حرم محمد_مسرور ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
࿐᪥•💞💞•᪥࿐ @Quran124 ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ 📩 نامه ای به زبانم4⃣2⃣ ⛔️ سوال های بیجا 🍂🍃🍂🍃 🍀 سوال‌های بی جا، بی اساس، نیز از گناهان زبان است، می‌تواند به جای طرح سؤالات بیهوده، اندیشه کند و بیاموزد. 🌺 در قرآن سوره‌ی مائده آیه ۱۰۱، ۱۰۲ آمده است: اهل ایمان از چیزهایی سؤال نکنید که اگر برایتان آشکار شود شما را به ناراحتی وادار می کند و اگر در هنگام نزول قرآن سوال نمایید آشکارتان می گردد و خداوند از آنها می‌گذرد و او بخشیده و مهربان است. ┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄ 💠 تقدیم اندیشکده "علوم قرآن، عرفان، اخلاق و عقاید"
📚معرفی‌کتاب نام کتاب : ابووصال نویسنده : خانم محدثه علیجان زاده روشن✍ انتشارات : شهید کاظمی تعداد صفحات : 136🗒 خلاصه ای از کتاب💌: این کتاب نیم نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان دارد. این اولین کتاب از مجموعه مدافعان حرم انتشارات شهید کاظمی است. شهید محمد رضا دهقان امیری 26 فروردین ماه سال 1374 در تهران دیده به جهان گشود . محمد رضا از نسل چهارم فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم هجرت کرده و به شهادت رسید . محمد رضا دانشجوی سال سوم فقه و حقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری بود . از صفات بارز اخلاقی محمدرضا می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد. در تاریخ 21 آبان ماه سال 1394 با عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم الحرام در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم خلعت شهادت پوشید و در تاریخ 25 آبان در امامزاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد🤍🕊 ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
🌷🕊🍃 چشمان شهدا...! به راهی است که از خود به یادگار گذاشته‌اند.. اما.. چشمان‌ما به روزی است که با آنان رو به رو خواهیم شد به‌امیدآنکه‌شرمنده‌نباشیم 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
✍دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔 دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود. به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم. پوریا احمدی که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401  از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده. توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش. انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل کبود و زخمی می شه. وقتی آشوبگرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، میرن. این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند.😭 تا اینکه نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره. آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند. بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و .... همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود. شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم. ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه. خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم. می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها. یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود. همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد. دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم. آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت. تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟ ⭐️ ازسرداران بی ادعا ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
⭕️اولین سالگرد شهید مدافع امنیت پوریا احمدی... ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar