eitaa logo
🕊️کانون شهــید عــباس دانشـگر 🕊️
1.3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
160 فایل
﷽ مشخصات شهید: 🍃تولد:۱۸ / ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠ /۰۳ /۱۳۹۵ محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه مزار:امامزاده علی اشرف"؏"سمنان لقب:جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل راه ارتباطی: @shahiddaneshgaram گروه ارتباطی: https://eitaa.com/joinchat/3542745432C26c342ba35
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ سلام رفیق منم عباس🌷 عاشق امام، عاشق ولایت😍😍 نه یک عشق احساسی، یک عشقی که جونمو براش دادم🕊🌷🕊 آره رفیق🔹🔸 🔹🔸 دیروز منم کنارتون بودم تو حرم امام رضا(علیه‌السلام) دوشا دوش شما مگه میشه سخنرانی آقا جان باشه و نباشی!! آفرین بر شما که هم با دقت گوش می کردین و هم یادداشت، تمام یادداشتاتونو می خوندم، آخه خودمم همینطوری بودم مثل دونه های مروارید نخ می کردم تا چراغ راهم باشه. 💡💡💡 ✍ رفیق جان، در یادداشت اول نوشتی: تحول: یعنی تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و معیوب.‌‌‌‌.... و این که پیمودن مسیر تحول دشواره و اعتماد به نفس ملی نیاز داره🇮🇷 مهم مرزبندی و شناخته🍃 مرزبندی مفهوم حقیقی تحول، با اون چیزی که دشمنا میگن ✍یادداشت دوم نوشتی: دومین عنصر مهم و محرکه در مسیر تحول، هوشیاریه 🔴🔴🔴🔴 رفیق جان مراقب غفلت ها باشین! فرازی از وصیتنامه من هم به این موضوع اشاره داره👇👇 "خدایا تو هوشیارمان کن" ✍یادداشت سوم رو نوشتی: جنگ ترکیبی، جنگی که حمله نظامی نداره...🕸 راستی رفیق!؟ چقد این جنگو می شناسی؟ جنگی که با وسوسه، به باورهای دینی و سیاسی مردم حمله می کنن! جنگِ سست کردن اراده ملتهاست! جنگِ خاموش کردنِ شعله یِ امید! جنگِ دگرگون نشان دادن حقایق! جنگِ ایجاد بی ثباتی و ناامنی! 😱😱😱 ✍یادداشت چهارم نوشتی: سخنان معظم له نه تنها تکراری نیست، بلکه استقامت و ایستادن پای سخن حق طبق دستور پروردگار است. ✍یادداشت پنجم نوشتی: ملت ایران، قوی در حال پیشرفت و قادر به رفع عیوب خود و ایجاد تحول است برسیم به یادداشت آخر👇👇 ✍نقاط ضعف🔔🔔🔔 ☑️اسراف در برق ، اب، گاز، نان، بنزین ☑️راه انداختن مسابقه تجمل گرایی ☑️تعصب نداشتن به تولید داخلی ☑️اغماض و گذشت نکردن در قبال اختلاف نظرهای کوچک رفیق جان ✍آفرین بر تو که پشت ولایت فقیه هستی و گوش به فرمان حضرت آقا..... اما حالا که با نقاط قوت و ضعف آشنا شدی، مهمترین اقدامت اینه که نقش خودتو در این مسیر مشخص کنی یا علی بگیو بلند بشی و حرکت رو آغاز کنی آهای جوون ✍تا می تونی در فضای رسانه ، در فضای حقیقی و مجازی و .....با مسائل امیدزا، امیدآفرینی کن🌟🌟 "یادت نره این مطلب مهم رو آقا فرمودن و یک تکلیفه" نقشه دشمن، ناامید کردن جووناست. میدون رو خالی نکنین چون: آمریکا هم خودش سردرگمه🤔🤔 نه جرئت دل کندن داره و نه پای رفتن در هر دو صورت باخته!! و تنها ماییم که مرد میدان خواهیم ماند ان شاالله تا ظهور الحجه🤲 از طرف رفیق شهیدت🕊🕊🕊 ✍ارسالی از سرکار خانم رضایی از خراسان شمالی شهر راز و جرگلان 🌼 🌸 ╭─┅🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
بسم رب الشهداء آخر من کجا و از عباس نوشتن کجا؟! آخر من کجا و رفاقت با عباس کجا؟! صبح چهارشنبه، پانزدهمین روز آذر ماه یک هزار و چهار صد و دومین سال شمسی به دنبال گوشه ای دنج و خلوتی آرام بودم تا اندکی از دل گویه هایم از عباس را به رشته تحریر در آورم. اگر چه بنده ای ناچیزم و روسیاه درگاه الهی، اما گویا عباس مرا به سوی خود فراخوانده باشد، همچون مجنونی آواره و بی اختیار، از امامزاده علی اشرف (ع) سردرآوردم و در کنار مزار مطهر عباس عزیز و البته ٧۶ لاله آسمانی شهید که در کنار عباس آرمیده اند، دست به قلم شدم. راستی چگونه می شود در دورانی که رنگ و بوی شیطانی دنیا از هر طرف به مشام می رسدو ابلیس با تمام قوا، مشغول «لَأُغویَنَّهُم أجمعین» است، جوانی ٢٣ ساله این گونه پاکی، صفا، طهارت، خداباوری و عشق به معبود را مشق کند؟! در مدت چند سالی که از آشنایی ام با عباس می گذرد، به چشم خود چیزهایی از ابراز ارادت قشرهای مختلف مردم به این جوان مؤمن انقلابی و شهید مدافع حرم دیده ام که هر روز بر تحیرم افزوده است. عباس، مگر تو چه کرده ای که این گونه عزیز دل ها شده ای؟! ن، غلط نوشتم! عباس جان، تو چه نکرده ای که خدا این طور عزیزت نکند؟! مگر "در جوانی پاک بودن" و با خدا بودن، آنهم در این دوره زمانه، کم کاری است؟! ن وا...، هرگز. چشمت را، زبانت را، دلت را از غیر خدا رهاکنی و بشوی شیفته و دلباخته حضرت حق، این آسان است؟! عباس جان، بی تردید تو خوب که ن، خوب ترین راه را برگزیدی و حالا روز به روز بر جمع مریدانت از اقصی نقاط کشور بلکه دنیا افزوده می شود. خوب می دانی که چقدر دستم خالی است و کوله ام پُر؛ پُر از عصیان و نافرمانی! پس نگاهی به این خادم حقیرت کن 📄 ✍سید علی اصغر تقوی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
بسم رب الشهداء آخر من کجا و از عباس نوشتن کجا؟! آخر من کجا و رفاقت با عباس کجا؟! صبح چهارشنبه، پانزدهمین روز آذر ماه یک هزار و چهار صد و دومین سال شمسی به دنبال گوشه ای دنج و خلوتی آرام بودم تا اندکی از دل گویه هایم از عباس را به رشته تحریر در آورم. اگر چه بنده ای ناچیزم و روسیاه درگاه الهی، اما گویا عباس مرا به سوی خود فراخوانده باشد، همچون مجنونی آواره و بی اختیار، از امامزاده علی اشرف (ع) سردرآوردم و در کنار مزار مطهر عباس عزیز و البته ٧۶ لاله آسمانی شهید که در کنار عباس آرمیده اند، دست به قلم شدم. راستی چگونه می شود در دورانی که رنگ و بوی شیطانی دنیا از هر طرف به مشام می رسدو ابلیس با تمام قوا، مشغول «لَأُغویَنَّهُم أجمعین» است، جوانی ٢٣ ساله این گونه پاکی، صفا، طهارت، خداباوری و عشق به معبود را مشق کند؟! در مدت چند سالی که از آشنایی ام با عباس می گذرد، به چشم خود چیزهایی از ابراز ارادت قشرهای مختلف مردم به این جوان مؤمن انقلابی و شهید مدافع حرم دیده ام که هر روز بر تحیرم افزوده است. عباس، مگر تو چه کرده ای که این گونه عزیز دل ها شده ای؟! ن، غلط نوشتم! عباس جان، تو چه نکرده ای که خدا این طور عزیزت نکند؟! مگر "در جوانی پاک بودن" و با خدا بودن، آنهم در این دوره زمانه، کم کاری است؟! ن وا...، هرگز. چشمت را، زبانت را، دلت را از غیر خدا رهاکنی و بشوی شیفته و دلباخته حضرت حق، این آسان است؟! عباس جان، بی تردید تو خوب که ن، خوب ترین راه را برگزیدی و حالا روز به روز بر جمع مریدانت از اقصی نقاط کشور بلکه دنیا افزوده می شود. خوب می دانی که چقدر دستم خالی است و کوله ام پُر؛ پُر از عصیان و نافرمانی! پس نگاهی به این خادم حقیرت کن 📄 ✍سید علی اصغر تقوی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
. پاسدار بودی و فهمیده اندیشه امام حسین(علیه‌السلام) آگاهانه انتخاب کردی شجاعانه جنگیدی و مظلومانه شهید شدی 🌷🌷🌷 تو پاسدار بودی از مکتب امام حسین(علیه‌السلام) حرکت کردی و و به امام حسین (ع) پیوستی پاسدار یعنی...‌‌‌ عباس شهیدم🌷🌷🌷 ای پاسدار حریم عشق🌷🌷🌷 نمی‌توان بی‌نام و یاد تو در فرهنگ لغت این سرزمین به مفهوم دفاع رسید. # امام_حسین(علیه‌السلام) پاسدار ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
🔴 هر ایرانی یک نقش پرشکوه یعنی این خواستند یوسف را بکشند. فقط یک نفر رأی به نکشتنش داد حرف او اثر گذاشت؛ یوسف زنده ماند و عزیز مصر شد. پس رأی دادن تأثیر دارد؛ حتی یک رأی 🔹میزان آرای لازم برای ریاست جمهوری ۵۰ درصد آرا + یک رأی 🇮🇷 شاید همان یک رأی؛ رأی تو باشه پس به این فکر کنیم که رأی من می تونه سرنوشت مملکت رو کاملاً تغییر بده
🟢 تو اوج نا امیدی دنبال نشونه بودم خداروشکر میکنم هروقت کم آوردم شهید به دادم می‌رسه ✍️... چند روز پیش به همراه یکی از دوستام رفتم امامزاده اشرف مزار شهید خیلی دلم پر بود سر درگم بودم و نمیدونستم چیکار باید بکنم یکم گله کردم گفتم مگه وظیفت نیست مراقب من باشی؟ حالا من خراب کاری کردم تو نباید جمعش کنی؟ حالم اصلا خوب نبود گفتم یه نشونه ای چیزی بهم نشون بده بگو من چیکار کنم تو این دوراهی یه ساعتی گذشت یه خانمی با پسرشون اومدن پسرشون یه ده تا شاید تسبیح دادن به کسایی که میومدن فاتحه میخوندن و میگفتن حاجت گرفته از شهیده من اولین نفر بودم گرفتم خلاصه که از آخرین نشونش چندوقتی گذشته بود بهم یادآوری کرد حواسش بهم هست:) مشکلی هم که داشتم همان شب حل شد. ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
سلام رفقای عباس امیدوارم هرجا که هستید سالم و سلامت باشید و عذاداریهاتون قبول تمام شهدا خوبن ها ولی میخوام راجع به عباس بنویسم خیلی خوشحالم که عباس هوامونو داره و دوسمون داره خودم شخصا قلبم باهاش آرومه و میدونم که شما هم حس منو دارید ولی بزرگواران درسته که عباس هوامونو در دنیا داره ولی دنیا زود گذر و فانیه مهم آخرته که پایداره دعا کنید که عباس در آخرت هم تنهامون نزاره مثلا لحظات هولناک قیامت و در صراط شفاعتمون کنه که باهاش بریم بهشت خلاصه آخرت خوبی داشته باشیم در کنارش بهتر از دنیامون به امید خدا ✍️ از طرف خانم زینب تیموری روشندل خراسان رضوی شهرستان زاوه ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
🤚سلام و ارادت 📄دلنوشته ای تقدیم به روح بلند شهید آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه هر دو جهان را بخشی دیوانه هر دو جهان را چه کند سلام داداش عباسم آشنایی با تو رزقی بود که خداوند نصیبم کرد و خیلی اتفاقی با عکست که لبخند زیبایی زدی باعث شد من با شما آشنا شم کتابتو مطالعه کردم و دیدم که چقدر روح بزرگی داشتی و اصلا زمینی نبودی یه نوری بودی که چند وقتی مهمون زمین شدی و بعدش هم خدا به بهترین شکل خریدت خوشا به حالت ما رو هم دعا کن عاقبت بخیر شیم راستی داداش عباس یه انتشارات توی قم هست که کتاباش عالیه و راجب شهداس و همراه کتابشون عکس شهدا رو هم ارسال میکنن چقدر دوس داشتم عکستو داشته باشم و خداروشکر قسمتم شد و دعامو اجابت کردی حواست به دلم‌ باشه که تنهام و جز شما شهدا کسیو ندارم که باهاش درد و دل کنم میدونم صدامو میشنوی دعا گوی ما باش که عین شما عاقبت بخیر شیم سلام ما رو به امام حسین برسون ✍️نظری از استان همدان ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
🔸️محبت شهید به خواهران 💠خاطره خانم فاطمه‌نورا رضوی چند روزی بود که چندتا از کارت‌هایی که تصویر شهید عباس دانشگر رو داشت به دوستام هدیه می‌دادم و دلی پخش می‌کردم، حالا چه در مسیر رفت و آمد به محل تحصیل، چه جاهای دیگه. می‌گفتم هرکسی باید یه عکس از عباس دانشگر تو زندگیش داشته باشه ! یه مدت خیلی مشکلات عجیبی تو زندگیم اتفاق افتاد که واقعا ناراحت کننده بود و باعث شده بود از لحاظ روحی خیلی به‌هم بریزم و روحیه‌ی خوبی نداشته باشم. توی همون روزها یکی از آشناها به من گفت میخوای بری کربلا؟! خیلی خوشحال شدم و واقعا نیاز به زیارت داشتم. گفت به عنوان کمک‌آشپز برم. من هم همه‌ی کارهامو انجام داده بودم و قرار بود فردا صبح حرکت کنیم که خبر دادن آشپز کاروان مریض شده و به جای کمک آشپز نیاز به آشپز دارن و کار خیلی زیاده و ... خلاصه کنسل شد. خیلی دلم شکسته بود و ناامید شدم. تو خلوت خودم خیلی گریه می‌کردم. نگاهم به عکس شهید عباس که کنار کتاب‌هام گذاشته بودم افتاد با گریه خطاب به شهید گفتم حتی شماهم هوامو نداری دیگه داداش عباس..! مامانم وقتی تو این وضعیت منو دید پول سفر رو جور کرد و من‌رو راهی مشهد کرد. توی راه متوجه شدم همه‌ی کارت‌های بانکی‌مو جا گذاشتم و با خودم نیاوردم... توی مسیر که بودم یکی از آشناها که ساکن مشهد بودن و آخرین بار حدود یک‌سال قبل باهم صحبت کرده بودیم به طور اتفاقی پیامی فرستاد که آخر پیامش نوشته بود: «اومدی مشهد بگو!» پرسیدم مگه شما میدونستی من تو راه مشهدم؟ گفت نه! براش توضیح دادم که توی راه مشهد هستم و کارت‌هام رو هم جا گذاشتم. وقتی رسیدم مشهد توی حرم امام رضا(علیه‌السلام) دیدمش. یه کیف کارت به من داد که داخلش یه فیش غذای مهمانسرای حرم بود، یه کارت تردد عمومی(من‌کارت)، یه کارت عابربانک و کنار این‌ها چیزی بود که با دیدنش جا خوردم. یه کارت ویزیت عکس شهید عباس دانشگر، دقیقا مثل همون کارت‌های عکس شهید عباس که به دوستام هدیه می‌دادم داخل جاکارتی بود. این خیلی برای من نشونه خاصی بود و واقعا اون لحظه به طور واضح نقش شهید رو تو زندگیم درک کردم.. ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯